مدیر کل دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت با اشاره به اینکه نمیتوانم اعلام کنم کدام گروهها ارز خود را تاکنون به کشور بازنگرداندهاند گفت: تاکنون ۲۰۱۴ صادرکننده ارز حاصل از صادرات خود را به کشور باز گرداندهاند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، حجم ارز برگشتی به کشور تا مدتها محل مناقشه بین بخش خصوصی و دولتی بود. دولت بخش خصوصی را مقصر بازنگردان ارز به کشور معرفی میکرد و بخش خصوصی هم همواره تاکید داشته که فقط بخش کمی از صادرات کشور را به عهده دارد و کسی که ارز را به ایران بازنگردانده و چرخ حرکت کشور را متوقف کرده، همان شرکتهای دولتی و شبه دولتی هستند که حجم بالایی محصولات خام هم صادر میکنند.
احسان قمری مدیر کل دفتر توسعه خدمات بازرگانی سازمان توسعه تجارت بحث و مناقشه بر سر حجم ارز برگشتی را ناشی از تفاوت دیدگاهها معرفی میکند. وی میگوید؛ این سوء تفاهمها باید رفع شود. بانک مرکزی میزان ارز بازنگشته را 27 میلیارد یورو و منابع دیگر 17 میلیارد یورو اعلام میکنند. هر دو این آمارها درست است چون این ده میلیارد یورو از رقم بانک مرکزی مربوط به صادرات گاز است.
قمری به این پرسش که بخش خصوصی بیشتر ارز خود را بازگردانده یا بخش دولتی پاسخ نمیدهد اما تاکید میکند: 2014 صادر کننده ما 14 میلیارد یورو صادرات داشتهاند و 12.7 میلیارد یورو ارز به کشور باز گرداندهاند.
* ارز گاز صادراتی در محاسبات وزارت صنعت دیده نمی شود
روایتهای مختلفی درباره برگشت ارز صادراتی به کشور مطرح است. آمار دقیقی درباره این وجود دارد؟
در طول ماههای اخیر، آمار و روایات مختلفی از میزان بازگشت ارز حاصل از صادرات وجود دارد که نمیشود گفت این آمار غلط است و نمیتوان به این آمار اتقان کافی داشت. به این علت که دقیقا مانند زمانی که تولید ناخالص ملی را محاسبه میکنیم و از منابع مختلف استفاده میکنیم خروجیهای ما هم متفاوت میشود. چیزی که وجود دارد بانک مرکزی یک آماری را بیان میکند و یک آماری را هم وزارت صمت و یک آمار هم اتاق بازرگانی و افرادی که دستاندرکارند بیان میکنند که عرض کردم نه این آمار غلط است نه درست. باید بنشینیم و صحبت کنیم و سوء تفاهم را رفع کنیم. اما باید این را دقت داشته باشیم که آماری که در اختیار ما و بانک مرکزی است و ما از آن استفاده میکنیم و آماری که خودمان استخراج میکنیم، میگوید مجموع صادرات سال 97 و 98 مبنایی برای بازگشت ارز قرار میگیرد.
آن آماری را که بانک مرکزی دارد ما هم داریم و در این آمار اشتراک داریم. بنابراین میشود گفت ارزهای صادرات غیر نفتی از این بخش چقدر بازگشته است،این مبنای محاسبات خواهد بود. نکتهای که با بانک مرکزی داریم این است که بانک مرکزی میزان ارز بازنگشته را 27 میلیارد یورو و منابع دیگر را 17 میلیارد یورو اعلام میکنند. هر دو این آمارها درست است چون این ده میلیارد از رقم بانک مرکزی مربوط به صادرات گاز است که در محاسبات نیامده است. یعنی در جمع صادرات ما این ده میلیارد محاسبه نشده است ولی در بازگشت ارز محاسبه شده است. این اختلاف به این دلیل است. یعنی اگر بگوییم صادرات 97 و 98 با احتساب گاز این مقدار است، میتوانیم بگوییم 27 میلیارد دلار باز نگشته است .ولی آمار را اگر بدون گاز در نظر میگیریم ارز بازنگشته را هم باید بدون گاز درنظر بگیریم.
اینکه این سوال را داشته باشیم که چقدر ارز به کشور باز نگشته است مشکلی از ما حل نمیکند. کاری که انجام میدهیم چه در سازمان و چه در بانک مرکزی به عنوان مسئول ارزی کشور این است که این آمارها را تفکیک کنیم. که این 17 میلیارد دلار یا 27 میلیارد دلار برای چه گروههای کالایی، چه بخشهایی و چه صادر کنندگانی است. باید با هر یک از اینها رفتار خاص خود را داشته باشیم. امروز خدمت شما عرض میکنیم در همین تاریخ 23 شهریور ماه (تاریخ انجام مصاحبه) اعلام میکنیم که 2014 صادر کننده صد درصد ارز خود را در سال 97 و 98 برگرداندند. رکوردهایی صادراتی که داریم 21 هزار ردیف صادراتی است ولی این مقدار رکورد صادراتی مجموع سال 97 و 98 لزوما دارای کارت بازرگانی نیستند.
یعنی بخشی از آنها مرزنشین هستند و بخشی پیلهور هستند و بخشی از آنها شاید کارتهای یک بار مصرف داشته باشند که خوشبختانه جلوی آن گرفته میشود، ما شاید اگر بخواهیم دقیق در مورد صادرات شناسنامهدار کشور را صحبت کنیم، روی 5000 کارت بازرگاتی میتوانیم صحبت کنیم و واقعیت هم تعداد صادرکنندگان بیش از این نیست. وقتی میگوییم صادر کننده منظورمان این 5000 تا هستند که بخش اعظمی از صادرات را در اختیار دارند و ارز خود را بر میگردانند. شاید 15 – 16 هزار رکورد داشته باشیم که این مقدار در حقیقت صادر کنندگانی هستند که کارت بازرگانی ندارند و پیلهور هستند و ارقامشان هم خیلی محدود است. اینها یا کارت بازرگانی اجارهای داشتهاند و یا متاسفانه عدهای از آنها سوء استفاده کردهاند یا بر مبنای قانون و مقرراتی که شخصی میتواند یک مبلغی را صادر کند و بعد برایش کارت صادر شود،500 هزار یورو یا کمتر، بر این مبنا کار را کردهاند و کارت نگرفتهاند و کارشان را متوقف کردهاند. ولی ما در مورد 5 هزار دارای کارت بازرگانی صحبت میکنیم. بخش مثبت آن را نگاه کنیم که ما چه کار کرده ایم.
21 هزار رکورد صادراتی مربوط به چند نفر است؟
میتوانیم اینها را تفکیک کنیم که در سال 97 چند کارت بازرگانی و در سال 98 چند کارت بازرگانی بوده و چقدر همپوشانی دارند. آمارش موجود است. ما یک مشکلی در سازمان تجارت ایران و وزارت صنعت داریم. مشکل این است که ما به علت این که منابع اطلاعاتیمان در اختیار گمرک و بانک مرکزی است دسترسی به اطلاعات به صورت آنلاین و لحظه ای نداریم. مجبور هستیم خودمان این آمار را تحلیل کنیم. بانک مرکزی مقرر بود که به صورت ماهانه آمار بازگشت ارز را به ما بدهد. همچنین خودشان اعلام کردهاند که یک سامانهای هست که باید بهطور آنلاین به آن دسترسی داشته باشیم ولی به دلیل مشکلات فنی که دارند، آن سامانه را به ما ندادهاند. ولی الان با همین آماری که از گمرک و بانک مرکزی میگیریم تحلیل انجام میدهیم. خوشبختانه تحلیلهای که انجام دادهایم وقتی راستی آزمایی میکنیم تقریبا 99 درصد آمار ما درست است.
*2014 صادرکننده ارزخود را باز گردانده اند
کاری که انجام دادهایم این بوده که ستاد هماهنگی اقتصادی دولت مصوبهای دارد و آقای رئیس جمهور هم تایید کرده و مجلس هم به دنبال آن است. میگوید وزارت صمت و یعنی سازمان تجارت ایران از ابزارهای تشویقی و تنبیهی برای بازگشت ارز استفاده کند. تنبیه را کنار میگذاریم و میگوییم اهل تنبیه نیستیم. میگوییم وظیفه ما این است که تشویق کنیم. چون اگر ادعا میکنیم متولی تجارت خارجی هستیم باید حامی صادرکنندگان باشیم. خانه اول و آخر آنها باشیم. این واقعا هست و اعتقاد داریم. بنابراین نمیتوانیم در خانه خودش او را دعوا کنیم. باید کمکش کنیم. صادر کنندهای که اینجا مراجعه میکند مطمئن باشید جاهای دیگری رفته و به جواب نرسیده و اینجا را به عنوان مامن خود انتخاب کرده است. ما بررسی کردهایم و دو کار را انجام دادهایم.
یکی اینکه بر مبنای آمار بانک مرکزی و گمرک و آماری که دفتر برنامهریزی خودمان ایجاد کرده و در داشبوردمان هست، آمدیم تحلیل کردیم که همین چند روز گذشته دو هزار و 14 صادر کننده ما صد درصد ارز خود را برگردانده اند. این 2014 تا را تفکیک کردهایم که چه کالایی صادر کردهاند و برای چه استانهایی هستند و به کدام کشورها صادر کردهاند و در نهایت جمعبندی این شده که 2014 صادر کننده ما 14 میلیارد یورو صادرات داشتهاند و 12.7 میلیارد یورو ارز به کشور باز گرداندهاند. سوال میشود که اینها 100 درصد را بر نگردانده اند. اتفاقا صد درصد است. برای اینکه سال 97 اعلام کرده بودیم، لازم نیست 100 درصد ارز را برگردانید. 80 درصد برگردانید. این صادر کنندگان 80 درصد در سال 97 و 100 درصد 98 ارزشان را برگرداندهاند. ضمن اینکه برخی صادرکنندگان بیش از تعهدات خودشان ارز را برگرداندهاند و به جای 80 درصد تمام ارز صادرات خود را به کشور بازگرداندهاند. یعنی حدود 12.7 میلیارد یورو ارز برگرداندهاند. این نکته جالبی است. ما صادرکنندگان را تفکیک کردهایم. زیر یک میلیون یورو، بین یک تا پنج میلیون یورو، 5 تا 10 میلیون یورو، 10 تا 50 و 50 تا 100 میلیون یورو. اینها را استخراج کردهایم و گروه کالایی آنها را مشخص کردیم.
این استخراجی که انجام دادهاید مربوط به حجم صادراتی آنها است؟
هم حجم صادراتی و هم بازگشت ارز را مد نظر قرار دادیم. چون تفکیک داریم. در حقیقت وقتی میگوییم 100 درصد ارز را برگرداندهاند یعنی همه صادراتشان را انجام داده اند. من میگویم حدود 1.3 دهم اختلاف دارند به این خاطر است که برخی از اینها معیار 80 درصدی را رعایت کرده اند. ولی در کنه ماجرا اتفاق خاصی نیافتاده است. اینها معمولا بر مبنای کشور صادراتیشان، کالای صادراتیشان و استانی که کارت بازرگانی را صادر کرده ، ظرفیتی را به ما نشان میدهد که کدام استانهای ما صادر کنندگان ممتازی را دارد و کدام استانها خوب کار میکنند. جالب است به شما بگویم که وقتی این را استخراج میکنیم کار دوم، روند میگیریم. این دوند خیلی مهم است.
شاید صادر کننده ای داشته باشیم که از سال 97 ارز خود را بر نگردانده باشد و یک یا دو سال طول کشیده باشد. جدیدا بر اساس اینکه کارت بازرگانی اش تعلیق شده ارز خود را برگردانده .این نمیتواند صادر کننده خوب من باشد. در لیست من وجود دارد ولی اگر بخواهم تقدیر کنم،2014 را نمیبینم. روند را نگاه میکنم. بر مبنای آماری که از آبانماه 98 به طور ماهانه داریم، روند را نگاه میکنم. دقیقا برای این 2014 تا دوستان روند را حساب کرده اند. 97 درصد و 96 درصد و صفر درصد. میانگین جمع میشود. آنهایی که میانگین 95 تا 100 درصد دارند استخراج میشود. اینها چکیده صادر کنندگان متعهد ما هستند. یک صادر کننده در یک ماه 95 اش شده 91... این را اغماض میکنیم. مشکل داشته است.
ما پایان سال مطمئنا نزولی را به خاطر بحث کرونا و مرزها داشته ایم ولی صادر کننده ای بوده که هر ماه صفر بوده و یکبار 100 شده. این معلوم است که تحت فشاری که به علت کارت بازرگانی اش بوده ارز را برگردانده است. این و آن صادر کننده ممتاز را نباید در یک گروه قرار داد. این را تفکیک کردیم. در حقیقت برخی از صنایع هستند که راحت هستند. از حمایتهای دولتی بیشتری استفاده کرده اند. مانند پتروشیمیها و فولادیها و معادن که اینها ارزش افزوده ای ندارند. دنبال صادر کنندگانی هستیم که ارزش افزوده ای ایجاد میکنند. از امتیازات دولتی استفاده نمیکنند. بخش خصوصی هستند. اینها باید حمایت شوند.
*نمی توانم بگویم کدام گروه ها ارزشان را نیاوردند
در صحبت هایتان اشاره کردید که گروههای کالایی همه تفکیک شده. بیشترین حجم ارز برنگشته مربوط به کدام گروه است؟
اجازه دهید این را نگویم. این را نمیتوانم اعلام کنم.
بازگشت ارز صادراتی بیشتر در بخش خصوصی وجود داشته یا در بخش دولتی و شبه دولتی؟
باز هم مثل سوال اول...بارها گفته ام که اینکه بخواهیم بگوییم بخش خصوصی یا دولتی بوده مسئله ای را حل نمیکند. خواه ناخواه به هر حال انتظاری که از بخش دولتی داریم از بخش خصوصی نداریم. ولی در اصل ماجرا بنده به عنوان حامی صادرات کمک کنم که همان دولتی ارز خود را برگرداند و هم آن خصوصی. اگر دولتی خدای نکرده مشکل داشته باشد که حل کند و اگر خصوصی هم مشکل دارد حل کند. اگر هر کسی هم تخلف کرده باید مراجع قضایی پیگیر باشند. عرض میکنم ابزارهای تنبیهی جای خود و ابزارهای تشویقی جای خود.
اولین ابزار تشویقی است ولی توجه داشته باشید، برخی دوستان ممکن است گله کنند که چرا صادر کننده کارتش باید تعلیق شود و به قوه قضاییه معرفی میشود؟ اولا ما به قوه قضاییه معرفی نکرده ایم. هرچند از این مسئله استقبال میکنیم. تنها کاری که این سازمان و وزارت صنعت کرد تعلیق کارتهای بازرگانی واحدهای بازرگانی بود. آن هم زمان بندی داشت. حتی اگر صادر کنندهای یک درصد ارز خود را بر میگرداند کارتش تعلیق نمیشد. با برنامه زمانبندی که کارگروه پایش سوئ رفتار تجاری این کار را انجام داد. میگویند چرا کارت را تعلیق میکنید یا چرا آن کمتر از 2500 تا به قوه قضاییه معرفی شده اند؟ از 21/1/97 بازگشت ارز با این شیوه جدید اعمال شده و امروز 21/6/99 هستیم .تقریبا دو سال و 5 ماه از این فرصت گذشته است.
در این مدت صادر کننده کار خود را انجام میداده و ما پیگیر بازگشت ارز بوده ایم. بانک مرکزی پیگیر بازگشت ارز بوده و سایر نهادها همینطور بحث تشویقی وجود داشته و همکاران ما در سازمان بازرسی و قوه قضاییه و بانک مرکزی همه کمک میکردند که این ارز برگردد ولی انصاف دهید صادر کننده ای که 2 سال و 5 ماه گذشته و ارز خود را بر نگردانده و الان هم حاضر نیست که برگرداند. باید با این چکار شود؟ همیشه سوال میپرسم. در این شرایط اقتصادی. میخواهم بگویم صادر کننده باید توجه به درک از شرایط داشته باشد. این شرایط ما نفت صادر نمیکنیم. همه میبینیم. اگر معیشت مردم ما در حال جریان است و با مشکلاتی که همه داریم، اعتقادم این است که صادرات غیر نفتی این کار را انجام میدهد.
چون صادرات غیر نفتی یعنی ارز وارد کشور میشود. در این صورت یعنی کالای اساسی وارد میشود و یعنی ماشین آلات وارد میشود و تولید انجام میشود و کارخانه من کار میکند و برادر کارگر و پدر کارگر من و معلم من میتوانند کار کنند و تولید انجام دهند و زندگی بگردد. شمای خبرنگار میتوانید کار خود را انجام دهید و من کارمند هم اینجا کار خودم را انجام میدهم. وگرنه دوره ای نفت را میفروختیم و صادر میکردیم و ارز آن را میگرفتیم و بانک مرکزی حقوق کارمند و یارانه میداد. ولی الان آن شرایط نیست. این یک فرصت است. هنر ما ایرانیها این بود که همه دست به دست هم دادیم و این تهدید را تبدیل به فرصت کردیم. خیلیها فکر میکردند که یک روز هم نمیتوانیم دوام بیاوریم. با خود اروپاییها چند جلسه داشتیم که اگر یک روز سیستم بانکی ما قطع شود و نتوانیم ارز منتقل کنیم بیچاره میشویم اما شما چه کردید؟
این به ظرفیت بالای کشور ما و موقعیت سوق الجیشی ما دارد. بر میگردد به امتیازاتی که داریم. سخت ترین تحریمها را به ما وارد کردند. در باره آن کسی بحث نمیکند و دوست و دشمن اعتقاد دارند که شدید ترین تحریمها به کشور ما وارد شد و همه اعتقاد داشتند که همه چیز سریع از هم بپاشد. ولی به همت مردم و دولت و مسئولین، و فکر میکنم دیدگاههای حضرت آقا واقعا وقتی ایشان میگویند سال 99 سال جهش تولید است یعنی همه دست به دست هم بدهیم و کشور را از این فضای سخت نجات دهیم و خوشبختانه آینده روشنی هم در جریان است. این موقعیت سوق الجیشی که در کشور ما وجود دارد، شاید در دنیا معدود کشوری باشیم که بیشترین کشور همسایه را داریم که اطرافمان هستند و میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
جالب اینکه کشورهای همسایه ما هم آسیایی هستند و هم اروپایی. هم توسعه یافته هم در حال توسعه هستند. عراق و افغانستان و ترکیه و اتحادیه جماهیر شوروی و یا روسیه فعلی را داریم و کشورهای حوزه cis را داریم. فرصت بسیار بزرگی مثل موافقت نامههای تجاری ترجیحی با اتحادیه اوراسیا را داریم. اگر از این فرصت استفاده کنیم، اینها ظرفیتهای بالقوهای هستند. نیازهای 15 کشورهای همسایه خود را استخراج کردهایم. شاید هیچ جای دنیا این ویژگی را نداشته باشد که کشوری 15 کشور همسایه داشته باشد. نیازهای آنها را دیدهایم. گفتهایم اینها در طول سال 1600 میلیارد دلار کالا وارد میکنند. ما 1600 میلیارد را نمیتوانیم به اینها بدهیم. توانش را نداریم. به هر حال چین هم به آن عظمت نمیتواند. ولی ما از این کالاهایی که آنها نیاز دارند، 100 میلیارد دلار میتوانیم به این 15 کشور همسایه صادر کنیم. الان چقدر به این 15 کشور صادر میکنیم؟ ما آخرین آمارمان 24 میلیارد دلار از کل صادرات کشور به 15 کشور بوده است. برنامه ریزی کردهایم که تا چند سال آینده به این 100 میلیارد برسیم. باید برسیم. کسی نمیتواند بگوید مشکل نداریم. مشکل داریم ولی کشورهای همسایه ما هستند.
تبادلات ارزی با کشورهای همسایه راحت تر است؟
به هر حال راحت تر است.
یعنی با پول خودشان مبادله میکنیم یا از کانال صرافیها دلار مبادله میکنیم؟
تلاش میکنیم که یک بخشی را بانک مرکزی در بحث پیمانهای پولی دارد که وقتی این پیمان منعقد میشود با پول ملی کشورها مبادله کنیم و خیلی هم ساده است. نیاز به آقایی دلار وجود ندارد که دلار این وسط وارد شود. ولی متاسفانه وقتی شما در تجارت با یک کشور سهم کوچکی را داشته باشید آن کشور میگوید نمیتوانم برای یک سهم کوچک کار بزرگی را انجام بدهم. وقتی فرض کنید کشوری میگوید با سایر کشورها میلیاردها دلار رابطه دارم و با شما فقط یک میلیارد رابطه دارم. به خاطر این یک میلیارد شما نمیتوانم کانال مالی داشته باشم. این است که میگویم اگر بتوانیم این کشورهای همسایه و این 24 میلیارد دلار را به 100 میلیارد دلار برسانیم مطمئنا نیازمند ما خواهند بود. الان هم نیازمند هستند نه اینکه نباشند.
مطمئن باشید که کیفیت کالاهای صادراتی ما و ویژگیهای آنها مورد نیاز همه کشورها است. این را ما تجربه داریم و وارد کنندگان کشورهای دیگر به ما مراجعه میکنند. آن هم در همین شرایط. یعنی تاجر موفق کشور همسایه میگوید کاری به تحریم ندارم. کالای ایرانی میخواهم. چون مصرف کننده من کالای با کیفیت میخواهد .اگر این 24 میلیارد دلار را به صد برسانیم مطمئنا آن نکتهای که گفتید پیمانهای پولی برقرار میشود با واحد پولی خودمان مبادله میکنیم. الان بانک مرکزی درحال کار روی این مسئله است. فکر میکنم این که میگوییم تحریم اثربخشی خود را از دست خواهد داد، این موقع اتفاق خواهد افتاد. الان این اتفاق افتاده است. برنامه ما این است که تا اواخر سال آینده این 24 میلیارد دلار به 48 میلیارد دلار برسد. ولی راه بسیار طولانی در پیش داریم.
این ظرفیت را داریم. ظرفیت صادر کننده را داریم. منابعی را داریم. ببینید در بخش کشاورزی که امروز در آمار 5 ساله بخش کشاورزی رشد بسیار خوبی ار لحاظ ارزشی داشته است. بخش صنایع دستی ما رشد داشته است. نمیتوانیم بگوییم صادرات زیاد شود. میتوانیم از توانمندی خود استفاده کنیم.امسال بارندگی خوب بوده و کشاورزی مطلوبی داشتهایم. ما باید امکاناتی را فراهم کنیم که کالای کشاورزی ما از سر زمین خود به راحتی با امکاناتی که باید کمک کنیم این کالا به مصرف کننده خارجی برسد.
باتوجه به ممنوعیتی که برای صادرات نفت داشتیم ارز حاصل از صادرات غیر نفتی معادل درآمد صادرات نفت ما بوده است؟
صادرات نفت ما شرایط خاص خود را دارد. شاید یک دوره روزانه دو الی دو و نیم میلیون بشکه نفت خام صادر میکردیم با قیمتهای مختلف. مثلا شاید امروز فروش نفتی را به قیمت دو ماه دیگر انجام میدادم. مبنایش شاید یک سال 70 میلیارد دلار نفت خام صادر میکردم. ولی نکته این است که وقتی ما صادراتمان را در کنار وارداتمان قرار میدهیم اینها تقریبا باهم تناظر دارند. یعنی 41.3 صادرات ما در سال 98 و حدود 42 هم واردات داشتهایم. در حقیقت تراز تجاری ما روی غیر نفتی میچرخد. اگر این ارز را صادر کننده برگرداند مطمئن باشید که نیازهای وارداتی ما همه تامین خواهد شد.
*حجم صادرات نفت خام بیشتر از صادرات غیر نفتی است
سوالم این بود که درآمد ارزی ما از محل صادرات غیر نفتی معادل درآمد صادرات نفتی است یا نه؟
مطمئنا اینطور نخواهد بود. حتما کمتر است. ولی نمیتوانم بگویم دقیقا چقدر است. چون یک سال 70 میلیارد بوده چون قیمت نفت برخی مواقع 100 دلار و در برخی مقاطع 40 دلار است. ولی میخواهم بگویم وقتی شما روی صادرات غیر نفتی کار میکنید حساب کتابها درست در میآید چون دیگر خام فروشی نمیکنید. نفت یعنی خام فروشی. هرچه نفت استخراج شود باید صادر کنید. چون کاری نمیتوانید بکنید. نفت در حال آتش گرفتن است. باید صادر کنید. یا بخش پتروشیمی را ولی صادرات غیر نفتی ارزش افزوده است. باید دلار به دلار و ریال به ریال حسابش را داشته باشم. ولی نفت مثل این است که پول باد آوردهای را به من بدهند. در بحث نفت همیشه بحث نفرین منابع را میکنیم. میگوییم این پول باد آورده را زیاد دلم نسوخته و راحت خرجش میکنم.
ما درباره صادرات غیر نفتی چون برای آن زحمت کشیده شده و ارزش افزوده ایجاد شده پس میگوییم برایش باید ارزش قائل شویم. این باید در کالای اساسی و مواد اولیه و ماشین آلات تولیدی مصرف شود و ما جایی برای کالای لوکس نداریم. فرد برای واردات کالای لوکس از ارز خودش استفاده کند. الان موقعیت ایجاب میکند که تولید من جهش پیدا کند. در این صورت مطمئنا صادرات من جهش پیدا میکند. اینها تناظر باهم دارند. این اتفاق اگر بیافتد مطمئن باشید هیچ تحریمی تاثیر نخواهد داشت. نمیخواهم خوشبینانه عمل کنم. میگویم تحریمی واقعا نمیتواند اثرگذار باشد. تحریمها میخواستند معیشت مردم را تحت تاثیر قرار دهند. اگر یک پاتک به این بزنیم که در حال وارد کردن ارز هستیم تا تولید انجام شود...خانوار من میخواهد اشتغال و یک زندگی آرام داشته باشد تا زندگی کند. این طرف که تحریم میکند میخواهد این نباشد . باید کمک کنیم این آرامش در زندگی واقعی مردم ما وجود داشته باشد
سهم توقف تبادلات با بانکهای دنیا را در بروز مشکل برای بازگشت ارز صادراتی چقدر میدانید؟
این که بگوییم همه چیز ما خوب است و تحریمها روی ما اثر نگذاشته حرف خیلی درستی نیست. اثر گذاشت ولی تقریبا میتوانیم بگوییم از آن سختی عبور کرده ایم. اگر مقاومت اولیه را انجام نمیدادیم و دنبال مسیرهای جایگزین نبودیم، به هر روشی که بود، اتفاقی که گفتم میافتاد و شاید ضرر میکردیم. ولی خوشبختانه همه تلاش کردند و دست به دست هم دادند. هرکس دلش برای کشور میتپید کمک کرد. این که بگویم مبادلات بانکی اثر نداشته اینطور نبود. بلکه به هر حال شما صادرات انجام میدهید و ارز را وارد میکنید و من که اینجا نشسته ام و یا شما یا فرد عادی میگوید ارز وارد میشود. ولی اینجا میگویم این ارز وارد شدن برای این که مبادلات بانکی ما مانند قبل نیست با هزینههای بالاتری انجام میشود.
از سیستم بانکی تقریبا منتقل به سیستم صرافیها شدیم. مطمئنا صرافیها هم منافع بیشتری میخواهند. پس بنابراین اتفاقی میافتد وقتی مبادلات بانکی شما مقداری به علت شرایط بانکی ضربه میخورد مجبورید به راههای جایگزین بروید. از صرافیها استفاده میکنید. صرافیهایی که مورد اعتماد هستند. اینها هزینهها را بالا میبرند. به خاطر نقل و انتقال پول هزینه بالا میبرد. پس دو اتفاق میافتد. اولا نقل و انتقال پول به کشور طولانی تر میشود. این را باید در بازگشت ارز درک کنیم. دوما هزینههای صادر کننده بالا میرود. در این صورت مثلا 100 دلار صادر میکند و 80 دلار میتواند وارد کند. بنابراین افزایش هزینهها مطمئنا در دوره بعدی در قیمت کالای صادراتی و تولیدی اش در داخل کشور اثر میگذارد.
پس این عدم روابط بانکی و ضعف روابط بانکی با سایر کشورها که اولین ضربه ای است که تحریم به هر کشوری میزند نمیگذارند نقل و انتقال انجام شود اثرش را اینجا میگذارد که هزینههای صادر کننده ما افزایش پیدا میکند و زمان بازگشت ارز آن طولانی تر میشود. این را توجه داشته باشید. وقتی این اتفاق میافتد قیمت بالاتر میرود و فشارها بیشتر میشود. باید چه کار کنیم؟ بر میگردم به 15 کشور همسایه ای که داریم. با اینها ارتباط نزدیک داریم. خیلی از کالاها را میتوانیم با ارز ملی آنها و خودمان صادر کنیم. این هرچقدر تلاش کنیم که ریال ما تقویت شود، که باید شبکه ای از سایر موارد اقتصادی هم کمک کنند، مطمئنا آن مشکلی که میگویید حل خواهد شد.
پس اگر با کشورهای همسایه مبادله کنیم هزینه صادرات کاهش پیدا میکند.
حتما اینطور است.
الان هزینه چقدر است؟
بستگی به چانه زنیهایی دارد که صادر کننده با صراف دارد. میتواند در رقمهای بالاتر، پایین تر باشد به هر حال وقتی نتوانید ارز وارد کنید مجبورید که تبدیل هم داشته باشید. یعنی فرض کنید شما صادر کننده ای هستید که کالایی را با دینار عراق صادر کرده اید اما خود شمای صادر کننده میخواهید کالایی را وارد کنید از کشوری که نیاز به یورو دارد. بنابراین شما تبدیل دینار به یورو میکنید که یک ریزش و درصدی دارد و انتقالش از یک صرافی به صرافی دیگر واقعا هزینههای وارداتی و صادرات را افزایش میدهد. ولی اگر با کشورهای همسایه این کار را داشته باشیم و صرافیها و شبکه بانکی ما این کار را انجام دهند مطمئنا هزینههای ما به شدت پایین خواهد آمد. همانطور که عرض کردم اگر فرض کنیم صادرات ما 42 میلیارد باشد 24 میلیارد به کشورهای همسایه است.
از این فرصت استفاده کنیم. ما ظرفیت زیادی داریم. نگاه نکنید که میگوییم عراق را داریم. غیر از آن ،ترکمنستان و تاجیکستان را داریم. کشورهای حوزه CIS و پاکستان را داریم. پاکستان ظرفیت بزرگی برای ما دارد. هم از لحاظ ویژگیهای فرهنگی و هم دینی نزدیک هستیم و هم روابطی که از لحاظ زبان داریم. افغانستان را داریم. ولی نکته ای را باید توجه داشته باشیم. تجارت دو طرفه است. یعنی اینکه اگر من فقط بگویم صادر کننده هستم، الان شاید افغانستانیها این نکته را با ما داشته باشند که فقط میخواهید به ما صادر کنید. ما هم چیزهایی داریم . از ما هم بخرید. تجارت دو طرفه است. این را توجه داشته باشید که اگر کالایی صادر میکنم باید شرایط را برای طرف مقابل هم فراهم کنم تا او هم بتواند کالایی را به من بدهد. یعنی اگر امروز این نکته را داشته باشم که فرض کنید کالایی را از پاکستان مصرف کنم مطمئن باشید او هم این عرق را خواهد داشت که کالای ایرانی مصرف کند. اینکه چشم هایمان را ببندیم و بگوییم پاکستانی و افغانستانی و عراقی و... از من باید بخرد و من از او نخرم مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.