یک کارشناس مسائل آمریکا گفت: موضعگیری بورل بسیاری از صحبتهایی که داخل کشور درباره افول آمریکا، نگاه به شرق و همچنین وضعیت شکننده اروپا را بیان میکرد را مطرح کرد. عدهای در داخل این مصادیق را از ما نپذیرفتند.
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، درباره اظهارات جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه شاهد پایان نظم تحت رهبری آمریکا در دنیا هستیم و شیوع کرونا نقطه عطفی برای تغییر توازن قدرت از شرق به غرب است، گفت: افول آمریکا در سالیان دراز مطرح بوده است و شاید برخی روشنفکران ایرانی جزو معدود افرادی باشند که هنوز افول آمریکا برای آنها جا نیفتاده است.
وی با اشاره به بخش مهمی از سخنان بورل مبنی بر اینکه اگر قرن بیستم قرن آمریکا بود، قرن بیست و یکم را باید قرن آسیا دانست، گفت: اینکه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا این مسئله را عنوان میکند باید مخاطبین او در آسیا به ویژه ایران را به این نتیجه برساند که آن نگاه اروپا محور منسوخ شده است.
ایزدی ادامه داد: اروپاییها برای کشورهایی که بیش از حد به آنها توجه میکنند اصطلاح اروپا محور را به کار میبرند. این در حالی است که خود اروپا نیز در شرایط فعلی نگاه به آسیا دارد.
این کارشناس مسائل آمریکا با انتقاد از اینکه عدهای هنوز در داخل نگاه امیدوارانه به اروپا دارند، تصریح کرد: این نوع نگاه نتیجهای جز عقب افتادگی از دنیا نخواهد داشت و صحبتهای بورل در جلسه سالانه سفرای برلین به خوبی بیانگر نگاه اروپا به چین، آسیا و خود اروپا میباشد.
وی ادامه داد: موضع گیری بورل بسیاری از صحبتهایی که داخل کشور در خصوص افول آمریکا، نگاه به شرق و همچنین وضعیت شکننده اروپا را بیان میکرد بی پرده عنوان میکند و عدهای که در داخل این مصادیق را از ما نپذیرفتند امید است که امروز از زبان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بپذیرند.
ایزدی با اشاره به نکته قابل توجه در سخنان بورل که هیچ اشارهای به ایران نمیکند، گفت: با وجود اینکه ایران نیز به مثابه چین عملکرد قابل قبولی در مهار کرونا داشت، اما اشارهای به نام ایران نمیشود، اما نسبت به عملکرد مثبت چین در مقابله با این ویروس و همچنین عملکرد منفی آمریکا سخنانی را بیان میکند.
این کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: بورل در بخش دیگری از سخنان خود صراحتا تاکید میکند که آمریکا دیگر ادعای رهبری جهان را ندارد و دنیا وارد یک فاز از بی رهبری در جهان میشود، چون اساسا چین نیز ادعای رهبری در جهان را ندارد بلکه عملا در سطوح مختلف بین المللی نقش جدی تری نسبت به آمریکاییها بازی میکند.