عضو اتاق بازرگانی تهران گفت: اقتصاد امروز کشور در بی تفاوتی دولت همانند بدنی با سیستم ایمنی ضعیف شده است، در این سیستم اکثر فعالان اقتصادی روحیه خود را از دست داده اند و درگیر فکر و خیالهایی شده اند که هم به سلامت جسمی و هم به سلامت کاری آنها و تولید کشور لطمه میزند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، برای گفتگو با محمد رضا زهره وندی؛ عضو اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران تماس گرفتم، مثل همیشه بعد از دو بوق پیاپی پاسخ داد، این فعال اقتصادی بعد از سلام و احوال پرسی و طرح موضوع و اولین سوال با روحیهای خوب سخن گفت، تا آن که صدای جیر جیر بستن درب اتاق به گوش رسید، از آن لحظه همزمان با صدای در صدای این عضو اتاق بازرگانی هم تغییر کرد، نگرانی از صدایش میبارید از وی علت را جویا شدم، گفت در کنار همکاران و کارمندانم بودم نمیخواستم آنها از شنیدن وضعیت سختی که در آن به سر میبریم نگران و آزرده خاطر شوند! کاش این موضوع به گوش مسوولین برسد که در این کشور عدهای به نام کارفرما و عده دیگری به نام کارگر شب و روز خوشی ندارند و خواب و آرامش از آنها گرفته شده است. در ادامه این گفتگو را مشاهده میکنید.
وضعیت این روزهای فعالین اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟ از اوائل اسفند ماه که تاثیرات سوء ویروس کرونا بر سلامت افراد جامعه مشخص شد و به مرور اطلاع رسانی حول خطرات این بیماری همگانی اطلاع رسانی شد، دولت نسبت به حضور مردم در اجتماعات و کسب و کارها هشدار داد، عملا بازار تعطیل شد. در چنین بحبوحهای دولت بر دور کاری تاکید کرد، قطعا همه مشاغل امکان دور کاری نداشتند، از این رو بسیاری از کسب و کارها تعطیل شد و مشخص نبودن زمان این تعطیلی دست فعالان اقتصادی را برای ترسیم چشم انداز اقتصادی سال ۹۹ بسته نگاه داشت. کادر پزشکی از اولین روزهای اسفند ماه تا کنون تمام تلاش خود رابرای حفظ سلامت مردم جامعه به کار گرفته است، بسیاری از دانشمندان و مراکز تحقیقاتی پزشکی همزمان بر روی تولید واکسن کرونا کار میکنند، فعالیتی به نفع آحاد جامعه، اما دولت ما همچنان در حال داده وعده است و کمترین حمایتی از بازار به وجود نیامده است. مسلما تبعات اقتصادی ناشی از ویروس کرونا بر کشورهای دیگر کمتر از ایران است، شرایط تحریمی و سوء مدیریتهای چند سال گذشته وضعیت اقتصادی کشور را در شرایط بغرنجی قرار داده است، در کنار آن تاثیر مسائل سیاسی بر اقتصاد نیز دست تولید کنندگان را بسته نگاه داشته است. بنگاههای اقتصادی و تولیدی قبل از شیوع کرونا به دلایل ذکر شده درگیر مشکلات متعددی بودند، وضعیت کرونایی این شرایط را سختتر کرده است. نرخ تورم بالا، نوسان قیمت ارز در سالهای اخیر و تعطیلی شب عید که منجر به کسادی و رکود عمیقی بر بسیاری از بازارهایی شد که منتظر درآمد زایی شب عید بودند همه و همه برای فلج کردن بنگاه اقتصادی کافی است.
مهمترین خولاست و دغدغه فعالین اقتصادی چیست و چه چالشهایی وضعیت کسب وکار آنها را تهدید میکند؟ بسیاری از واحدهای تولیدی مشکلات اساسی دارند، بر فرض مثال این بنگاهها یکی دو ماه از سرمایه خود برای گذران امورهزینه کنند، در صورت عدم حمایت مالی دولت در نهایت مجبور به تعدیل نیرو و تعطیلی بنگاه و واحد تولیدی خود میکنند، تولید متوقف شده و فاقد رشد سالهای گذشته در حال حاضر به اندازه سالهای پیش نیز قدرت مقاومت ندارد. وضعیت اقتصادی تولیدی ها، بخش خصوصی و مردم بحران زده در همه جای دنیا شباهتهایی به هم دارد هر چند که قدرت اقتصادی کشورها و حمایتهای آنها متفاوت بوده است، مثلا آمریکا با اختصاص ۲ تریلیون دلار به حمایت از بخش خصوصی و مردم و بسیاری از کشورهای اروپایی، آسیایی نشان دادند که تولید و حمایت از بخش خصوصی و فعال نگاه داشتن رونق بازار مولفه مهمی است که دولتها بدان توجه دارند در حالی که آنچه تا کنون در ایران انجام شده تنها در حد شعار و حرف بوده است! و دولت همچنان وعده سر خرمن میدهد. بخش خصوصی ۱۲ سال تحریم به علاوه تحریمهای شدید جدید آمریکا را تحمل کرده است مگر بخش خصوصی چقدر توان سرپا ماندن دارد؟ قطعا فربهترین اقتصادها نیز در چنین وضعیتی تکیده میشوند و با تلنگری از گردنه رقابت خارج میشوند.
اقتصاد امروز کشور در بی تفاوتی دولت همانند بدنی با سیستم ایمنی ضعیف شده است، در این سیستم اکثر فعالان اقتصادی روحیه خود را از دست داده اند و درگیر فکر و خیالهایی شده اند که هم به سلامت جسمی و هم به سلامت کاری آنها و تولید کشور لطمه میزند، در این بحبوحه فشارها جای حمایتی دولت بسیار خالی است و کاملا به چشم میآید. بی شک حفظ بنگاه اقتصادی در شرایط کنونی برای همه صاحبان بنگاههای اقتصادی موضوع مهمی است و از همه مهمتر وجود تامین اجتماعی برای همهی اقشار جامعه است. متاسفانه دولتها به موضوعی به نام تامین اجتماعی مردم در شرایط بحرانی نیاندیشیده و برای آن تدبیری ندداشته اند، فرق نمیکند من یا شما در کدام سطح اقتصادی زندگی میکنیم، مساله این است که آینده اقتصادی و معیشتی ما در خطر است و افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی که ناشی از سیاست گذاریهای غلط مسوولین است به همه آحاد جامعه به غیر ار بخش کوچکی از رانت خواران ضربه میزند. بیشتر سرمایه مردم در بی تدبیری مسوولین کاهش یافته و ۱۰۰ هزار تومان یک ماه پیش ما امروز ۳۰ هزار تومان ارزش دارد؟ چه کسی پاسخگوی کاهش سرمایه مردم و فشار اقتصادی است که به گروههای مختلف مردم و تولید کنندگان وارد میشود؟ هیچکس!
وضعیت بخش مسکن و آسانسور در حال حاضر چگونه است؟ امروزبخش بزرگی از تولید کنندگان و فعالان اقتصادی برای سرپا نگاه داشتن بنگاه خود مجبور به فروش بخشی از سرمایه خود هستند تا بخش دیگر را حفظ کنند! از زمانی که ویروس کرونا همه گیر شده بسیاری از بخشها نسبت به ماههای گذشته در تنگنای مالی و کاری قرار گرفته اند، بخش صنعت ساختمان که سال هاست در رکود به سر میبرد نیز تحت فشار شدیدی است، مثلا در بخش صنعت ساختمان و آسانسور ما فقط در حد ارائه خدمات کار میکنیم، واردات این بخش از اسفند ماه تعطیل شده و نزدیک به صفر بوده است، متاسفانه وضعیت تجارت خارجی و تولید داخلی هر دو بسیار نگران کننده است و هیچ راهکاری نیز پیش پای ما وجود ندارد.
ظاهرا دولت مشکلات مختلفی دارد و تحریمها درآمد دولت را کاهش داده است اگر به جای دولت بودید آیا میتوانستید از بخش خصوصی حمایت کنید؟ اگر من خودم را جای دولت بگذارم میبینم که دولت نفتی برای فروش ندارد، مالیاتها نیز قابل وصول نیست و دولت درآمدی برای حمایت از مردم ندارد، از سوی دیگر فروش املاک و مستغلات نیز مطابق نمیل دولت در سالهای قبل نبود، لذا عدد تعیین شده برای فروش اموال دولتی بسیار بالاست و غیر قابل تحقق است، با توجه به شرایط نامطلوب اجتماعی و اقتصادی سال ۹۹ که حفظ سلامتی اولویت اول است و مردم برای سالم ماندن باید در خانه بمانند و فروش اموال دولتی هم قابل تحقق نیست ناامیدی بسیاری بر صاحبان کسب و کارها مستولی شده مگراینکه دولت به نفع مردم و بنگاههای اقتصادی از صندوق توسعه ملی برداشت کند یا با تدابیر دیگری بسیاری از فعالان اقتصادی و مردم بیکار شده را از بلاتکلیفی نجات دهد.