گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فاطمه کول؛ کانون خانواده ،جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی کند ." این جمله را باید بارها بارها خواند و نوشت و به تمام دختران و زنان گوشزد کرد و باید ساعت ها درباره خانه داری ،یا خانواده داری صحبت کرد.
میدانید شکی نیست که خانه داری یک وظیفه لاینفک زندگی زنانه است. مساله ای که امروز در کشور ما، در گذار از چیزی که سنت مینامند به سوی چیزی که به مدرنیته موسوم است، در اولویتهای پایینتر قرار گرفته است. بیآن که بخواهم به این دو گانه سنتمدرنیته واقعی بنهم، باید پذیرفت مدرنیته با اوصاف و قرائت خاص خودش عالم، سبک زندگی و زن، حدود صد سالی ست که ناخوانده وارد کشور ما شده است و به شدت تاثیرگذار بوده است.
بخشی از زنان ایرانی برای فرار از نارساییهایی که در سنت احساس میکردند به مدرنیته پناهنده شدند و در این گذار، خانه داری، همسری، مادری و کدبانوگری، واپسگرایی و ننگ تلقی و یا از چشم افتاد و هویت زن، در حضور اجتماعی اش، در قالب شغل و تحصیل طلب شد. به تبع سالها باید فعالان فرهنگی برای بازسازی عرصه خصوصی تر زن، برای او تلاش کنند. اما این تلاش مستلزم رعایت نکات زیر است:
اول :آنکه در فریاد وچارچوب و ضرورت خانه داری و شیوه های جذاب سازی آن نباید دچار افراط شد.
به تبع آن چه در مجموعه منویات بزرگان و رهبری ، به عنوان یک منبع اصلی برای شناخت اسلام انقلابی دریافت میشود این است که، امر خانه داری، جزء اصلی و لاینفک زندگی زن است. یعنی خانه داری فعالیتی است که به زندگی زنانه ضمیمه شده و بسیار ضرورت دارد. در اندیشهی بزرگان ، بهبود و ارتقاء و پیشرفت یک جامعه، از خانه و خانواده آغاز می شود و سکاندار این حرکتِ رو به جلو، زن است.
در این میان باید دید که چرا تعریف اشتباه از خانه داری به چشم میخورد ؟!
مگر خانه داری فقط کارهای فرساینده و سخت است؟!
مگر خانه داری فقط همین ظرف و جارو و مبلمان است !
خانه داری بسیار فراتر از این حرف هاست
خانه داری یعنی خانوادهداری یعنی مدیرت عاطفی خانواده در اصلی ترین پناهگاه انسان همان خانه یا خانواده
یعنی انسانداری
یعنی جامعه_ای_سالم
یعنی جامعهداری
یعنی کشورداری
قدر خانه داری را باید دانست ،انسانسازی کمتر از ماشین سازی،ساختمان سازی ،مهندسی و پزشکی نیست.
این بدین معنی نیست که یک زن خانه دار اجازه فعالیت اجتماعی را ندارد چرا که بیانات بزرگان به دفعات، ضرورت فعالیت اجتماعی را مشاهده می کنیم.
فعالیت اجتماعی در این اندیشه به معنای احساس وظیفه ی دائمی نسبت به وضعیت انقلاب و آرمانهای آن است.
اساساً ایفای نقش مسئولانه در انقلاب اسلامی اصلی ترین امر زندگی در جامعه ی اسلامی است و در این موضوع هیچ تفاوتی میان زن و مرد متصور نیست. به عبارتی، این که خانه داری وظیفه ی لاینفک و حذف ناپذیر زندگی زنانه است، اثبات نمیکند که او میتواند نسبت به انقلاب بی تفاوت باشد...
اما آیا ضرورت و اولویتی بالاتر از خانه داری برای زن موجود نیست؟
در بیانات رهبری به دفعات، ضرورتی بالاتر از خانه داری را مشاهده میکنیم: فعالیت_اجتماعی. فعالیت اجتماعی در اندیشه رهبری به معنای احساس وظیفه ی دائمی نسبت به وضعیت انقلاب و آرمان های آن است. مسئولیت اجتماعی در اندیشه رهبری، نسبت به خانه داری از اولویت بالاتری برخوردار است. آنقدر که اگر فعالیت اجتماعی زن که مسئولیت پذیری او نسبت به حکومت اسلامی است ایجاب میکرد که امر خانه داریاش به لحاظ کمی [نه به لحاظ کیفی] تحت الشعاع قرار بگیرد، زن باید میزان خانه داری را محدود کرده و از کیان انقلاب اسلامی و آرمان هایش دفاع کند.
چه بسا که زنان ما در دوران هشت سال دفاع مقدس و پیروزی انقلاب چه فداکاری ها از خود نشان دادند .
زن خانه دار
یعنی زن خانواده دار
یعنی زن کشور دار
کسی که با یک دستش گهواره و دست دیگرش جامعه را میچرخاند .
"لطفا خانه داری را این گونه تعریف کنید"
"زن خانه دار محدود نیست "
فاطمه کول - عضو انجمن اسلامی مستقل دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.