استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: اولین اشکالی که به طرح حمایتی مجلس از اقشار نیازمند وارد میشود این است که دولتی که به شدت با کسری بودجه رو بروست از چه منبعی و از کدام طریق میخواهد منابع این طرح را تامین کند؟
گروه اقتصادیخبرگزاری دانشجو، طرح کالا برگ معیشتی که به ازای هرنفر ۶۰ هزار تومان کمک خرید غذا داده میشود برای آن است که کالاهای اساسی مثل برنج، گوشت، مرغ، روغن و... خریداری شود. هنگامی که هر شانه تخم مرغ بیش از ۳۰ هزار تومان است و قیمت تمام کالاهای اساسی هر روز بیشتر از دیروز میشود، اعطای ۶۰ هزار یا ۱۲۰ هزار تومان به دهکهای کم درآمد و اقشارمستضعف و آسیب پذیر جامعه بیشتر به یک شوخی و طنز شبیه است! آنچه دراین بین همچنان توضیح داده نشده این است که دولتی با کسری بودجه بالا از کدام منبع کمک هزینه معیشتی به ۶۰ میلیون ایرانی را تامین میکند؟ حسن حیدری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این گفتگو در نگاه اول میزان وجه حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه را مورد نقد قرار داده که چه مشکلی از معیشت آنها برطرف میکند؟ همچنین منبع مالی این طرح بزرگ از کجا تامین میشود که بار تورمی دیگری به اقتصاد و معیشت خانوارهایی که هم اکنون نمیتوانند نانی در سفره خود بگذارند تحمیل نکنند. این گفتگو را در ادامه میخوانید.
طرح حمایت از اقشار ضعیف جامعه به عنوان طرح حمایت غذایی مصوب شده است آیا رقم حمایتی پیشنهاد شده برای هر فرد به صورت ماهیانه میتواند نیازهای اصلی و اولیه معیشتی فرد را تامین کند؟ طرح حمایت از اقشار جامعه که توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب شده هر چند به لحاظ احساس مسوولیت به نیازمندان و دهکهای پایین درآمدی و نفس کار فعل و تصمیم خوبی است، اما مبالغ تعیین شده ۶۰ یا ۱۲۰ هزار تومانی به هیچ وجه در شرایط تورمی کنونی نمیتواند حداقلهای نیاز خانوادههای نیازمند را در حد معیشت آنها هم پوشش دهد. به عبارتی هنگامی که یک شانه تخم مرغ بالای ۳۵ هزار تومان و مرغ کیلویی ۲۱ هزار تومان است و ارزانترین برنج را زیر ۲۵ هزار تومان نمیتوان خرید، نمیتوان یک روز زندگی را با چنین مبالغی پوشش داد.
اگر حمایت وجه و پول نقدی مطلوب نیست چه روشی حمایت واقعی از نیازمندان جامعه به شمار میرود؟ اعطای وجه نقد یا پول به عنوان حمایت معیشتی آن هم رقمهای ۶۰ تا ۱۲۰ هزار تومان به هیچ وجه قانع کننده و رضایت بخش نیست و نمیتواند جوابگوی نیازهای نیازمندان باشد، بنابراین باید به طرحهای دیگری فکر شود. مثلا دولت و مجلس میتواند به اشکال دیگری مثل اعطای کالاهای اساسی از طریق فروشگاههای زنجیرهای به اقشار ضعیف جامعه با کوپنهای الکترونیک یا کارت ملی از آنها حمایت کند. قطعا حمایت کالایی به لحاظ تاثیر گذاری حمایت از پول نقد بهتر است، اگر بخشی از مهمترین نیازهای خانوار مثل گوشت، روغن، برنج، شکر، مرغ و تخم مرغ و چایی درنظر گرفته شود میتواند تا بخشی از نیازهای خانوارهای نیازمند را پوشش دهد.
مجلس اعلام کرده شصت میلیون نفر یارانه غذا میگیرند آیا شصت میلیون نفر نیازمند به طور مشخص در کشور وجود دارند که باید از همه آنها حمایت شود؟ اولین اشکالی که برطرح حمایتی مجلس از اقشار نیازمند جامعه وارد میشود این است که دولتی که به شدت با کسری بودجه رو به روست از چه منبعی و از کدام طریق میخواهد وجوه مورد نظر این طرح را تامین کند؟ از طرف دیگر آیا دولت میخواهد به شصت میلیون ایرانی درراستای حمایت معیشتی کالا یا وجه نقد بدهد یا گروه هدف مشخص شده است؟ اگر قرار باشد به همه رسیدگی شود و مانند یارانه به همه کالا یا وجه نقد داده شود که سنگ روی سنگ بند نمیشود، قطعا به مبالغ بزرگی نیاز داریم که نه به درد اقشار ضعیف جامعه میخورد نه اقشار متوسط جامعه. به هر حال دولت نباید یارانه معیشتی را به همهی مردم بدهد، بلکه باید فقط از گروههای آسیب پذیر و اقشاری حمایت کند که جزء پایینترین دهکهای اقتصادی جامعه به شمار میروند. اگر گروههای هدف مشخص شوند حتما دولت میتواند از آنها به شکل بهتری کمک کند و حمایتهای پولی یا کالایی بیشتری از آنها به عمل بیاورد.
دولت در سال جاری کسری بودجه بالایی دارد منابع این طرح چگونه تامین میشود؟ دولت یا از طریق مالیات میتواند این منابع را تامین کند که به دلیل رکود تورمی و تعطیلی بسیاری ازبنگاهها و واحدهای اقتصادی امکان دریافت مالیات به شدت کاهش یافته و دولت از ثروتمندان و اقشار پردرآمد هم مالیات لازم را اخذ نمیکند، بنابراین از جهت مالیاتی دست دولت بسته است. منبع دوم برای تامین مالی این طرحها فروش داراییهای دولت است که عملا این موضوع هم آنچنان که دولت در بودجه تصور میکرده محقق نشده و نفت هم که درآمد ثابت دولت بوده به دلیل تحریمها و کاهش قیمت نفت در بحران کرونا اعتبار خود را از دست داده و نمیتوان روی منابع مالی نفت حسابی باز کرد. منبع بعدی که دولت با استفاده از آن میتواند بودجه لازم را برای طرحهای حمایتی کسب کند استقراض از بانک مرکزی است، موضوعی که نرخ تورم را افزایش میدهد، بنابراین نه تنها حمایتی از اقشار ضعیف جامعه به شمار نمیرود، بلکه فقیرترشدن و کاهش قدرت خرید آنها را رقم میزند؛ بنابراین با توجه به اینکه دولت مالیات نمیگیرد، فروش داراییهای دولت هم سقفی دارد، به عبارت دیگر جامعه باید توان خرید داراییهای دولتی را داشته باشد که درحال حاضر چنین توانایی دیده نمیشود، لذا آخرین راه همان استقراض از بانک مرکزی است، البته دولت میتواند با انتشار اوراق اسناد خزانه از روش استقراض از بانک مرکزی عبور کند. انتشار اوراق اسناد خزانه به مراتب بهتر از استقراض از بانک مرکزی است، اگر قرار است با استقراض از بانک مرکزی تورم دیگری به مردم تحمیل شود بهتر است چنین حمایتی کنار گذاشته شود چرا که حمایت به شمار نمیرود، بلکه تحمیل تورم بزرگی است که ماهها و سالهای بعد توان زندگی را از مردم به شدت میگیرد. اگر دولت از بانک مرکزی استقراض کند هم اثر تورمی آن بر روی مردم وهم بر دوش دولت بعدی میافتد. اگر دولت بعدی نتواند نفت بفروشد و همچنان تحریمهای نفتی ادامه داشته باشد بار تورمی که به مردم و دولت بعدی تحمیل شده شرایط اقتصادی کشور را به شدت با مشکلات عدیدهای رو به رو میکند.