جریان «تحریف» هم اکنون علاوه بر ایران در دیگر کشورهای جبهه مقاومت نیز فعال است دو کارویژه اصلی دارد؛ نخست امیدزدایی و القای یاس و دوم؛ آدرس غلط دادن در باره منشا مشکلات و راه حل آنها.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «تحریف» در لغت به معنای چرخاندن سخن و تغییر معنای آن از محل اصلیاش است و نقطه مقابل «تحریف»، «تصحیح» است.
یکی از مهمترین ابزار جریان باطل در مقابله با جریان حق، همواره استفاده از ابزار و تکنیک «تحریفـ» بوده است چرا که اگر سخن و موضع حق آنگونه که هست ارائه شود انسانهای پاک سرشت و جویای حقیقت را قانع و جذب میکند.
تحریف، سابقهای به درازای تاریخ دارد و مطابق آیه ۴۶ سوره نساء، یهود از این روش علیه پیامبر اسلام بهره برداری میکردند:《 مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ... 》
در مقابله با انقلاب اسلامی ایران نیز این تکنیک از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب مورد استفاده مخالفین و دشمنان انقلاب قرار گرفت و "تحریف" به تدریج به یک "جریان" تبدیل شد.
وقتی در باره "جریان تحریف" صحبت میکنیم یعنی یک حرکت سازمان دهی شده، هدفمند و مستمر. این جریان که هم اکنون علاوه بر ایران در دیگر کشورهای جبهه مقاومت نیز فعال است دو کارویژه اصلی دارد. نخست امیدزدایی و القای یاس و دوم، آدرس غلط دادن در باره منشا مشکلات و راه حل آنها.
جریان تحریف حتی نقاط مثبت کشور را نادیده نمیگیرد و تلاش میکند به نقطه ضعف تبدیل نماید چه برسد به نقاط ضعف واقعی که با تکرار و بزرگنمایی آنها، حداکثر فرصت طلبی را انجام میدهد.
جریان تحریف همچنین با سرپوش گذاشتن بر ظلم ها، ضعفها و شکستها در جبهه دشمن یا توجیه آنها و به سرعت از کنار آنها گذشتن، اجازه مقایسه بین وضعیت دو طرف را نمیدهد. جریان تحریف صرفا" یک جریان بیرونی و خارج از کشور نیست بلکه ایادی و بازوهایی نیز در داخل کشور دارد که دقیقا" همین دو کارویژه را دنبال میکنند!
راه مقابله با "جریان تحریف"، " جریان روشنگری" است.
"جریان روشنگری" علاوه بر اینکه باید همانند جریان تحریف، یک حرکت سازمان دهی شده، هدفمند و مستمر باشد از دو ویژگی مهم دیگر نیز باید برخوردار باشد؛ اول ابتکار عمل داشتن و منفعل نبودن و دوم تهاجمی بودن. اجازه و فرصت دادن به جریان تحریف که کار خودش را بکند و سپس ما بخواهیم روشنگری کنیم یعنی حداقل نیمی از بازی را باختن!
و همواره قرار گرفتن در موضع پاسخگویی و جواب پس دادن نیز نتیجه اش واگذاری نیمه دیگر بازی خواهد بود! لذا در مجموع "جریان روشنگری" باید جریانی باشد سازمان یافته، هدفمند، مستمر، فعال و تهاجمی. البته یک تفاوت معناداری بین "جریان تحریف" با "جریان روشنگری" وجود دارد و باید داشته باشد و آن نسبتش با حقیقت و صداقت است.
جریان تحریف جریانی دروغ پرداز و اغوا گر است در حالیکه مبنا و زیرساخت جریان روشنگری، حقیقت و صداقت است حتی در مواجهه با دشمن! قرآن در آیه ۸ سوره مائده خطاب به مومنان میفرماید:《یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کونوا قَوّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام میدهید، با خبر است! 》
اطلاع رسانی صحیح و به هنگام بعلاوه تبیین منطقی مواضع و موضوعات تا حد زیادی میتواند "جریان تحریف" را خنثی کند هر چند عِدّه و عُدّه این جریان آنچنان زیاد است-به طول جبهه دشمن-که نمیتوان همه آنرا خنثی و بلا اثر نمود.
واقعیت این است که دشمن در بکارگیری و استفاده حداکثری از جریان تحریف کم نگذاشته، اما ما در "جریان روشنگری" کم کاری بسیار داریم!