به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیتالله سید احمدعلمالهدی در سی و دومین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، نکاتی در مورد اربعین سیدالشهدا (علیهالسلام) و جایگاه زیارت اربعین، ایستادگی اهلبیت سیدالشهدا (علیهالسلام) در مقابل دشمن و ایمان به خدا، مشکلات معیشتی و نبود روحیه جهادی در مسؤولان را در قالب «خطبه مجازی» جمعه ۱۸ مهرماه در حرم امام رضا (علیهالسلام) بیان کردند که در ادامه میخوانید:
«بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) (علیهالسلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.
اللهم صل وسلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین سیما علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله
همه شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش میکنم.
برحسب برنامه همه هفته ما، پیام و خطبه تصویری این هفته که مقارن با اربعین حسینی (علیهالسلام) است، به عرض میرسد و امیدواریم نکات و مطالب موردتوجه شما برادران و خواهران، عموم بینندگان و شنوندگان محترم قرار بگیرد.
* انقلاب کربلا، یک بسته آموزشی برای شیعیان
امروز روز دوم اربعین حسینی (علیهالسلام) است و به یک حساب، اربعین امام حسین (علیهالسلام) در یک روز نیست، در سه روز است به خاطر اینکه اگر سالروز اربعین به خاطر ورود اهلالبیت (علیهمالسلام) در کنار مزار عزیزانشان باشد، آنان سه روز در کربلا ماندند و سه روز در کربلا با تجدید خاطرات عاشورا عزاداری کردند، پس درواقع جریان اربعین، امروز را هم که روز دوم هست، شامل میشود.
مسئلهای که برای ما در عظمت و اهمیت اربعین قابلتوجه است، به خاطر اینکه ما در اربعین امام حسین (علیهالسلام) به تمام بسته آموزشی انقلاب کربلا و عاشورا دقت کنیم؛ وجود مقدس امام عسگری (علیهالسلام) زیارت اربعین را در کنار نوافل هر رزوه، ۵۱ رکعت نماز و در کنار سایر موارد بهعنوان خصوصیت و ویژگی شیعه و مؤمن بیان فرمودهاند که شیعه و مؤمن، خصوصیتش زیارت اربعین است و اهمیت زیارت اربعین به خاطر این است که شیعیان متوجه این روز بشوند، یک بسته کامل آموزشی انقلاب کربلا که از روز عاشورا آغازشده است تا روز اربعین و در این ۴۰ روز بهوسیله عزیزان ابیعبدالله در حوزه اسارت که بخش دوم انقلاب هست، آموزههای انقلابی دادهشده، علاوه بر آموزههایی که در روز عاشورا خود سیدالشهدا و اصحاب آن حضرت در شهادت و ایثارشان داشتند، شیعه این آموزههای انقلابی را توجه کنند.
* در هیچ شرایطی نباید موضع انقلابی تضعیف شود
بزرگترین آموزهای که از جریان اسارت مدیریتشده و برنامهریزیشده اهلالبیت (علیهمالسلام) در طول این ۴۰ روز میآموزیم، این است که شرایط، موقعیتهای مختلف، هیچگاه ما را در موضع انقلابی نباید متوقف کند همچنان که عزیزان امام حسین (علیهالسلام) اینچنین بودند که بههیچوجه در هیچ شرایطی در برابر فشارهای سهمگینی که دشمن بر آنان وارد میکرد، ۸۴ زن و بچه، بچههای کوچک، خانمهای باردار و عزیزان داغدیده در طی فشارهای سهمگینی که از طرف دشمن قرارگرفته بودند، بههیچوجه موضع انقلابیشان تضعیف نشد و هیچ شرایطی از شرایط قدرتنمایی دشمن نتوانست آنان را در ادامه جریان انقلاب و انجام تکالیف انقلابی، متوقف کند، این مسئله بهعنوان مسئله بسیار مهم از اسارت اهلبیت است. شما توجه کنید شرایطی که زینب کبری) علیها سلام) وارد مجلس یزید شدند، یک سر طناب به بازوی زینب کبری و یک سر طناب به بازوی زینالعابدین (علیهالسلام) بستهشده بود، اهلبیت را مثل دانههای تسبیح به طناب بسته بودند، با این شرایط، اینها وارد کاخ یزید شدند، قصری که آن روز در شکل یک نمایشگاه عظیم قدرت اموی درآمده بود، هنگامیکه آنان با این شرایط وارد شدند، قاعده این است که هر انسان عادی حساب میکند دیگر همهچیزتمام شد، وقتی قدرت دشمن به این حد برسد که سربریده سیدالشهدا در میان تشت، عزیزان داغدیده ابیعبدالله در این شرایط در چنگ اسارت دشمن گرفتار، دیگر جای حرکت و موضعگیری انقلابی نیست، موقعیت مبارزه با دشمن باقی نمیماند، ولی درعینحال میبینیم زینب کبری در همین شرایط، آن نقطه محوری مبارزه با دشمن است که دشمن را مستأصل میکند، شهر شام را فتح میکند و دشمن را در یک موقعیت استیصال و نکبتزدگی خاصی قرار میدهد؛ این شگرد عظیم انقلابی را زینب کبری در چنین شرایطی اجرا میکند و این بیانگر این واقعیت و آموزه است که در هیچ شرایطی، موضع انقلابی نباید عوض شود و افراد از موضع خودشان نباید برگردند.
اربعین نیز که بهعنوان یک سالروز عزاداری مطرح هست، نه ازنظر اینکه برگشت اهلبیت به سرزمین کربلا عزا و مصیبت بود، برگشت اهلبیت به کربلا، پیروزمندی بود، آنان پیروزمندانه برگشتند، دشمن را شکست داده بودند، شامی که ۴۰ سال بهعنوان پایگاه اسلام منهای عترت و اسلام ساختگی اموی مرکزیت و پرورش پیداکرده بود، به شامِ علاقهمند به اهلبیت، پیغمبر و عزیزان پیغمبر مبدل شده بود، دشمن شکست خورد، چون دشمن در جریان اسارت هدفمند حرکت کرده بود و هدفش این بود که آثار پیغمبر را از بین ببرد، صلابت رسولالله را از چشمها بریزد، با این اسارت و ذلتی که برای عزیزان پیغمبر به وجود میآورد، دیگر مردم روی عظمت پیغمبر حساب نکنند، شامی که با این کیفیت پرورش پیداکرده بود و در این شکل موضع و مرکزیت داشت، این شام در روز خروج اهلبیت از شام بهطرف کربلا، به شام علاقهمند به اهلبیت مبدل شد.
* تحول شام با حضور اهلبیت (علیهالسلام)
اینها در چند روزی که در شام ماندند، با ارتباط با شامیان، این خانمها با ارتباط با زنان شامی و نفوذ در خانوادههای شامی، شام را متحول کرد حتی نفوذ در خانواده خود یزید، اینها قدرتشان اینقدر زیاد بود که در خانوادههای شامی از طریق بچهها و زنهایی که با اینها در خرابه شام تماس میگرفتند و حتی نفوذ در خانواده خود یزید، جریان خانوادهها را علیه بنیامیه تحریک کرد، وابسته شدند به اهلبیت و این جریان در همه مردم شام نفوذ کرد، به فاصله ۱۰ روز شام زیرورو شد، اینها فتح کردند، پیروزمندانه برگشتند کربلا لذا برگشت اهلبیت به کربلا مصیبت و عزا نیست، آنی که در کنار این برگشت پیروزمندانه بهعنوان عزا و مصیبت مطرح است، در حقیقت وضعیتی هست که اهلبیت روز ورود به کربلا داشتند.
همه عاشورا برایشان تجدید شد، همه آن خاطرات مصیبتبار مورد تذکرشان قرار گرفت، سه روز اینها در کربلا ماندند، سه روز کربلا شد کانون اشک، عزا و مصیبت، قدمبهقدم میرفتند در همه نقطههای این سرزمین مصائب را یادآور میشدند، وضعیتی که در شب ۱۱ محرم به وجود آمد، وضعیتی که در روز عاشورا در برابر شهادت هر عزیزی پیش میآمد، این وضعیت برای آنان عزاهای گوناگون به وجود میآورد، این سه روز همهاش برایشان به اشک گذشت برای اینکه از صبح تا شب در نقاط مختلف این سرزمین راه میرفتند، مصائب اهلبیت را به یاد میآوردند، مصائب روز عاشورا را کاملاً متذکر میشدند و اشک میریختند لذا اشک ریختن در اربعین امام حسین (علیهالسلام)، مقارن هست با همراهی و همکاری با این عزیزان داغدیدهای که وارد سرزمین کربلا شدند، چون مصائب روز عاشورا و حوادث عاشورا، حوادث سادهای نبود، از صبح عاشورا تا عصر، این اهلبیت در خیمهها بودند، هرلحظه با بدن پارهپاره یک عزیزی روبرو میشدند، بدن قطعهقطعه علیاکبر روی دست جوانان بنیهاشم به میان خیمه میآمد، قنداقه خونین علیاصغر روی دست سیدالشهدا وارد خیمهها میشد، پشت خیمهها دفن شد، این لحظات، لحظات فراموششدنی نبود، از آن زمان تا الآن ۱۴۰۰ سال میگذرد و ما مرتب این مراحل را به یاد میآوریم و برای ما هیچوقت کهنه نمیشود، مصیبتهای سیدالشهدا هیچوقت برای ما دچار فرسودگی نمیشود که دیگر یادمان برود و حالت عادی در برابر شنیدن مصائب پیدا کنیم، چطور این مصائب برای عزیزانشان قابل فراموششدن بود لذا این سه روز اهلبیت در کربلا به مناسبت اربعین، شاید شدیدترین ایام مصیبت و عزایی بود که از روز شهادت سیدالشهدا تا امروز در روی کره زمین بهعنوان عزا و ذکر مصیبت اهلبیت اتفاق افتاده است، ولی در کنار این تذکر مصائب، آنی که مهم است، تذکر آموزه این اسارت و آموزههای اهلبیت در جریان اسارت است. عمده این آموزهها این است که اینها بههیچوجه از مواضع انقلابی خودشان عقبنشینی نکردند، در اجرای برنامههای انقلابی و تداوم انقلاب متوقف نشدند، هیچ نمایهای از قدرت دشمن آنان را در تداوم انقلاب ناامید نکرد، اینها امیدوار بودند و با امید به خدا و شناخت قدرت پروردگار بهعنوان قدرت بالاتر از توان دشمن، مواضع انقلابی خودشان را ادامه میدادند، این بهعنوان آموزهای برای ما هست.
* در مقابل تحمیل مشکلات از سوی دشمن، ناامید نشویم
امروز در شرایط زندگی خودمان با مشکلاتی روبرو هستیم، مشکلاتی که یک بخشش و بخش عمدهاش را دشمن بر ما تحمیل کرده است و مهم این است که ما در برابر همه این مشکلات، مواضع انقلابی خودمان را حفظ کنیم، ناامید نشویم، در موضع انقلابی خودمان قوی، نیرومند و ثابتقدم باقی بمانیم؛ وقتی یک دخترخانم سهساله مواضع انقلابی خودش را با ان فشار دشمن حفظ میکند، وقتی وجود مقدس زینب کبری با آن شهامت و مرد آفرینی در موضع انقلابی خودش کاملاً باصلابت میایستد، ما نیز باید بهعنوان شیعیان و ارادتمندان آنان، بهعنوان وابستگان فرهنگ اهلالبیت، این آموزه را در زندگی امروز خودمان کاملاً توجه داشته باشیم.
* راهحل مشکلات امروز، مدیریت جهادی است
مشکلاتی که امروز در زندگی داریم، عمدتاً مشکلات معیشتی و اقتصادی، معلول دو علت است، یکی معلول تحریم دشمن و یکی معلول سوء مدیریت در این زمان تحریم است؛ دشمن ثابت کرد غیر از تحریم دیگر هیچ کاری از او برنمیآید، اینطور نیست که یکزمانی هی بگویند گزینه نظامی روی میز است! ثابت شد دیگر کاری جز تحریم نمیتوانند انجام دهند و آخرین ابزار برنده مقابله آنان با ما در مسئله تحریم است و در این نقطه دیگر متوقفشدهاند؛ این هم یک درد بیدرمان نیست، مشکل قابلحل است، ما در برابر تحریم دشمن، راههای خیلی مهمی برای حل مشکلداریم کما اینکه در مسئله مدیریت اگر بنا شد عزیزان مسؤول ما به مدیریت جهادی دست بزنند، خیلی از مشکلات ما حل است.
ما در جریان دفاع مقدس، دو زمینه داشتیم و دو منظره، یکی اینکه دشمن در روزهای اول تهاجم و جنگ تحمیلی، ۷۰ کیلومتر مسیر را دوساعته پیشروی کرد و جلو آمد و سر راه خودش مانعی ندید، در ابتدای جنگ که اینها بخش عمدهای از خوزستان را تصرف کردند، به فاصله ۲ ساعت، ۷۰ کیلومتر پیشروی کردند و جریانهایی که آن روز در برنامهریزی دفاعی بودند، طبق سلسله اصول عادی کلاسیک جنگ با قضیه برخورد کردند، موازنهای بین توانمندیهای تجهیزات خودشان و دشمن کردند، راه را باز کردند دشمن به فاصله ۲ ساعت پیشروی کند؛ یک صحنه دیگر، محمد جهانآرا با یک عده جوان تفنگ به دست ازجانگذشته بسیجی و ایثارگر، چندین روز همین دشمن مجهز به همه تجهیزات را پشت دروازههای خرمشهر نگه داشتند و نگذاشتند جلو بیایند، چون مجاهدانه ایستادند، هیچ تجهیزات و امکاناتی هم نداشتند، حتی دارای یک گلوله آرپیجی هم نبودند، فقط با یک تفنگ به دست در مقابل همه تانکهای دشمن ایستادند و چندین روز دشمن را پشت دروازه خرمشهر معطل کردند، [ این کار] چطور شد؟
* اعتقاد به انقلاب، تفاوت دو سبک مدیریتی کلاسیک و جهادی
تفاوت محمد جهانآرا و بسیجیانش باکسانی که برنامهریز دفاعی کلاسیک کردند در چه بود؟ تفاوتشان در عقیده به انقلاب بود، اینها به انقلاب معتقد بودند، به خدا هم ایمان داشتند، قدرت خدا را هم متوجه خودشان میدیدند، وقتی راه برای مهاجمین بعثی به شهر خرمشهر باز شد که خیلی از این عزیزان یکی بعد از دیگری به شهادت رسیدند، اینها تا آن مرز ایستادند، مقاومت کردند و نگذاشتند دشمن وارد شود.
تفاوت این دودسته، تفاوت اعتقاد به انقلاب بود، اینها انقلاب را قبول داشتند، کسانی که میخواستند با یکسری برنامهریزیهای کلاسیک مقابل دشمن مقاومت کنند و با ارزیابیهای تماشاگرانه، به دشمن فضا دادند که ۲ ساعته ۷۰ کیلومتر را پیشروی کند؛ مسئله مشکلات امروز ما نیز همین است، ما امروز در مشکلات معیشتی و اقتصادی که داریم در برابر تحریم دشمن، متأسفانه فاقد مدیریت جهادی در مراکز تصمیمگیری و عملیات مدیریتی هستیم؛ اگر این عزیزان ما به انقلاب معتقد هستند، خدا را قبول دارند و همراهی قدرت خدا را باور کردند، این عقبنشینیها که معنا ندارد، دیگر نباید بایستند تماشاچی، هرچه پیش آمد!
* مدیریت جهادی در کشور نیست
امروز در بسیاری از کشورهای دنیا پولداریم، ارز داریم، دلار و امکانات داریم و میتوانیم اینها را بیاوریم در داخل کشور منتها یک عده بنشینند و نگاه کنند فقط به ارتباطات بانکی، دشمن نیز راه ارتباطات بانکی را بسته، بنابراین دست روی دست بگذاریم، تماشا کنیم که همهچیز مملکت از بین برود و مردم هم اینطور تحتفشار باشند، این اعتقاد به انقلاب است؟ این باور کردن خداست؟ ما مشکل امروزمان، مدیریت جهادی است که در کشور نیست، اگر این مدیریت جهادی در مسؤولان بود، این مشکلات همه راهحل دارد و امیدواریم عزیزان ما در کمیسیونها و پژوهشهای مجلس بنشینند و راههای حل مشکل را که خیلی ساده هم هست را گزینش کنند، با ارتباطات خودشان این مسیرها را برای مسؤولین باز کنند و این مشکلات حل شود، نایستیم تماشا کنیم مردم ما در جریان فوقالعاده فشار زندگی دستوپا بزنند، اقشار آسیبپذیر در اولیاتشان محروم بمانند، ما نیز فقط تماشاچی باشیم و تماشا کنیم.
* رها کردن مدیریت کشور در این اوضاع، خیانت به انقلاب و نظام است
اینکه بنا شد در این مملکت عدهای بهعنوان مدیر و مسؤول، بقچههای خودشان را ببندند که میخواهند بروند و اوضاع را به همین شکل نگهدارند، خیانت به انقلاب و این نظام است، باید مشکلات را حل کنیم، با چنگ و دندان هم که شده مشکلات را حل کنیم ضمن اینکه حل مشکلات، چنگ و دندان هم نمیخواهد؛ امروز در شرایط تحریم نفت ما به فروش میرسد در مقدار قابلتوجه، اگر بنا شد حرکتهای جهادی انجام دهیم برای اینکه ثروت خودمان را از خارج به داخل منتقل کنیم، همه مشکلات اقتصادی و معیشتی ما حل است؛ حرکت، مدیریت و راهیابیهای جهادی میخواهد، دغدغه داشتن در برابر گرفتاری مردم و مضیقههای زندگی مردم لازم دارد که اگر اینها باشد، مشکلات ما حل میشود، امروز مشکل لاینحل در کشور نداریم که عدهای ناامید بشوند و بگویند مشکلاتی داریم که حل نمیشود، مسئله اینطور نیست.
* مشکل مدیریت کشور، فقدان اعتقاد و روحیه جهادی است
اگر بخواهیم مدیریت کامل در کشور خودمان ازنظر پیشگیری از یک عده عناصر سودجوی فرصتطلب ثروت یاب پیدا کنیم و با اینها مقابله کنیم، درحرکتهای جهادی فوقالعاده ایثارگرانه، دشمن را ناامید بکنیم، تمام مشکلات ما حلشده است، اوضاع زندگی مردم به شکل عادی برمیگردد و دیگر فشار از روی جامعه و قشر آسیبپذیر برداشته میشود؛ ما بهعنوان ارادتمندان کربلای سیدالشهدا و شیعیان امام حسین (علیهالسلام) و اهلبیت ایشان، بهعنوان شیعیانی که دهه محرم داشتیم، اربعین داشتیم و همه آموزههای اهلبیت و سیدالشهدا را در شهادت و اسارت فهمیدیم و یاد گرفتیم، آن نسخه را عمل کنیم، همه مشکلات ما در این نظام و مدیریتها حلشده است و چیزی برای ما باقی نمیماند، ولی متأسفانه فقدان اعتقاد و روحیات جهادی بهوسیله بعضی جریانهای مسؤول سبب شده مردم ما در این فشار و سختی دستوپا بزنند و روزبهروز شاهد مشکلات بیشتری باشند.
دشمن امروز در روی کره زمین ضعیفترین موجودات است و دشمنی که یک روز ارادهاش همه دنیا اداره میکرد، امروز ارادهاش حتی در کانون قدرت خودش قابلاجرا نیست، این ضعفی که امروز آمریکا و غرب پیداکرده است، در تاریخ مدرنیست و مدرنیته بیسابقه است و هیچ زمان این استیصال و ضعف برای دشمن پیش نیامده بود و پیش نیامده و ما نباید در مقابل توطئههای دشمن بنشینیم، بسازیم، تحملکنیم، دم بالا نیاوریم و خودمان را در مقابل فشارها و سختیها تسلیم کنیم!
* همه مشکلات با مدیریت جهادی قابلحل است
پولهایمان در بعضی بانکهای خارجی باشد، فقط چشم به ارتباطات بانکی بدوزیم، وقتی این ارتباطات بسته میشود، دست روی دست بگذاریم، این مشکل امروز ما در جامعه ازنظر مدیریت است؛ اگر این مدیریت جهادی با اعتقاد به انقلاب و باور کردن خدا واقعاً وارد عرصه زندگی اجتماعی سیاسی ما بشود، همه مشکلات قابلحل و همه سختیها کاملاً قابلدرمان است؛ امیدواریم خداوند متعال یک بصیرت حسینی و یک دید و بینش و جهاد زینبی به عزیزان مسؤول ما عنایت کند که اینها با این آموزههای کربلایی و نسخه اصلی که از انقلاب سیدالشهدا به دست میگیرند، بتوانند یک مدیریت جهادی قوی و نیرومند در جامعه و شرایط امروز ما اجرا کنند.
انشاءالله عزیزان مسؤول ما بشوند محمد جهانآرا و عزیزان ایثارگر ما در مجلس بشوند همان تفنگ به دستهایی که دشمن را پشت دروازههای شهر متوقف کردند و با نسخههایی که از دفاع مقدس و انقلاب کربلا دارند، انشاءالله مشکلات مردم ما یکی پس از دیگری حل بشود و زندگی عادی، طبیعی و آرام بخشی به جامعه ما برگردد؛ از اینکه شما برادران و خواهران امروز در این محفل عرایض بنده را تحمل کردید و شما بینندگان عزیز و شنوندگان محترم این مطالب را موردتوجه قراردادید، متشکرم.
خدایا به عزت سیدالشهدا و عزیزان امام حسین (علیهالسلام)، وابستگی ما را به اهلبیت پیغمبر روزافزون بفرما؛ خدایا نقطه پایانی همه مشکلات و سرآغاز همه عزتها برای اسلام و مسلمین، فرج و ظهور مولایمان بقیهالله تعجیل بفرما؛ ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار ما را از برکات اشک و عشقهای امروز مردم انقلابی ما در این کشور بهرهمند بگردان، سایه پربرکت مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار؛ دشمنان ناپاک ما در جبهههای کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه کند بگردان.
والسلام و علیکم و رحمتالله و برکاته»