سردبیر روزنامه رایالیوم در تازهترین مقاله خود به اهداف ادعای مطرح شده درباره کشته شدن مرد شماره دو القاعده و ارتباط آن با خروج احتمالی نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق و تهدید نظامی ایران پرداخت و گفت که حماقت ترامپ پاسخ دردناکی خواهد داشت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، "چرا دولت ترامپ اکنون ترور مرد شماره دو "القاعده" در تهران را افشا کرده و در نقش "موساد" در اجرای آن بزرگنمایی کرده است؟ آیا تسریع در خروج نیروهای آمریکایی از عراق، سوریه و افغانستان به معنای "اعتراف" به شکست یا جلوگیری از تلفات در پاسخ به حملات موشکی احتمالی به ایران است"؟
این سوالاتی است که "عبدالباری عطوان" سردبیر روزنامه فرامنطقهای "رای الیوم" در ابتدای مقاله خود مطرح کرده است.
عطوان در ابتدا به موضوع ادعای روزنامه نیویورک تایمز درباره ترور مرد شماره ۲ القاعده در تهران پرداخت و نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دو روز پیش فاش کرد که یک هسته وابسته به موساد، سه ماه پیش عملیات ترور "عبدالله احمد عبدالله"- که وی آن را مرد دوم "القاعده" مینامد- را به همراه دخترش، بیوه حمزه بن لادن انجام داد. افشای این عملیات شاید با برنامههای رئیس جمهور آمریکا برای دو ماه باقی مانده از عمر دولتش و آماده سازی برای مرحله پس از خروج ترامپ از قدرت و آماده شدن برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴، ارتباط مستقیمی داشته باشد.
سردبیر روزنامه رای الیوم در ادامه تاکید کرد که دولت ترامپ از علنی کردن ناگهانی عملیات تروری که ایران آن را رد و اسرائیل در برابر آن سکوت پیشه کرده است و در عین حال، هیچ بیانیه رسمی از سوی القاعده برای تایید یا تکذیب آن منتشر نشده است، سه هدف زیر را دنبال میکند:
اول: ربط دادن ایران به تروریسم به ویژه سازمان القاعده، جهت توجیه هرگونه حمله موشکی محدود و زیانبار توسط اسرائیل یا خود ایالات متحده برای نابودی تأسیسات هستهای ایران قبل از خروج ترامپ از کاخ سفید؛ چراکه این اولین بار است که میشنویم "عبدالله احمد عبدالله" مرد شماره دو القاعده است و در ایران اقامت دارد، در حالی که "ایمن الظواهری" رئیس سازمان القاعده تاکنون هیچ بیانیهای در رد یا تأیید عبدالله احمد عبدالله به عنوان مرد شماره دو القاعده منتشر نکرده است.
دوم: بزرگنمایی عملیات ترور عبدالله احمد عبدالله از سوی موساد است تا نشان دهد این سازمان جاسوسی کارایی و توانایی بالا در نظارت، اجرا و نفوذ برخوردار است. این در حالی است که پناه بردن برخی از اعضای القاعده پس از حمله آمریکا به افغانستان در اکتبر ۲۰۰۱ به ایران، دیگر یک راز نیست. اعضای خانواده بن لادن و یکی از همسران وی و همچنین همسر معاون الظواهری از جمله این افراد بودند و از هیچ گونه محافظت امنیتی خاصی در ایران برخوردار نبودند، به همین دلیل یکی از دختران رئیس القاعده به سفارت عربستان در تهران پناه برد و مقدمات بازگشت وی به ریاض فراهم شد.
سوم: کریستوفر میلر که به تازگی به جای مارک اسپر به عنوان سرپرست وزیر دفاع آمریکا منصوب شده است، شروع به اجرای دستورالعملهای رئیس جمهور خود برای خروج سریع نیروهای آمریکایی از خاورمیانه از جمله عراق و سوریه کرد و برای توجیه این عقبنشینی باید این عملیات ترور فاش میشد تا اینگونه به نظر بیاید که در حال حضر خطر القاعده از بین رفته است و نیازی به حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان و عراق نیست.
با این وجود، همچنان اطلاعات طرحهای ترامپ که ممکن است در دو ماه باقی مانده عمر دولت متبوعش اجرایی شود، مبهم است؛ اگرچه جای نگرانی برای کسانی که اقدام نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران با هدف از بین بردن تاسیسات هستهای این کشور یا تلاش برای ترور رهبران بزرگی مانند سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را بعید نمیدانند، وجود دارد.
تحلیلگر برجسته عرب زبان در ادامه مقاله خود نوشت: خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه که طبق آخرین گزارشهای خبری از شمال شرق سوریه آغاز شده است، به معنی اعتراف آمریکا به شکست در عراق، افغانستان و سوریه و عقب نشینی از سیاستهای دخالت نظامی در منطقه است که بیش از ۶ تریلیون دلار هزینه روی دست آمریکا گذاشت که این به معنای پایان حمایت مستقیم از همپیمانان منطقهای آن مانند اسرائیل و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و کردهای شمال سوریه که چاههای نفت و گاز این کشور را در اختیار دارند و تمام تخم مرغهای خود را در سبد نظامیان اشغالگر آمریکا قرار دادند، بود.
نویسنده روزنامه رای الیوم تاکید کرد که منطقه خاورمیانه پس از خروج آمریکا امنتر خواهد شد؛ چراکه بدون تردید به صاحبان آن بازخواهد گشت و علاوه بر آن، نظامیان اشغالگر آمریکا همواره عامل ایجاد بیثباتی و چنددستگی و تقسیم منطقه بودند نه عامل برقراری دموکراسی و تحقق رشد و توسعه و حقوق بشر.
عبدالباری عطوان در پایان مقاله خود نوشت که-هرگونه حماقت ترامپ در منطقه چه با مشارکت اسرائیل یا بدون آن، بی شک با پاسخی کوبنده و دردناک همراه خواهد بود.