استاد اقتصاد گفت: دولت قابلیت توضیح دهندگی به مردم را ندارد، هر چند که اگر دولت به صورت مستقیم با مردم سخن بگوید کسی دولت را باور نمیکند ومردم رویهای غیر از آنچه دولت میگوید را در پیش خواهند گرفت.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، محسن زنگنه عضو کمیسیون برنامه بودجه مجلس هفته گذشته با تاکید بر این موضوع که براساس اظهارات رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره ارائه لایحه اصلاح ساختار بودجه به مجلس روند اصلاح بودجه با حضور دکتر قالیباف رئیس مجلس، نوبخت، برخی اعضای کمیسیونهای برنامه و بودجه و اقتصاد و همچنین کارشناسان اقتصادی برگزار شد. در این نشست براساس آنچه رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است دولت اصلاح ساختار بودجه را براساس ۹ محور برنامهریزی و تدوین کرده است، لذا حل مشکلات کشور در گرو اصلاح ساختاری و اساسی بودجه است. موضوعات مختلفی که در کمیسیون برنامه و بودجه از اولویتها عنوان شده است بازنگری درر روند توزیع یارانهها و تعیین دهکهای جامعه است که نسبت به بیماری کرونا هر یک تا چه اندازهای مشمول حمایت باید قرار داده شوند، اما مساله مهم در اصلاح ساختاری بودجه موضوعی است که بسیاری از کارشناسان از سالهای دور بر آن تاکید دارند. هوشنگ شجری؛ اقتصاد دان عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان در این باره توضیحاتی ارائه داده است.
اصلاح بودجه موضوعی است که همواره از آن سخن به میان آمده، اما هیچ گاه اجرایی نشده است، آیا اصلاح بودجه در این وضعیت یک ضرورت مبرم است؟ شرایط اقتصادی کشور بسیار خطیر است و اقتصاد ایران روزهای پر حاشیهای را پشت سر میگذارد، روزهایی که بازارها دچار هیجانهای غافلگیر کنندهای شده اند و مردم نگران از کاهش ارزش پول ملی با سرمایههای خرد و کلان به بازارهای دلالی برای افزایش قدرت خرید خود روی آورده اند، وضعیت اقتصاد کشور به قدری نگران کننده است که نمیتوان شاهد سکوت دولت و مجلس شورای اسلامی بود، لذا دولت و همه مسوولین برای ساماندهی به اقتصاد کشور و پاسخگویی به مردم باید در عرصه حاضر شوند. براساس آخرین اخبار رئیس مجلس شورای اسلامی و آقای نوبخت درباره اصلاح بودجه خواهان همکاری هستند تا بودجه کشور در شرایط کسری فعلی و تبعات و پیامدهای آن تا حدودی روند اصلاحی به خود بگیرد. قطعا اصلاح بودجه کشور موضوع مهمی است، موضوعی که دولت یا دولتها قبل از رسیدن به بحران کنونی برای آن میبایست چارهای میاندیشیدند، اما به هر حال هر زمان به این امر مهم مبادرت بورزند اقدام نیکو و خوبی است. برای مثال اصلاح بودجه خانوادهای را تصور کنید که درآمد خود یا بخش بزرگی از درآمدش را از دست میدهد، این خانواده تا زمان خروج از تنگنای مالی باید برخی و بخشی از هزینههایی که تا پیش از این هزینههای چندان واجبی نبودند را از برنامه اقتصادی خود حذف کند، در نهایت خانواده برای عبور از بحران درآمدی پیش آمده به صرفه جویی متوسل میشود، این روشنترین مثال برای اصلاح بودجه دولت است.
بنابراین معتقدید اصلاح بودجه دولت از کاهش هزینههای خود دولت باید آغاز شود؟ بله قطعا همینگونه است. اولین قدمی که برای اصلاح بودجه باید برداشته شود صرفه جویی و حذف هزینههای زائد دولت است. هزینههایی که امکان کاهش آن بدون کمترین تبعاتی وجود دارد. سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ هنگامی که آقای کمال درویش به دنبال اصلاح اقتصادی ترکیه بود، اصلاحات اقتصادی این کشور را با حذف مخارج زائد دولتی کلید زد، لذا اصلاح بودجه در تمامی دولتها با حذف مخارج زائد ممکن میشود. حذف مخارج زائد دولت باید با بررسیهای دقیق و موشکافانهای انجام شود. بعد از بحران کرونا و تعمیق رکود پیش بینیها حاکی از کسری ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی کسری بودجه است. هنگامی که دولت چنین کسری بزرگی دارد اولین موضوع مهم کاهش دادن بخش قابل توجهی از مصارف غیر ضروری است هر چند برخی هزینهها مثل پرداخت حقوق و مزایای کارگران و کارمندان قابل حذف نیست، اما با یک رسیدگی دقیق میتوان ریال به ریال مخارج غیر ضروری را کاهش داد، لذا وظیفه سنگینی بر عهده کارشناسان سازمان برنامه و بودجه است تا یک بار برای همیشه یا حداقل در سالهای سخت تحریم و کاهش درآمدهای نفتی و اقتصاد کرونازده بخش قابل توجهی از هزینههای دولت را کاهش دهند، حداقل به نصف یا به یک سوم تقلیل دهند.
در شرایط فعلی امکان تحقق مالیاتهای مورد نظر دولت در بودجه وجود ندارد چه پیشنهادی دارید؟ در واقع تاکید بر اخذ مالیات موضوع صحیحی است، اما زمان دریافت مالیات از گرفتن خود مالیات بسیار مهمتر است، صاحبان مشاغل باید درآمدی برای پرداخت مالیات داشته باشند، از سوی دیگر دولت هم باید نفتی بفروشد تا درآمدی داشته باشد، هنگامی که مردم درآمدی ندارند و دولت نیز نفتی نمیفروشد و درآمدی کسب نمیکند و کرونا هم بر رکود قبلی اضافه شده است افزودن مالیاتها به معنی کلید زدن یک فاجعه بزرگ در اقتصاد ایران و تعطیلی تولید واز دست رفتن مشاغل بسیاری و افزایش جمعیت بیکاران است، لذا در حال حاضر نباید به موضوع افزایش درآمدهای دولت از هر راهی در اصلاح بودجه توجه شود، بلکه موضوع مهم کاهش مصارف غیر ضروری دولتی هاست.
متاسفانه حذف برخی ردیفهای بودجهای دردسر ساز میشود و دولت توان ایستادگی برای کاهش این موارد مثل قطع یارانه ثروتمندان را ندارد آیا دولت باید این فشار را برای عبور از وضعیت اضطراری کنونی تحمل کند و بپذیرد؟ بله همین گونه است که مطرح نمودید. اگر دولت به اقشار متوسط به بالا یارانه پرداخت نکند عده زیادی به این موضوع واکنش نشان میدهند، لذا دولت از این مساله واهمه دارد یا اینکه اگر دولت همه بودجه یا بخش زیادی ازبودجه نهادهایی که تاثیری بر بهبود روند اقتصادی کشور ندارند را قطع کند بدون شک صدای بسیاری علیه دولت بالا میرود، اما مساله این است به دلیل اینکه کشور در شرایط اضطرار به سر میبرد باید درصد بالایی از مخارج دولت کاهش داده شود، یعنی باید از زائدترین مخارج شروع کنیم و از قهر و ناراحتی و نگرانی بسیاری نترسیم، هرچند که در ابتدای امر قطع برخی هزینهها از بودجه ممکن است برای دولت مشکلاتی ایجاد کند، اما این موضوع باید راهی برای اقتصادی کردن همه نهادها و تکیه بر تواناییهای خود برای کسب درآمد باشد نه اینکه بدون کمترین بهرهای برای اقتصاد به بودجه وصل باشند، البته به غیر از موارد مهمی، چون بهداشت و آموزش و درمان که در قانون اساسی با صراحت بر توجه دولت به آن تاکید شده است.
ایراد اصلی کار دولت در کجاست؟ مساله این است که ما برخلاف کشورهای توسعه یافته هنوز قدرت توضیح دهندگی به مردم را نداریم، یعنی دولتها نمیتوانند مسائل را شفاف و با صداقت به مردم توضیح دهند، اگر دولت تا پیش از این روال عادی شفاف سازی و افزایش اعتماد عمومی به خود را درفضای ذهنی جامعه دنبال میکرد و برای آگاهی رسانی به جامعه ارزش قائل بود، مردم به دولت اطمینان میکردند و دولت در بحرانهای اینچنینی شرایط را با زبان ساده به مردم توضیح میداد و مردم میپذیرفتند همراه با دولت باید صرفه جویی کنند و سرمایه هایشان را برای تقویت قدرت اقتصاد و عبور از شرایط بحرانی وارد بازارهای مولد کنند، مساله این است که دولت وقتی برای افزایش اعتماد عمومی جامعه به خود نگذاشته و از سوی دیگر از ویژگی قدرت توضیح دهندگی برخوردار نیست، بنابراین نمیتواند با صداقت به مردم بگوید وضعیت اقتصاد بد است، نفتی نمیفروشیم و درآمد و پولی نداریم و ناچار به صر فه جویی هستیم، در غیر این صورت دچار ضایعه بزرگ تری میشویم که همه ما را درگیر خواهدد کرد. متاسفانه علاوه بر نداشتن قابلیت توضیح دهندگی دولت اراده و برنامهای برای شفاف سازی و رودرویی صادقانه با مردم ندارد به این دلیل است که به مردم نمیگوید ممکن است چندین سال وضعیت اقتصادی کشور نامطلوب باشد، به مردم نمیگوید که در شرایط اضطرار به سر میبریم و، چون دولت ارادهای برای شفاف سازی و صادقانه سخن گفتن با مردم ندارد دائما مجبور به استقراضهای عظیم از سیستم بانکی است، استقراضی که عایدی آن تحمیل تورم بیشتر به اقتصاد، افزایش بیکاری و از دست رفتن شغل کسانی میشود که تا پیش از این شاغل محسوب میشدند.
یعنی به سخن گفتن رو در روی دولت با مردم امیدی نیست؟ به هر حال مردم اعتماد چندانی به دولت ندارند و حق دارند چرا که هر آنچه از دولت شنیده اند در شکل دیگری متضاد با آنچه دولتیها گفتند پرده برداری شده، با توجه به این موضوع به نظر میرسد وضعیت اقتصادی کشور از سوی کارشناسان اقتصادی بی طرفی که اغراض سیاسی ندارند با مردم در میان گذاشته شود چرا که اگر دولتیها با مردم سخن بگویند بعد از هفت سال عدم توجه و تحقق وعدهها مردم به دولت چندان گوش نمیدهند واتفاقا کاری را میکنند که دولت نمیخواهد، لذا انتظار میرود که حاکمیت عرصه را برای تبیین وضعیت کشور از سوی کارشناسان بی طرف باز کند، ضمن اینکه دولت برای یک بار با مردم صادقانه برخورد کند، به دنبال سیاسی کاری یا توجیه خود نباشد، ظرفیت نقد پذیری و تحمل خود را بالا ببرد و صرفه جویی را از خود شروع کند، به این معنا که دولت " میم" را جایگزین " دال " کند یعنی، نگوید مردم صرفه جویی کنید، بگوید مردم صرفه جویی کنیم، اگر دولت" میم" را جایگزین "دال" کند، برخی از مشکلات و مسائل اقتصادی در مسیر حل شدن قرار میگیرند.