چند ماهی است که فضای رسانهای و سیاسی کشور به طور خواسته یا ناخواسته به مسئلهی مهمی در سیاست داخلی ایالات متحده یعنی انتخابات این کشور میپردازد در این یادداشت در پی آن هستم که فضایی از فردای این انتخابات در کشور ایران ترسیم کنم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، پرهام پوررمضان پژوهشگر اندیشکده روابط بین الملل در یادداشتی نوشت: چند ماهی است که فضای رسانهای و سیاسی کشور به طور خواسته یا ناخواسته به مسئلهی مهمی در سیاست داخلی ایالات متحده یعنی انتخابات این کشور میپردازد در این یادداشت در پی آن هستم که فضایی از فردای این انتخابات در کشور ایران ترسیم کنم.
جمهوری اسلامی ایران در حال گذار از آخرین سال دولت تدبیر و امید است که اتفاقات مهم و غیر مهم بسیاری را در این ورطه در حال تجربه است که از آنها میتوان به تحریمهای ظالمانه ایالات متحده، مشکلات عدیدهی سیاست داخلی و در نهایت مسئلهی انتخابات ایالات متحده و همچنین انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در سال ۱۴۰۰ اشاره کرد، همهی این اتفاقات سبب میشود تا جامعهی ایران یک شرایط سیاسی خاص پیدا کند.
اما پرسشی که در اینجا پیش میآید این است که کدام یک از این اتفاقها تاثیر بسزایی در سرنوشت مردم جامعهی ایران خواهد داشت؟ در پاسخی کوتاه باید بیان کرد که گره زدن مسائل سیاست داخلی به مسئلهی مهمی همچون سیاست خارجی یک خطای استراتژیک است و این خطا میتواند عواقب بسیار نامناسبی در ابعاد گوناگون اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای جامعهی ایران داشته باشد.
اصولا در عالم سیاست و روابط بین الملل نمیتوان گفت که هیچ پدیدهای تاثیر گذار نیست، اما میزان این تاثیرگذاری به عملکرد کارگزاران سیاسی کشورهای مختلف باز میگردد. در این بین انتخابات ایالات متحده نیز از این امر مستثنی نخواهد بود.
این انتخابات که بین دو جناح اصلی ایالات متحده یعنی جمهوری خواهان و دموکراتها در حال برگزاری است یک پیام واضح و شفاف برای جامعهی داخلی آمریکا دارد و آن اینست که در این انتخابات فارغ از پیروزی هریک از این دو جناح مفهوم امنیت و کیان ملی از هر چیزی مهمتر است و در نگاهی دیگر پیامی برای کشورهای خارجی دارد که هرگونه ارتباط در هر سطحی بر همین مبنا یعنی امنیت و منفعت ملی شکل خواهد گرفت.
در رابطه با تاثیر این انتخابات بر جمهوری اسلامی ایران سه طیف نظری وجود دارد عدهای از تحلیگران بر این باورند که اگر کاندیدای دموکرات بر مسند کار بنشیند به طور مجدد بر تعهدات بین المللی از جمله برجام باز خواهد گشت و تحریمها نیز از بین خواهد رفت، این تحلیل شاید از منظر تئوریک جنبهای صحیح داشته باشد، اما در فضای کنونی جامعهی بین الملل، کمی دور از ذهن به نظر میرسد. تحلیگران دستهی دوم بر این باورند که اگر کاندیدای جمهوری خواهان بر مسند قدرت بنشیند در دور دوم میتوان انتظارات بهتری را از جامعهی بین الملل و به طور مخصوص ایالات متحده داشت و انتظار یک تغییر رویکرد را از این جناح دارند، اما در نهایت در سومین بیان که نگارنده نیز به این امر معتقد است باید بیان کرد که جمهوری خواهان و دموکراتها هر دو، رویهای مختلف یک سکه اند و تنها شیوهی گفتمان آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران ممکن است متفاوت باشد و هیچ فرقی بایکدیگر ندارند.
آن چیزی که از فردای انتخابات ایالات متحده در جامعهی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است این است که نگاه مردم جامعه و همچنین کارگزاران سیاسی به تمام ظرفیتهای داخلی معطوف شود تا بتوان در کنار سیاستگذاریهای اقتصاد مقاومتی جامعهی ایران را نسبت به آثار و پیامدهای هر پدیدهی سیاسی مقاوم کنند.
در پایان باید بیان کرد که آن چیزی که برای مردم ایران در شرایط کنونی باید از اهمیت بالایی برخوردار باشد تفکر و انتخاب کاندیدایی در انتخابات ۱۴۰۰ است تا بتواند این مهم یعنی مقاوم شدن جامعهی ایران نسبت به تمامی تهدیدات را با سیاستگذاریهای مناسب به سر منزل مقصود برساند.