همه نخبگانی که باید در صنعت نفت مشغول باشند یا به اموری دیگر سرگرم شدهاند یا تصمیم گرفتهاند از کشور مهاجرت کنند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، رویهها عوض شده است، بیش از آنکه نفتیها در نفت مشغول بهکار باشند، نمایندگان مجلس و تعدادی از شاگردان دانشگاهی وزیر محترم نفت، مدیران سایر دستگاهها، دامادها و آقازادهها جریان نفت را به دست گرفتهاند. خبری از جذب نیروهای فنی، متخصص و تحصیلکرده نیست و همه نخبگانی که باید در صنعت نفت مشغول باشند یا به اموری دیگر سرگرم شدهاند یا تصمیم گرفتهاند از کشور مهاجرت کنند.
یکی از قدیمیترین نهادهای آموزشی و دانشگاهی کشور متعلق به صنعت نفت است که وزارت نفت طی هفتدهه اخیر، با بورسیه کردن نخبهها در این دانشگاه، فارغ التحصیلان را به چند گروه تقسیمبندی میکرد و افرادی را که در گروه الف جای میگرفتند، در نفت به کار گرفته میشدند. مانند سایر وزارتخانهها که با نگاه کردن از نفت، برای خود مراکز آموزشگاهی و دانشگاهی تأسیس کردند تا راحتتر بتوانند در حوزه منابع انسانی، نیازهای خود را برطرف کنند. این روند تا سال۹۲ در نفت حاکم بود، ولی وزیر نفت به بهانههای مختلف، این روند را تغییر داد و همه چیز را به سمتی سوق داد که کمتر نخبهای در نفت استخدام شود. سرخوردگی و ناامیدی نخبههای نفتی از این وضعیت موجب شد تا بسیاری از آنها راه مهاجرت در پیش بگیرند، بهطوری که جدیدترین فهرست از این نخبهها نشان میدهد حدود ۱۰۰نفر از این افراد، طی سهسال گذشته به کشورهای اروپایی، کانادا و امریکا مهاجرت کرده و چرخ اقتصاد غربیها را میچرخانند. عدهای دیگر هم به دستفروشی میپردازند و برخی دیگر در اسنپ و تپسی گذر ایام میکنند.
این در حالی بود که این افراد به امید قرارگرفتن در گروه الف و استخدام در نفت، راهی خوزستان شده و سالهای جوانی خود را در این استان و در شرایط سخت سپری کردند، اما، چون مقام عالی وزارت، اراده کرده بود آنها را نمیخواهد، به گوشهای پرتاب شدند هرچند که با ورود مجلس، وعدههایی نیز داده شد. وزارت نفت، نخبگان را به این بهانه پس زد که تورم نیروهای انسانی در نفت بالاست و جایی برای استخدام جدید ندارد در حالی که اسناد متقنی وجود دارد که میگوید بسیاری از شرکتهای عملیاتی زیرمجموعه این وزارتخانه خواستار بهکارگیری نیروهای فنی شده بودند. این بهانه در شرایطی مطرح میشد که طی هفتسال اخیر انواع و اقسام استخدامها در نفت صورت گرفت. از نمایندگان مجلس گرفته تا آقازادههایی که برای وزارت نفت و عملکردش، یک ضربهگیر بود. بیش از ۴۰نماینده ادوار مجلس حتی در حین نمایندگی، نفتی شدند؛ چراکه زنگنه خودش در صحن علنی مجلس گفت اگر نمایندگان را استخدام نکند، مفسده ایجاد میشود! توجیهی که گویا فقط برای نمایندگان و افراد سیاسی کاربرد داشت و کسی هم ککش نگزید که جوانان و نخبههای کشور، به اموری مشغول هستند که برای آن درس نخواندهاند. اما وزارت نفت ترجیح داد بهجای بهکارگیری نخبگانی با مدارک مهندسی نفت، شیمی، مخزن و حفاری به سمت استخدام نمایندگانی با مدارک تحصیلی، تاریخ، جغرافی، فقه، معماری، مدیریت شهری و علوم سیاسی برود، یا تنها شاگردان دانشگاهی شخص وزیر نفت استخدام شده و بدون یک روز سابقه کاری یا کارشناسی، مدیریتهای ارشد صنعت نفت را به نام خود سند بزنند یا بهکارگیری دامادها و آقازادگان مسئولان سیاسی، امنیتی و دستگاه قضایی که همگی در نفت تبدیل به نان خورهایی شدهاند که به ناحق، جای نخبگان کشور را گرفتهاند. این اتفاقات به خودیخود نشان میدهد چیزی که طی این سالها رخ داده، هیچ خروجی جز نابودی صنعت نفت ندارد. صنعتی که به مدد حضور سیاسیون و مدیران گعدهای محافل خاص، نفت را در اختیار گرفتهاند و در کمترین حالت، وابستگان و همخونیها سر سفره نفت نشستهاند تا مغزهای نفتی، راهی جز مهاجرت و دستفروشی نداشته باشند. منبع: روزنامه جوان
از اون طرف هم ظلم وزارت نفت زنگنه ای