استاد اقتصاد گفت: اگر بودجه کشور عملیاتی نشود و پول پاشیها و ریخت و پاشها در قالب بودجه ریزی عملیاتی اصلاح نشود کسری بودجه و به دنبال آن تورمهای چند ده درصدی ادامه خواهد داشت.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، همهی بخشهای زندگی ما از کودکی تا پیری و همه بخشهای زندگی فرزندانمان در غوغای عبارت تلخ و گزندهای به نام تورم گذشته و میگذرد. تورم آنقدر مساله مهمی است که دولتها خوب میدانند برای رای آوردن و روی کار آمدن بخصوص بر روی قشر جوان و سرپرستان خانواده با کلمه کاهش و کنترل تورم تاثیر بگذارند چرا که میدانند کنترل و کاهش تورم آغازی بر راه افتادن و رونق گرفتن تولید، ایجاد ثبات، اشتغالزایی و در نهایت کسب درآمد و افزایش رفاه اقتصادی است. تدبیر دولت آقای روحانی مانند کشتی در گل مانده سر جای خود ماند و فقط در حد حرف از دهان منادی تدبیر خارج شد، اما تدبیر تورمی نداشت. قدرت الله امام وردی؛ اقتصاددان و استاد دانشگاه دلایل تاثیر گذار بر افزایش تورم، رفتارهای مردم در زمان تورم و راهکار پایان دادن به تورم را برای ما تشریح کرده است.
تورم به بخش جدایی ناپذیری از زندگی ما تبدیل شده، عمده دلیلی که مهمترین علت افزایش تورم است از نظر شما چیست؟ مشکل اساسی یا عامل اصلی افزایش تورم در ایران کسریهای بودجهای است که از طرق غیر اقتصادی تامین میشود. دولت به علت کسری بودجه که ناشی ازعوامل مختلفی، چون تحریم ها، عدم فروش نفت و شیوع کرونا در سال جاری است بخش بزرگی از درآمد خود را از دست داده است، هر چند که بخشی از تورم را میتوان ناشی از کسریهای مزمن ایران در طی سالیان سال دانست، لذا دولتها در تمام این سالها به جای عملیاتی کردن بودجه کار خود را راحت کردند، دولتها یکی پس از دیگری از طریق چاپ پول و استقراض از بانک مرکزی به تورم دامن زدند. افزایش حجم پول و فقدان یک برنامه و سیاست گذاری روشن برای هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد عامل مهمی در تورمی شدن اقتصاد ایران بوده و هست. طبیعتا عوامل یاد شده که در فقدان تدبیر و مدیریت شایسته روز به روز بزرگتر میشود ریشه تورم را در بازارهای مختلف میگسترش داده است. اگر بودجه کشور عملیاتی نشود و پول پاشیها و هزینههای غیر شفاف و ریخت و پاشها در قالب بودجه ریزی عملیاتی اصلاح نشود وضعیت کسری بودجه و به دنبال آن تورمهای چند ده درصدی ادامه خواهد داشت که این هم به ضرر دولت و حاکمیت و هم به ضرر عموم مردم است.
آیا دلالی در حد مردمی که از این بازار به آن بازار میروند، نه دلالیهای کلان، از منظر اقتصادی رفتار غیر قابل قبولی است که مردم به آن دامن میزنند؟ تورمی که روز به روز افزایش مییابد، چون سیلی مردم و اخلاق جامعه را با خود میشورد و میبرد، هر چند که از این منظر نباید بر مردم خرده گرفت چرا که به واسطه افزایش روزانه تورم شاهد از بین رفتن داراییها و ثروت خود و کاهش قدرت خریدشان هستند، طبیعی است در چنین روندی انتظارات تورمی در جامعه شکل میگیرد لذا مردم همیشه نگران از بین رفتن دارایی هایشان هستند، از این رو است که مردم به دنبال تبدیل داراییهای خود به ارز، طلا، مسکن، خودرو یا به دنبال سودآوریهای غیر متعارف بورس هستند تا قدرت خرید خود راحفظ کنند.
بنابراین به موضوع از این دریچه نباید نگاه شود که مردم فقط به دنبال سودآوری محض هستند؟ بله از این منظر باید نگاه شود که آنها نگرانند، بنابراین برای حفظ ارزش داراییهای خود تلاش میکنند، این موضوع یک رفتار طبیعی است، به عبارتی این تقاضا در شرایط کنونی بسیار طبیعی است. تقاضایی که لزوما برای دلار و ارز در ایران ایجاد شده به این مفهوم نیست که همهی تقاضاها مصرفی است، برای مسافرت است یا کار تجاری یا. بلکه مبحث دلار بیشتر ناظر به تبدیل داراییها و حفظ ارزش داراییها است.
چه زمانی پایانی بر این تقاضا وجود خواهد داشت؟ این یک تقاضای نا محدود و بی نهایت است تا زمانی که تورم وجود دارد، ارزش پول ملی کاهش بیابد، و انتظارات تورمی وجود داشته باشد این روند ادامه دارد و قطعا اتفاق خاصی رخ نمیدهد، چرا که مردم مجبورند برای حفظ ارزش دارایی خود ارز یا طلا بخرند، هرازگاهی هم بسته به اینکه بازارها امنیتی یا مسدود میشود بازار دیگری را جایگزین ارز میکنند، بنابراین دارایی و پول مردم در بازارهای مختلف میچرخد. بورس زمانی با ۲۰۰ درصد سود دهی بازار خوبی برای حفظ ارزش دارایی بود، اما بعد از ریزشها پول به سمت بازار ارز آمد که نتیجه آن افزایش نرخ ارز تا ۲۷ هزار تومان شده است. همهی بازارها ملتهب شده اند، ریشه همه التهابها و نوسانات اقتصادی پولی کردن کسری بودجه توسط دولت با افزایش حجم پول و همچنین انتظارات تورمی است که ریشه اصلی این افزایش قیمتها به شمار میرود.
دولت آقای روحانی تا چه اندازه در ایجاد وضعیت تورمی مقصر است چرا که دولت تلاش میکند توپ را به زمین تحریمها بیاندازد؟ در علم اقتصاد طبیعتا ثبات در سیاست گذاری و ایجاد ثبات در بازارها منجر به کنترل انتظارات تورمی میشود. ثبات عمدتا حول محور سیاست گذاریها و تصمیم گیریهای دولت و ثبات در تصمیم گیری و سیاست گذاریهای مطلوب میگردد. امروز با دولتی طرف هستیم که وقتی سخنی میگوید و سیاستی را اعمال میکند این سیاست مطالعه شده و دائمی نیست. یکی از مشکلات اصلی که بازار ارز را به التهاب میکشاند همین اظهار نظرهای گاه و بیگاه مقامات است که هراز چندگاهی مصاحبهای میکنند و فردای آن روز نرخ دلار جهش مییابد. امروز ظهر یک سیاست گذاری میکنند و فردا یک بخشنامهای متضاد با آن سیاست گذاری اعلام میشود. دولت جلسهای میگذارد و به یک باره از دل آن جلسه دلار ۴۲۰۰ تومانی بیرون میزند! عرض بنده این است که ما متاسفانه در موضوع سیاست گذاری اصلا ثباتی نداریم، مشخص است که بازارهای ما دچار نوسان و تلاطم میشوند، هنگامی هم که بازار دچار تلاطم و نوسان میشود، با یک تصمیم گیری آنی و بی ضابطه و قاعده نمیتوان به صورت خلق الساعه آن مشکل را برطرف کرد و التهاب را از بازار دور کرد؛ بنابراین تا زمانی که تصمیماتی بلند مدت و در راستای تامین منافع ملی اتخاذ نشده باشد و در بخش پولی برنامه ویژهای تدارک دیده نشود وضعیت روز به روز بدتر میشود. عدم تاب آوری سیاسیون برای پذیرش اشتباهات خود اقتصاد را به مسیری سوق داده که خبرهای خوشی از آن به گوش نمیرسد و نمیتوان آینده روشنی را با این فضا برای آن تصور کرد.