یک تحلیلگر مسائل امنیتی-سیاسی نوشت: هیچ وقت ندیده ایم کسانی که به وقت خطا یا سانحه، بی محابا به نیروهای مسلح حمله میکنند، به وقت پیروزی یا جانفشانی، از آنها طرفداری یا تجلیلی کرده باشند. چرا هرگز کسی ندیده روشنفکران غربگرا و سلبریتیها برای دفاع از ایران یک سیلی بخورند.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مهدی محمدی-تحلیلگر مسائل امنیتی-سیاسی: هیچ وقت ندیده ایم کسانی که به وقت خطا یا سانحه، بی محابا به نیروهای مسلح حمله میکنند، به وقت پیروزی یا جانفشانی، از آنها طرفداری یا تجلیلی کرده باشند. مشکل اینها با اصل «سربازی وطن» یا «دفاع ایدئولوژیک» است که اگر نبود، هیچ کس نمیداند چه بر سر قلمروی به نام ایران میآمد. معلوم است نمیخواهند این حقیقت دیده شود که تزریق ایدئولوژی به دفاع، تا چه حد آن را ممتاز و کارآمد کرده. اگر قصدشان غصه خوردن برای جان آدمیان است، چرا صدها و هزاران جای دیگر که آدمیان را دستجمعی کشتار میکنند صدایی از اینها در نمیآید؟
اگر هدفشان دل سوزاندن برای بخش دفاع کشور است، چرا هرگز کسی ندیده روشنفکران غربگرا و سلبریتیها برای دفاع از ایران یک سیلی بخورند؛ گلوله که جای خود دارد. همه اینها به ما میگوید این افراد در اصل با مقولهای به نام «دفاع» مشکل دارند.
حالا یا به این دلیل که اساسا دشمن را دشمن نمیدانند، یا ملت ایران را بزرگترین دشمن خود میدانند یا هم اینکه ماموریت آنها حمله به هر چیزی است که «تسلیم» را دشوار یا بی اعتبار میکند. نیروی نظامی جانش را کف دست گرفته و در مقابل دشمنانی هار و خونخوار ایستاده. خطا هم ممکن است بکند، گرچه که خطاهایش در مقابل توفیقاتش «هیچ» است.
ارتش سازمان منضبط و دقیقی است و من اطمینان دارم اصلاحاتی اساسی در سازمان رزم خود ایجاد خواهد کرد، همچنانکه سپاه پس از حادثه هواپیمای اوکراینی نظامات خود را یکسره بازنگری و نوسازی کرده. هیچ خطای انسانی بزرگتر از این نیست که در میانه نبردی دشوار و پیچیده، لوله تفنگ را سمت «سرباز وطن» بگیرید ولو اشتباهی حتی بزرگ کرده باشد. صاحبان این تفنگهای به خیانت نشانه گرفته شده را به خاطر بسپارید.