کارشناس رسانه گفت: میتوان افراد صاحب علم، مهارت و تجربه را وارد میدان کرد تا در قالب سوئیت هوم فعال باشند، در این صورت میتوانیم فضای سوئیتهومها را سالم کنیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امروزه سوئیت هومها نقش تعیین کنندهای پیدا کرده آنها گروهی هستند که با انتشار عکسهای رنگی از زندگی خیالی، تصورات واهی را در میان کاربران ایجاد میکنند که انتهای این ماجرا چیزی جز افسردگی و حسرت نیست.
صدیقه ببران کارشناس رسانه معتقداست: ۴۰ تا ۴۵ درصد از زندگی سوئیت هومهایی که در فضای مجازی شاهد هستیم، واقعی است. اگر یادمان باشد، سالیان گذشته گروهی از طریق همین عکسها بسیاری از افراد را به خودشان جذب میکردند.
او بر این باور است که بخشی از این زندگیها درست و بخشی دیگر غلط است، اما انتهای همه این ماجرا بحث کسب درآمد و تبلیغات است.
با او ساعتی را در خصوص فعالیت سوئیت هومها و آسیبهایی که میتوانند برای کاربران معمولی داشته باشند، صحبت کردیم. آنچه از نظر میگذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.
** سبک زندگی در چه مفاهیمی گنجانده میشود؟
- فضای جدید و اتفاقاتی که در حوزه رشد و توسعه تکنولوژیهای نوین رخ داد، بطور حتم به طرق مختلف زندگیهای روزمره و سبکهای زندگی را دستخوش تغییر میکند، زیرا این ابزار در دسترس همه قرار دارد و به نوعی افراد بسیاری میتوانند از این فضا بهرهمند شوند و این فضا میتواند هم اثرات منفی و هم مثبت را به همراه داشته باشد.
هر اندازه میزان اطلاعات کاربر کمتر و موضوع مورد نظر بکرتر باشد، آن رسانه اعم از رسانه حرفه ای، شبکههای اجتماعی، پیام رسانها میتوانند ذهن کاربر را پر کنند. به همین دلیل میگوییم که کودکان در این فضا آسیب پذیرتر هستند، زیرا کودکان در سنین مختلف، اطلاعات شان کامل نیست؛ بنابراین نباید این فضا بدون هیچ محدودیتی در اختیار فرزندان قرار دهیم چراکه آنها قدرت تمییز را ندارند.
به هرحال باید بپذیریم که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام جذب فوق العادهای دارند و نمیتوان گفت همه بخشهای آن خوب و یا بد است. خوب یا بد بودن این فضا زمانی تعیین میشود که ببینیم چه موضوعات و مباحثی را تبلیغ میکنند و تا چه اندازه افراد جذب آن میشوند. آیا این مخاطبان هوشیار هستند؟
البته در میان فعالیتهای افراد شاهد اقدامات جالبی از آنها هستیم که گاهی میتوانیم از آن بهرهمند شویم. برای مثال میتوانیم از بخشهای آشپزی و موضوعات روانشناختی آن استفاده کنیم.
موضوع دیگری که مطرح میشود این است که آیا همه نسخههایی که در فضای مجازی برای مردم پیچیده میشود و یا الگوهایی که برای مردم مطرح است، درست بوده یا غلط است؟ ما در این فضا نیازمند مخاطب هوشمند هستیم.
فضای مجازی همچون بازاری میماند و بسیار به فضای حقیقی نزدیک است. زمانی که وارد فضای مجازی میشوید، انگار در یک بازار بزرگ هستید که کالاهای متعدد و با کیفیتهای مختلف عرضه میشود. شما در این بازار به چه مواردی دقت میکنید؟ قطعا پول تان را میسنجید، نیازتان را مشخص میکنید و تمایلات تان را مدنظر قرار میگیرید.
افراد جذب نکات منفی میشوند
فضای مجازی به این گونه بوده که اکثریت افراد جذب نکات منفی فضا میشوند. برای مثال مدتی کاربران درگیر عرفانهای کاذب شده بودند که همین امر سبب شده بود تا سبک زندگی بسیاری از افراد تغییر کند. البته با گذشت زمان این موضوع در فضای مجازی کمرنگ شد.
یکی از دلایل ورود مردم به عرفانهای کاذب و یا موضوعات منفی فضای مجازی، بحث پایین بودن اطلاعات، سواد رسانه ای، خبره بودن و مهارت مربوط به مخاطبان بود. همین عدم دانش سبب میشد تا مخاطب به هر موضوعی جاذبه بیشتری نشان دهد؛ بنابراین هر اندازه میزان اطلاعات کاربر کمتر و موضوع مورد نظر بکرتر باشد، آن رسانه اعم از رسانه حرفه ای، شبکههای اجتماعی، پیام رسانها میتوانند ذهن کاربر را پر کنند. به همین دلیل میگوییم که کودکان در این فضا آسیب پذیرتر هستند، زیرا کودکان در سنین مختلف، اطلاعات شان کامل نیست؛ بنابراین نباید این فضا بدون هیچ محدودیتی در اختیار فرزندان قرار دهیم چراکه آنها قدرت تمییز را ندارند.
اگر افراد میخواهند در قالب سوئیت هوم فعالیت کنند بهتر است که صاحب علم باشند و در مورد هر موضوعی که میخواهند صحبت کنند، در آن موضوع صاحب علم باشند. اگر خانمی که تا پای طلاق رفته است، چگونه میتواند از زندگی ایده آل برای کاربران صحبت کند؟ اویی که دائما به طلاق فکر میکند و به مردم دائما میگوید که اگر زندگی سخت بگذرد، طلاق میگیرم، این خودش بدآموزی و به نوعی ترویج طلاق است.
ما در این فضا نیازمند مخاطبی هستیم که قدرت تمییز، قدرت تفکر انتقادی، قدرت تعقل و تحلیل داشته باشد. در این شرایط هم اشکالی ندارد هر کسی وارد شود و از این فضا برای ترویج نگاه خودش استفاده کند. حال آنکه چقدر خوب است و چقدر بد؛ بستگی به استفاده ما دارد که این قدرت را داشته باشیم تا بتوانیم به زندگی صحیحی در فضای مجازی بپردازیم.
ما هیچ گریزی از فضای مجازی نداریم
ما هیچ گریزی از این فضا نداریم و هر اندازه مخاطبان مان را در این فضا محدود کنیم، راه به جایی نخواهیم برد. در دورهای خانم کارداشیان در آمریکا الگویی برای اکثریت کاربران فضای مجازی شده بود و کاربران بسیاری روزانه سبک زندگی این خانم را دنبال میکردند. بماند که سبک زندگی او بسیار نازل، پوچ و بی محتوا و حتی نوع گفتار، کردار و نوع پوشش بسیار ضعیف بود. اما این پرسش مطرح میشود که چرا این تعداد مخاطب صفحه او را دنبال کرده بود؟ دلیلش این است که مخاطبان ما از سرناآگاهی و تفکر سطحی سبک زندگی این خانم آمریکایی را دنبال میکردند. متأسفانه دیدگاه برخی از آنها عمق ندارد و افرادی همچون خانم کارداشیان از کم آگاهی مخاطبان بیش از اندازه سوءاستفاده میکنند و سودهای مالی کلانی را بدست میآورند.
بنظر میرسد اگر کاربری بتواند در فضای مجازی سبک درستی را ترویج کند، چه اشکالی دارد، اما متأسفانه بسیاری از این فرصت سوءاستفاده میکنند و به دلیل منافع مادی و شهرتی شان در این حوزه ورود کرده و از کاربران ناآگاه سوءاستفاده میکنند.
قطعا اگر مخاطب هوشیار تربیت شود و هوشمند باشد، به اندازه درستی میتواند از فضای مجازی بهرهمند شود و از ورود در صفحاتی که نکات منفی را ترویج میدهند، دوری کنند.
** هر کدام از کاربران با یک هدف وارد فضای مجازی میشوند؛ گروهی از آنها بیشترین ساعات اوقات زندگی خود را در فضای مجازی سپری میکنند. اگر بخواهیم دسته بندی برای کاربران داشته باشیم، بنظر شما آنها را به چند دسته میتوانیم دسته بندی کنیم؟
- در فضای مجازی گروههایی را شاهد هستیم که صرفا جهت سرگرمی وارد این فضا شده است. یعنی سرگرمی را همه چیز میبیند و به نوعی همه صفحات اینستاگرام را مرور میکند. یعنی بی هدف وارد شده است و اگر در یک بخشی با محتوای منفی پایش به قلاب آنها گیر میکند و در آنجا گرفتار میشود. همان مخاطبانی که سطح سواد رسانهای شان بسیار پایین است.
از آن طرف هم صاحبان آن صفحات برای منافع شهرت و مالی سعی در جذب این دسته از مخاطبان را دارند تا آنها را به نوعی جذب کنند و خوراک مورد نظرشان را در اختیارشان بگذارند.
بنظر میرسد مخاطبی هوشمند است که مباحث مختلف را میبینید و نکات مثبت را استخراج میکند. اگر به دنبال یادگرفتن مباحث مثبت است، بنابراین به دنبال گروههایی از سوئیت هوم است که نکات مثبت زندگی را ترویج میدهد. او همه این مباحث را میبینید و در نهایت انتخاب درستی را انجام میدهد.
گروهی بدون هدف وارد فضای مجازی میشوند
بنابراین یک گروه بدون هدف و صرفا جهت سرگرمی و ناخودآگاه جذب این فضا میشوند ودچار اعتیاد کاذب مجازی میشوند؛ گروهی دیگر هم هوشمندانه وارد این فضا میشوند و نکات مثبت را از سوئیت هومها استخراج میکنند.
این تجربهها دائما فوروارد میشود و از فردی به فردی دیگر انتقال مییابد. اگر مخاطب هوشمند باشد، بخشهای مثبتی از آن را انتشار میدهد، در غیر این صورت یک فضای مجهول و کاذب ترویج مییابد.
همچنین عدهای درگیر این دروغها و مطالب مبهم و مجهول در فضای مجازی میشوند که هوشمندی بسیار پایینی دارند و ذهن شان قدرت تمییز ندارند و ناخودآگاه این مسائل را باور میکنند و یکی از دلایل باورپذیری، عدم سواد رسانهای افراد است.
**بنظر شما چرا برخی از کاربران خصوصیترین لحظه زندگی شان را در فضای مجازی به اشتراک میگذارند؟
- بخشی از زندگی سوئیت هومها بسیار غیرهدفمندانه است، زیرا اگر این گروهها سرشان شلوغ است و کارهای بسیاری دارند، چقدر در روز وقت میکنند که در این فضا باشند؛ بنابراین یا این گروهها از قشر مرفه جامعه هستند و همه زندگی برای شان فراهم است و برای سرگرمی در این فضا سپری میکنند، یا گروهی هستند که از این فضا پول در میآورند و به کسب درآمد مشغول هستند.
فضای مجازی به مانند مرداب میماند
اگر فردی بدون هدف وارد این فضا شوند، از آنجا که این فضا همچون مرداب میماند، دائما شما را به پایین میاندازد و هر اندازه دست و پا بزنید، پایینتر میروید.
فضای مجازی آنقدر جذاب است که اگر ایدهای نداشته باشید و بدون هدف واردش شوید، قطعا درگیر گروههای عجیبی خواهید شد که دائما شما را هدایت و ساعتها شما را در این فضا مشغول نگه میدارند. متأسفانه این گروه برای جامعه مضر هستند.
در دورهای شاهد بودیم که دختران و پسران جوان شروع به خودکشی میکردند. گاهی برخی رفتارهای غلط از فضای مجازی آغاز میشود و در بین افراد شیوع مییابد. یکی از دلایلی که برخی افراد دائما در فضای مجازی زمان شان را سپری میکنند، به دلیل جذابیتهای آن است.
همچنین گروهی از کاربران آنقدر درگیر فضای مجازی میشوند که پس از مدتی متوجه میشوند که وارد حوزههایی همچون پرنوگرافی شده اند. اعتیاد فضای مجازی به مراتب بیش از اعتیاد مواد مخدر است.
**گروههای سوییت هوم تا چه اندازه دانش و آگاهی دارند و میتوانند توصیههای درست به مردم معمولی بدهند؟
- لزوما این طور نیست و نمیتوانند توصیههای درستی به مردم معمولی داشته باشند؛ به هرحال انتقال یک تجربه است. تجربهای که هر فرد در زندگی اش به دست آورده و میخواهد آن را به دیگران انتقال دهد. برخی از سوئیت هومها آنقدر شهرت مییابند که به نوعی تبدیل به الگو میشوند و متأسفانه کاربران کم سواد و ناتوان جذب این گروهها میشوند؛ چراکه سبک زندگی این افراد برایشان جذاب است.
گاهی اوقات هم توصیههای سوئیت هومها تنها به درد زندگی خودش میخورد و چندان مناسب زندگی دیگران نیست. همه اینها بستگی به میزان تشخیص کاربر هوشمند ما بر میگردد که تا چه اندازه در این زمینه هوشمندانه برخورد کنند. گاهی ممکن است که در این میان توصیههای درستی داشته باشند و البته گاهی هم افراد به دنبال کسب شهرت و پول هستند.
**تا چه اندازه زندگی سوئیت هومهایی که در فضای مجازی شاهد هستیم، واقعی است؟
- بنظرم ۴۰ تا ۴۵ درصد از زندگی سوئیت هومهایی که در فضای مجازی شاهد هستیم، واقعی است. اگر یادمان باشد، سالیان گذشته گروهی از طریق همین عکسها بسیاری از افراد را به خودشان جذب میکردند.
انتهای فعالیت سوئیت هومها تبلیغ و کسب درآمد است
بخشی از این زندگیها درست و بخشی دیگر غلط است، اما انتهای همه این ماجرا بحث کسب درآمد و تبلیغات است. یکی از ترفندهای این گروهها به اشتراک گذاشتن حریم شخصی شان است، یعنی این گروهها مباحث و مسائل شخصی زندگی شان را مطرح میکنند و در این میان به تبلیغ و کسب درآمد میپردازند. در دورهای تعداد سوئیت هومها بسیار کم بود، اما با گذشت زمان شاهد تعداد بسیاری از این گروهها در فضای مجازی هستیم.
**سوئیت هومها تا چه اندازه ممکن است سبب ایجاد آسیبهای روحی و روانی در کاربران معمولی شود؟
- قطعا سوئیت هومها میتوانند آسیبهای روحی و روانی برای کاربران معمولی ایجاد کنند. به هرحال آنها مباحث جعلی و غیرواقعی را از یک زندگی رویایی مطرح میکنند که بسیاری از کاربران معمولی نمیتوانند به آن دست یابند وامکان دستری به آن زندگی را ندارند و همین موضوع تبدیل به آرزوهای دست نیافتنی کاربران معمولی میشود که همین امر آسیبهای روحی و روانی را در کاربران معمولی ایجاد میکنند.
برخی از کاربران با مشاهده این زندگیهای خیالی افسردگی میگیرند و گاهی حسرت زندگی آنها را میخورند و حسرت بدترین موضوعی است که میتواند اثرات روحی روانی داشته باشد و در روایات آمده است که حسرت، پایه گناهان بسیاری میشود. زمانی که فرد تبدیل به یک حسود شد، دست به یک سری اقدامات و رفتارهایی میزند که غیرمعقول و خلا است.
مقایسه زندگیها با سوئیت هومها اثرات منفی به بار میآورد
گاهی فرد زندگی اش را با سوئیت هومها مقایسه میکند ودر نهایت متوجه میشود که آن زندگی در ظرفیت خانوادگی او نیست، به همین دلیل دچار آسیبهای روحی، روانی و روانشناختی شده و این آسیب به خانواده اش منتقل میشود و سیستم خانواده را به طریق دیگر به هم میزند. این واقعیت است و میتواند اثرات روحی و روانی نامطلوبی بگذارد.
اما گاهی سوئیت هومهایی را شاهد هستیم که میتوانند از سر دلسوزی برای آبادی جامعه ای، دیدگاههای مثبتی را تروج دهد. این حرکتها ارزشمند بوده و قابل ستایش است. در یک برنامه تلویزیونی خانمی که دکترای روانشناسی داشت، در خصوص خانواده شکوفا صحبت میکرد.
اگر افراد میخواهند در قالب سوئیت هوم فعالیت کنند بهتر است که صاحب علم باشند و در مورد هر موضوعی که میخواهند صحبت کنند، در آن موضوع صاحب علم باشند. اگر خانمی که تا پای طلاق رفته است، چگونه میتواند از زندگی ایده آل برای کاربران صحبت کند؟ اویی که دائما به طلاق فکر میکند و به مردم دائما میگوید که اگر زندگی سخت بگذرد، طلاق میگیرم، این خودش بدآموزی و به نوعی ترویج طلاق است.
** آیا میتوان سوئیت هوم را سروسامان داد و در مسیر درستی هدایت کرد؟
- در فضای مجازی موضوع ساماندهی مفهوم چندانی ندارد، زیرا این فضا به دست کسی نیست و نمیتوان ادعای داعیه داری این فضا را داشت. از طریق مراکز مختلف میتوان فضا را کنترل کرد و کنترل دولت، فیلتر و حذف کردن است. دیگر حذف کردنها معنا و مفهومی ندارد؛ بنابراین نمیتوان اینچنین کنترل کرد.
اما میتوان افراد صاحب علم، مهارت و تجربه را وارد میدان کرد تا در قالب سوئیت هوم فعال باشند و از تجربیات شان برای کاربران بگویند. یعنی این گروه از افراد ابتکار عمل را در دست بگیرند و به فعالیت بپردازند. تنها راهش همین است؛ در غیر این صورت کنترل کلان را به هیچ عنوان نمیتوانیم در این فضا اجرایی کنیم؛ بنابراین اگر تعداد تولیدکنندگان و افراد مطلع در سوئیت هومها افزایش یابند، این فضا سالمتر خواهد بود، اما باز هم نمیتوان ۱۰۰ درصد سلامتی این فضا را تضمین کرد.