متاسفانه مصرفگرایی در جامعه با جماعتی که یکباره پولدار شدند به اوج رسیده و بار این بیاخلاقیها بیش از همه روی دوش قشر مستضعف است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، فرامرز توفیقی رئیس کمیته دستمزد شورای عالی کار نوشته است: میزان هزینه سبد حداقلی معیشت حدود دو میلیون تومان است. سبد مرداد ماه برای خانوار ۳/۳ نفری بیش از رقم مذکور است. بنابر پایش من از شهرستانهای کوچک، وضعیت معیشت آنها به مراتب اسفناکتر از شهرهای بزرگ است. در حالی که پیشتر تصور میشد هزینهها و مخارج در شهرهای کوچکتر پایینتر است.
به طور مثال اگر در کلانشهرها شانه تخممرغ ۲۰ عددی حدود ۲۶ هزارتومان است، این محصول در برخی شهرهای کوچکتر دانهای دو هزارتومان است (این رقم موثق است، چراکه همین الان در یکی از شهرهای کوچک هستم). از طرفی اگر گوشت گوسفندی در کلانشهرها حدود ۱۰۵ هزار تومان بهازای هر کیلو است، نرخ آن در برخی شهرها که زمانی قطب دامپروری بودند، به کیلویی ۱۱۹ هزارتومان هم میرسد.
این گرانی قیمتها شامل سایر محصولات همچون، میوهجات و برنج هم میشود. به همین منظور در مورد سبد حداقلی هم تصور بر آن است که اگر رقمی درباره آن اعلام میشود یکی از بانکهای اطلاعاتی میادین میوهوترهبار است که زیر مجموعه شهرداری هستند و سیستم نظارتی در آن قوی است، به علاوه نتایج و دادههای مرکز ملی آمار یکی دیگر از منابعی است که نه در ایران بلکه در تمام دنیا اطلاعات آماری دولتها بنابر به هر دلیلی (مصلحت اقتصادی، سیاسی و کشورداری) تا حدود تعدیل میشود؛ توصیه من آن است، کسانی که آمار و اطلاعاتی در خصوص سبد معشتی خانوارها ارائه میکنند، جدای از دو بانک اطلاعاتی (میادین ترهبار و دادههای مرکز آمار) سری هم به شهرهای کوچک بزنند، همچنین به شبکه ایران کالا مراجعه و مشاهده کنند که چه فاجعهای در سبد معیشت خانوارهای ایرانی بالاخص «دستمزدبگیران» در حال اتفاق است.
تاکید من بر دستمزدبگیران به این خاطر است که قشرهای دیگر مانند متمولان و زمینداران راحت هستند، به طوریکه سرمایهای دارند و به سبب برخی بیتدبیریها ارزش قیمت اموال آنها ظرف حدود سه سال، پنج برابر شد. گفتنی است در حال حاضر با هجوم ناهمگون عدهای از ثروتمندان بیفرهنگ مواجهایم که اخلاق در کشور را مورد تهدید قرار دادهاند و هزینههای پول بادآورده را بر قشر ضعیف و دستمزدبگیر تحمیل میکنند.
بسیاری از زمینهای کشاورزی در برخی شهرها سوخت و اکنون با قیمتهای گزاف و تا متری پنج میلیون تومان هم به فروش میرسد. متاسفانه مصرفگرایی در جامعه با جماعتی که یکباره پولدار شدند به اوج رسیده و بار این بیاخلاقیها بیش از همه روی دوش قشر مستضعف است. چند روز پیش رئیسجمهوری اشاره کرد در کشور مازاد تولید مواد غذایی و در بخش توزیع مشکلات داریم، در این خصوص لازم است اشاره کنم، اگر مسئولان به این مشکل واقف هستند، چرا دست واسطهها را از بازار قطع نمیکنند! چرا مازاد تولید حراج و کانالهای توزیع اصلاح نمیشود، به چه علت رئیس ستاد تنظیم بازار بیان میکند، کرهای که چهار هزار تومان بود و قرار است به ۱۲۰ هزار تومان برسد و با تولید داخل نرخ آن را به ۸۰ هزار تومان میرسانیم؛ (این یعنی افزایش حدود ۱۰۰ درصدی) همین روند گران شدن بی حد و حصر برای سایر محصولات از قبیل چای، قند، شکر، روغن و برنج هم صدق میکند.
زمانیکه فریاد زدیم قطع کردن ارز دولتی برای کالاهای اساسی و معیشتی مردم اشتباه است، توجهی به آن نشد. این در حالی است که لرزشهای این اقدامات اکنون شروع شده است و تبعات بیشتری را به دنبال خواهد داشت و نظارت بر بازارها باید بیشتر شود. به اعتقاد من مازاد تولید نداریم، اما تولید فعلی کفاف کشور را میدهد، البته این امر منوط به آن است که ستاد تنظیم بازار به درستی عمل کند. در حال حاضر باید بپذیریم هیچ اندیشه و تفکری برای مهار سودجویان نیست. خواهش من است که مسئولان به فکر طبقه دستمزدبگیر باشند. انتظار میرود همین امروز جلسهای اضطراری، برای زنده ماندن جامعه کار تشکیل شود، چراکه فردا هم دیر است.