یک روزنامه چاپ فلسطین اشغالی در یادداشتی به بررسی نظرات کارشناسان درخصوص تقویت روابط ایران و چین بر مناسبات غرب آسیا پرداخت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «جاشوا رابین مارکس» ستوننویس روزنامه «جروزالم پست» در یادداشتی به بررسی تحلیلهای شماری از اقتصاددانان و سیاستمداران درباره توافق ۲۵ ساله میان ایران و چین پرداخت.
مارکس نوشت، «کارن ای. یانگ» از محققان مؤسسه «آمریکن اِنترپرایز» این توافق را ادامه توافق «همکاری جامع راهبردی» ایران و چین دانسته که در دیدار روسای جمهور ایران و چین در تهران در سال ۲۰۱۶ اعلام شده است.
یانگ مدعی شد: «با توجه کاهش نفع چین از خرید نفت از ایران بهخاطر تحریمهای آمریکا و حقیقتاً بهخاطر وجود دیگر منابع تأمینکننده نفت، دلایل اندکی درخصوص تعمیق حضور یا تعهد چین نسبت به ایران وجود دارد، خواه در زمینه تجاری در بخش انرژی و زیرساختها، خواه در زمینه فروش تسلیحات».
جروزالم پست نوشت، چین بزرگترین واردکننده نفت خام در جهان است. میزان واردات نفت چین در ماه ژوئن امسال به ۵۳.۱۹ میلیون تن رسید که حدود ۳۴ درصد بیشتر از ماه مشابه در سال ۲۰۱۹ میلادی است. بزرگترین تأمینکننده نفت چین عربستان سعودی است که در ماه ژوئن امسال ۸.۸۸ میلیون تن نفت خام به این کشور صادر کرده است. دیگر تأمینکنندگان نفت چین در حاشیه خلیج فارس شامل عمان، کویت و امارات متحده عربی هستند.
همچنین پکن در سال ۲۰۱۹، سرمایهگذاری هنگفتی در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا داشته است. در این میان قرادادهای پکن با سعودیهابه ۵.۵ میلیارد دلار و با اماراتیها به ۴.۳۲ میلیارد دلار رسید. این کشورها با ایران در تخاصم به سر میبرند و به گفته کارشناسان، چین در تلاش خواهد بود تا بیطرفی خود را میان آنها حفظ کند.
ستون نویس جروزالم پست در ادامه به اظهارات «هاوارد شاتز» اقتصادان شرکت آمریکایی «RAND» درمصاحبه با مدیا لاین پرداخته و به نقل از او نوشت: «چین تمایل دارد روابط خوب خود با همه طرفها در خاورمیانه را حفظ کند، در سرمایهگذاری، ایجاد یا تقویت زیرساختهای این کشورها سهیم باشد و بیش از پیش به خاورمیانه بهعنوان محلی برای استقرار زیرساختهای ارتباطی خود و ایجاد یک جاده ابریشم دیجیتال، مینگرد». به گفته شاتز، چین بهخاطر گسترش همکاریهای تکنولوژیک با رژیمصهیونیستی قصد ندارد این رژیم را با خود غریبه کند. با این حال عدهای از مسئولان رژیم صهیونیستی از قرارداد با چین نگران هستند.
مارکس در ادامه نوشت، آیا رد سرمایهگذاری چین در زیرساختهای تکنولوژی ارتباطی از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، میتواند توافق میان ایران و چین را تسهیل کند؟ وی در پاسخ به این سوال به اظهارات «جان کالابریس» مدیر پروژه آسیا-خاورمیانه در «مؤسسه خاورمیانه» در واشنگتن اشاره کرد که در مصاحبه با مدیا لاین گفت، نتیجه چنین فشار چند جانبهای نامشخص خواهد بود.
کالابریس در ادامه توضیح داد: «ممکن است تنظیم یا تحمل فشار اسرائیل و عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای چین دشوار باشد. این کشورها در حال لابی کردن برای تضعیف، کند کردن و بهنوعی تخریب توافق [با ایران]هستند».
در ادامه این یادداشت آمده است، تحلیلگران میگویند، چین رویکردی محتاطانه در قبال توافقهای تجاری در پیش گرفته است تا بتواند روابط خوب خود با همه طرفین را حفظ کند و این سیاست خارجی میتواند در خصوص هرگونه توافق با ایران نیز صدق کند.
مارکس به نقل از «رابرت موگیلنیکی» از محققین مؤسسهای در واشنگتن با نام مجعول «کشورهای حاشیه خلیج عرب» مدعی شد: «کشورهای عرب حاشیه خلیج شرکای تجاری مطمئنتری نسبت به ایران هستند و چین نیز قرار نیست اثرگذاری خود بر منطقه را فقط بهخاطر انداختن قایق نجات برای ایران به خطر اندازد».
وی به نقل از موگیلنیکی نوشت: «فارغ از اینکه رئیسجمهور ترامپ در ماه نوامبر پیروز شود یا خیر، این مسئله پابرجا خواهد بود. اگر رئیسجمهور ترامپ [در انتخابات]ببازد، خطرات ارتباط تجاری عمیقتر [چین]با ایران نیز ممکن است کاهش یابند».