استاد اقتصاد گفت: دولت به طور سیستماتیک باید با فعالیتهای سفته بازی برخورد و به همین منوال از تولید حمایت کند، شناخت مزیتهای اقتصادی و ظرفیتهای کشور اولین گام در راه رونق و جهش تولید است.
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، اقتصاد حرف اول یا اولویت مهمی است که این روزها همه به نوعی یا کارشناس آن شده اند یا بدشان نمیآید شناخت و اطلاعات بیشتری از روند اقتصادی و آینده اقتصاد کشور به دست بیاورند چراکه مردم نگران از دست دادن سرمایههای خود هستند، لذا مردم از این در به آن در میزنند تا بازار سودآوری برای حفظ ارزش پول خود را پیدا کنند، در حالی که این در و آن در زدن به غیر از تحمیل تورم بیشتر به اقتصاد فایدهای ندارد هر چند عدهای از به هم ریختگی بازارها، عدم نظارت و عدم تمرکز دولت بر سود آوری تولید سودهای کلانی به جیب میزنند، اما القصه مزیتهای اقتصادی و مزیتهای تولید کشور چنان که شواهد حکایت میکنند جدی گرفته نشده که حال تولید اینچنین خراب است. بهنام ملکی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه راههای رسیدن به جهش تولید و اهمیت مزیت و بهره وری شناسی اقتصاد را در این گفتگومطرح کرده است که در ادامه میخوانیم.
آیا رشد پایین تولید و بی توجهی و فقدان برنامه برای شناسایی مزیتهای اقتصادی کشور ناشی از بی ارادگی دولت است یا دلایل دیگری دارد؟ ساختار اقتصادی کشور به گونهای شکل گرفته که متاسفانه در آن مزیت زیادی برای تولید در نظر گرفته نشده است، یعنی ساختار اقتصادی کشور بر مبنای فروش نفت و خرید کالاهای مورد نیاز و غیر ضروری با استفاده از پول خام فروشی نفت قرار داشته است. از سوی دیگر همین ساختار اقتصادی به مبحث مهم اقتصاد دانش بنیان کاملا بی توجه بوده است. دولتها در دهههای گذشته بر مبنای درآمدهای آسان فروش نفت خام درآمدهای کلانی داشته اند و به راحتی و بدون توجه به توسعه زیر ساختهای تولید و تولیدات دانش بنیان پول خرج کرده اند. تحریمهای آمریکا و تحمیل پیامدهای غیر منتظره کرونا ویروس بودجه دولت وابسته به خام فروشی نفت را بیش از ۲۰۰هزار میلیارد تومان کاهش داده است، اما دولت در چنین شرایطی که همهی دنیا سیاستهای صرفه جویی را اتخاذ کرده اند تغییر رفتاری نسبت به هزینههای قبل از وضعیت بحرانی امروز اقتصاد صورت نداده است. اگر دولت در فضای تحریم نفتی و افت شدید قیمت نفت که از این محل دچار کمبود درآمد شده به روشهای خام فروشی دیگری مثل فروش مواد معدنی و خاک و سایر سرمایههای کشور روی بیاورد تا به هر قیمتی بخشی از بودجه خود را تامین کند و هزینه هایش را پوشش دهد، نه تنها اقتصاد در وضعیت و روند مطلوب قرار نمیگیرد بلکه با جرات میتوان گفت هیچ مزیتی در اقتصاد کشور تعریف نشده است. مساله این است که دولت یا دولتهای قبلی بدون شناخت اولویتها و مزیتهای اقتصادی کشور فقط به دنبال تولید محصولاتی بوده اند که نه تنها صرفه و بهره وری اقتصادی نداشته بلکه به اقتصاد زیانهای بزرگی وارد کرده است. بیشتر بخوانید:
برای اینکه تولید برای کشور مزیت و بهره وری اقتصادی به دنبال داشته باشد رعایت چه مولفههایی ضرورت است؟ قاعدتاً باید ظرفیتهای اقتصادی کشور را شناسایی کرد. بنده بر این باورم در حوزههای پتروشیمی، شیمی، توریسم پزشکی و بخشهای مختلف علمی دارای مزیت هستیم، منتهی این مزیتها شناسایی و تبیین نشده و دولتها نیز حمایت هدفمندی از آن صورت نداده اند. برای رسیدن به تولید با مزیت اقتصادی در وهله اول لازم است که فعالیتها از بخشهای سوداگری غیر مولد به سمت فعالیتهای مولد هدایت شود. در حال حاضر ساختارهای اقتصادی و صنعتی خوبی در کشور وجود دارد که عمدتاً از ظرفیتهای آن استفاده بهینه به عمل نیامده است. طبیعی است برای تولید کالای با مزیت اولین قدم، کاهش هزینههای بخش تولید و افزایش سود آوری و فایدهمند کردن تولید است، لذا برای تحقق این امر مهم باید سودآوری بخش نازا، غیر مولد و ضد توسعهای اقتصاد کم شود تا با ایجاد محدودیت در این بخش سرمایهها به سمت تولیدات هدفمند با مزیت اقتصادی سوق داده شود. مثلا براساس آمایش سرزمینی شرکتهای صنعتی غیر آلاینده مورد حمایت قرار بگیرند و مشکلات صادرات، تامین مواد اولیه مورد نیاز تولید و رقابتی نبودن اقتصاد حل شود.
آیا برای تحقق این اولویتها نباید برای نرخهای چند گانه که تولید را دایما به چالش میکشند فکری شود؟ بله موضوع مهمی است. در یک جمله باید گفت در اقتصاد کنونی کشور باید دو نرخ کوپنی و آزاد وجود داشته باشد. کالای اساسی از طریق کارت کوپنی هوشمند به نیازمندان و دهکهای کم درآمد داده شود و تولید نیز با یارانههای دولتی حمایت شود، از آن طرف نرخ آزاد هم برای اقشار ثروتمند وجود داشته باشد. متاسفانه روند کنونی سیاست گذاریهای اقتصادی دولت ترمز محکمی به فعالیتهای تولیدی زده است در حالی که به فعالیتهای سفته بازی کاری نداشته اند، یا غیر از برخوردهای مقطعی قوه قضائیه برخورد جدی با این فعالیتهای غیر مولد صورت نگرفته است. درحالی که برای رونق و جهش تولید باید با بخش سفته بازی به صورت سیستماتیک برخورد شود و اتفاقا به طور سیستماتیک از بخش تولید حمایت شود؛ بنابراین یکی از مشکلاتی که باید مرتفع شود بحث قیمت گذاری است.
چه زمانی تورم در اقتصاد باید کنترل شود و چه زمانی نباید مانع تورم شد؟ ما در اقتصاد دو نوع تورم داریم، تورم ناشی از رشد و تورم ناشی از توسعه نیافتگی. تورم ناشی از رشد نباید سرکوب شود در حالی که تورم ناشی از توسعه نیافتگی یا نابهره وری باید مهار شود و به سرعت جلوی آن گرفته شود؛ لذا موضوع تولید، بهره وری تولید، تمرکز بر مزیت تولید و شناخت مزیتهای اقتصادی در بخش تولید که منجر به درآمد زایی، اشتغالزایی و کسی درآمد و رفاه عمومی برای همه جامعه میشود یک اولویت است که انتظار میرود دولتها اعم از دولت کنونی و دولت بعدی با همراهی، همیاری و همکاری مجلس یازدهم به سرعت آن را پیگیری و در دستور کار قرار دهند تا از بحران ورشکستگی تولید، بحران معیشتی و بحران بیکاری که پیامدهای خطرناک آن در تمام حوزهها جامعه را دچار تبعاتی میکند عبور کنیم.