گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی بزرگخو؛ از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، همواره این سوال مطرح بوده که آیا انقلاب به اتمام رسیده و الان وقت اداره کشور است؟ این سوال هم درست و هم غلط است، صحیح از آن جهت که وقت ادراه کشور و سازماندهی ساختارها مدتهاست که فرا رسیده و برای ادارهی آن نیازمند بروز و ظهور مدیران ساختارگرا و عملیاتی در جهت تحقق آرمانها است، اما غلط هم هست از آن جهت که در کلام امامین انقلاب اسلامی، انقلاب ما هرگز به پایان نرسیده است بلکه فقط شکلش تغییر کرده است.
اساسا توجیه عبارت «نظام انقلابی» که در بیانیه گام دوم هم آورده شده است، فقط از این دریچه قابل انجام است. در عین حال که نظامی ساختارمند و عملگرا روی کار آمده، این ساختار باید دائما دچار انقلابهای درونی شود و تغییرات دائمی از درونش شروع شده و به تمام ارکان و شاخههایش برسد. در واقع نظام جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند یک نظام انقلابی باقی بماند، باید بتواند پویایی لازم و تحرک مورد نیاز را هر لحظه درون خودش ایجاد کند، جمهوری اسلامی باید یک جمهوری پویا باشد تا بتواند هر لحظه پذیرای اصلاح و تغییر ناشی از آرمانگرایی جمعی درونیاش باشد. آرمانگرایی ما هرگز پاسخ داده نخواهد شد، مگر با انقلابهای درونی لحظهای و پذیرایی از تحولخواهان در جهت اصلاح امور در هر لحظه.
جمهوری پویا نیازمند تحولخواهان و مصلحینی است تا بتواند با تکییه بر آراء نظری ایشان در جهت انقلابهای جدید گام بردارد، نقش اساسی مردم و تشکلها دقیقا در همین مقطع یعنی ایجاد بستر نظری مناسب و بعد مطالبهی آن در جهت ورودش به بعد عملی برای اجرایی شدن، بسیار مهم است. اما این پویایی جمهوری اسلامی، یک ارتباط صرفا بالا به پایین و یا صرفا پایین به بالا نیست، بلکه در تعامل مستمر بالا و پایین جامعه شکل میگیرد یعنی حاکمیت به عنوان بخشی و مردم به عنوان بخش دیگر از جمهوری اسلامی، هر دو در جهت اصلاح دائمی گام بردارند، حاکمیت با پذیرش و حمایت از مصلحین و مردم با ایجاد تشکلهای مختلف و ایجاد ابعاد نظری و ارائه به حاکمیت برای اجرا. این پذیرش و حمایت هم نیازمند ساختاری برای بروز و ظهور دقیق و در جهت آرمانهای انقلاب خواهد بود، مسئلهی تحولخواهی در کلام مقام معظم رهبری، الزاما به معنای اعتراض نیست، اما اعتراض را هم شامل میشود. اساسا همین روز ۱۳ آبان و تسخیر لانه هم نمودی از تحولخواهی گروههای مردمی و بعد لبیک حاکمیت به آنان است.
مسئلهی اعتراض که امروز آز آن به عنوان «مسئله» یاد میشود، میتواند بزرگترین فرصتها برای ما در جهت تغییرات مصادف با آرمانخواهی خود را ایجاد کند. البته اعتراض هم شئونی دارد که در این توضیحش مقال نمیگنجد، اما اجمالا میتوان گفت تصویر عمومی از اعتراض یعنی ضد و خوردهای خیابانی، بدترین نوع و رادیکالترین نوع اعتراض است و اساسا چنین اقداماتی معمولا به نتیجه نمیرسد و جز برهم زدن نظم اجتماعی حاصل دیگری ندارد. وقتی حرف از اعتراض ساختارمند میکنیم، یعنی برای اجرای آن باید به دنبال ایجاد ساختار و بستر مناسبی برای اعتراض باشیم. جمهوری اسلامی، جمهوری مصلحین است و این مصلحین باید بتوانند در امنیت و آرامش خواستههایشان را بیان کنند و باز در آرامش تحقق آن خواستهها را پیگیری. اصل ۲۷ قانون اساسی نیز از منظر امنیت معترضین به مسئله پرداخته و نه تنها امنیت و آزادی را متناقض نمیداند، بلکه امنیت را در خدمت آزادی آورده است.
علی بزرگخو - مسئول واحد سیاسی اتحادیه دفتر تحکیم وحدت
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.