نشریه اکونومیستا در گزارشی با موضوع «احیای جهانیسازی اقتصاد» نوشت، به دنبال پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باید دید سیاستهای معکوس دولت آینده نسبت به یکجانبهگرایی دونالد ترامپ تا چه میزان بر ترمیم اقتصاد یکپارچه بینالمللی تاثیرگذار خواهد بود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، نشریه اکونومیستا اسپانیا در مقالهای با تیتر «بازسازی جهانیسازی اقتصاد» به موضوع تاثیر سیاستهای دولت آینده آمریکا بر اقتصاد بین الملل پرداخت و نوشت: انتخاب دوباره دونالد ترامپ به سمت ریاست جمهوری آمریکا میتوانست به معنای تداوم یک جانبه گرایی، بی توجهی به همکاریهای چندجانبه، چشم پوشی از منافع عمومی جهانی، ابقای نگرش رویگردانی از شبکه قوانین و نهادهایی که زیر بنای جهانی سازی هستند و در یک کلام فروپاشی سیستم اقتصاد بین المللی باشد.
حال باید دید پیروزی جو بایدن چه تاثیری بر روند بازسازی اقتصاد جهانی خواهد داشت. بایدن در کارزارهای انتخاباتی خود با اشاره به اینکه ۹۵ درصد از مشتریان بازارهای داخلی آمریکا از مشتریان خارجی هستند، از اهمیت جریان تجارت برای تولیدکنندگان آمریکایی سخن گفته بود. هرچند این گفتهها جزئیات چندانی از سیاستهای تجاری دولت او ارائه نمیکند، اما نشان میدهد بیش از اینکه او خواهان محدودسازی تجارت باشد، طرفدار جریان تجارت آزاد است.
به نوشته این نشریه، اگرچه شواهد حاکی از عزم و تلاش دولت آینده بایدن برای از بین بردن میراث ترامپ چه در داخل آمریکا و چه در سطح بین المللی است، اما نباید فراموش کرد که این اراده به تنهایی برای بازگرداندن شرایط به وضعیت پیش از ترامپ و رویارویی با چالشهای اساسی پیش رو کافی نخواهد بود؛ چالشهایی که برخی از آنها همچون تفکر ملی گرایی، توجه به اقتصاد داخلی، محدود کردن تجارت خارجی و بهبود منافع نیروی کار، برگ برنده ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ بود.
در ادبیات اقتصاد بین الملل، آزادی تجارت، منافع صاحبان سرمایه را تامین کرده و محدودیت تجارت منجر به بهبود وضعیت نیروی کار میشود. بر همین اساس بود که حزب جمهوریخواه در سال ۲۰۱۶ توانست اکثریت آرا را کسب کند. از طرفی منازعات و مباحثی که در چهار سال گذشته در مساله تجارت بین الملل بین آمریکا، چین و اتحادیه اروپا مطرح بود به خوبی بیانگر یکجانبه گرایی حاکم بر تفکر و نگرش جمهوریخواهان در دوره حضور ترامپ بود. یکی از اولویتهای بایدن در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، بازسازی ائتلافها و دفاع جهانی از دموکراسی است که ترامپ آن را تخریب کرد.
اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نیز در گزارشی با تیتر «دولت بایدن چگونه اقتصاد جهانی را بازسازی خواهد کرد» نوشت: چالش اساسی پیش روی دولت بایدن مسالهای فراتر از پول و اشتغال است و آن بازگردان اعتماد به نظام آمریکاست. دولت بایدن باید تعهد خود به چندجانبه گرایی را نشان دهد.
در ادامه گزارش اکونومیستا آمده است: در دوره جدید ریاست جمهوری آمریکا به احتمال زیاد نگرش یکجانبه گرایانه ترامپ کنار گذاشته خواهد شد. به این ترتیب اولویت باید حرکت به سوی نظام اقتصادی در خدمت منافع عمومی باشد. تمرکز بر مساله آب و هوا یا تنوع زیستی از جمله مصادیق منافع مشترک جهانی است که در زمره اهداف احیای جهانیسازی اقتصاد میبایست به آن توجه شود. ادعای بایدن در پیوستن بی قید و شرط به توافق اقلیمی پاریس اگرچه تا کنون با استقبال زیادی روبرو شده است، اما نکته حائز اهمیت اینکه بازگشت آمریکا به خودی خود این توافق را به برنامهای قابل اجرا تبدیل نخواهد کرد.
به بیان دقیق تر، تبدیل این برنامه زیست محیطی به منافع مشترک جهانی، لزوم حمایت همه بازیگران این عرصه را میطلبد. در زمینه بهداشتی نیز، ساز و کارهای پیشنهادی به اندازه عمق مشکلات، چاره ساز نیستند. در صورت عدم توافق جهانی، تلاشها باید به ائتلافی مانند اتحادیه اروپا وابسته باشد که اعضای آن در مسائل چالش برانگیز با کشورهای ثالث همگرا باشند.
نشریه پولیتیکو پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در گزارشی نوشت، پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر آمریکا، میتواند منجر به تغییرات اساسی در سیاست تجاری دولت این کشور شود. پس از چهار سال سیاست تهاجمی و ملیگرایانه «اول آمریکا» دونالد ترامپ، ریاستجمهوری بایدن، تجارت آمریکا را به سوی روابط دوستانهتر با متحدان این کشور سوق خواهد داد. منتهی بایدن ابتدا باید رای کارگران ایالات غربمیانه آمریکا را که به شدت از روند «جهانیشدن» به تنگ آمدهاند، جلب کند.
اکونومیستا در ادامه نوشت: اولویت بعدی در جهانی سازی اقتصاد، دستیابی به نظام اقتصاد جهانی رقابت پذیر است. صرف نظر از اینکه چه کسی پیروز کارزار انتخابات آمریکا شده است، رقابت بین واشنگتن و پکن با تاثیر بر روابط بین الملل ادامه خواهد یافت. از آنجا که بازیگران اصلی نبرد تجاری چین و آمریکا، امروز در زمره شرکای مهم اقتصادی یکدیگر محسوب میشوند، شبیه این رقابت به جنگ سرد گمراه کننده است.
در بعد بین الملل، اقتصاد چین منافع بسیاری از تجارت با آمریکا خواهد برد و باعث تقویت و رشد روابط تجاری این دو کشور خواهد شد. به این ترتیب موضوع اساسی، تفکیک مساله تنشهای ژئوپلیتیک از روابط تجاری جهانی است. مادامی که کشورها از جنگ حقیقی خودداری میکنند، یک نظام چندجانبه قدرتمند میتواند به عنوان اهرم سرکوب کننده تمایلات تنش زا، موجب تنظیم این روابط شود. همانطور که اشاره کردیم، اتحادیه اروپا حتی در مساله تقابل این دو غول جهانی میتواند با حمایت از نظم اقتصاد بین الملل مبتنی بر قوانین، نقش رهبری کارآمد را ایفا کند. شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا اخیرا در گزارشی اعلام کرد، این اتحادیه باید تقویت خود در برابر زورگویی اقتصادی آغاز به کار کند.
برنامه اقتصادی بایدن، شامل سرمایهگذاری در صنایع و بخشهای تحقیقات است که به رقابت با چین کمک خواهد کرد. البته او معتقد است در زمینههایی نظیر تغییرات آب و هوایی، امنیت، بهداشت و درمان و مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای، آمریکا و چین میتوانند با یکدیگر همکاری کنند.
به نوشته این نشریه اسپانیایی، سیاست گذاران در سطح جهانی باید تشخیص دهند که ارائه پاسخ جامع و پایدار گشایش اقتصادی به توزیع عادلانه منافع در نظام باز جهانی همزمان با سازگاری ملی بستگی دارد. اقتصاد در جهان امروز بیشترین نقش را در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا میکند؛ به عبارت دیگر اقتصاد تنظیم کننده کلیه رفتارها و حتی برخوردها و چالشهایی است که در روابط میان جامعه و دولتها رخ میدهد.