گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زهرا مهرجو؛ تونی بلینکن، مشاور سیاست خارجی جو بایدن و گزینه احتمالی وزارت امور خارجه در مصاحبه با شبکه سیبیاس گفت: «اگر بایدن به قدرت برسد و اگر ایران به اجرای کامل تعهداتش بازگردد، آمریکا هم چنین خواهد کرد. اما ما از آن (برجام) به عنوان یک سکو استفاده خواهیم کرد، با متحدان و شرکای خود همکاری خواهیم کرد تا آن را تقویت و بلندمدتتر کنیم.
به این ترتیب زمینه بهتری برای «فشار جمعی» علیه سایر فعالیتهای بیثباتکننده ایران فراهم میشود و اطمینان حاصل میشود که وقتی بحث این فعالیتها به میان آمد، این ایران است که منزوی میشود، نه آمریکا». مشاور بایدن صراحتاً از تشدید فشار علیه ایران به منظور دائمی کردن محدودیتهای هستهای کشورمان و تعمیم خسارت محض برجام به دیگر حوزهها از جمله توان موشکی و قدرت منطقهای ایران سخن گفته است.
این اظهارنظر دقیقا تکرار اظهارات ضدایرانی ترامپ و پمپئو است. مقامات ارشد دولت ترامپ بارها تاکید کرده بودند که باید محدودیتهای برجامی ایران دائمی شده و برجام موشکی و منطقهای نیز به آن اضافه شود. با این وجود، رسانههای زنجیرهای با ذوقزدگی به استقبال اظهارات مشاور سیاست خارجی بایدن رفته ولیکن به دلیل بیصداقتی با مردم، اظهارات وی را تحریف و سانسور کردند. رسانههای مدعی اصلاحات با اشاره به اظهارات بلینکن نوشتند: «نامزد وزارت خارجه دولت بایدن: از بازگشت به برجام حمایت میکنم»! این رسانهها تاکید مشاور بایدن مبنی بر تشدید فشار علیه ایران و همصدایی وی با ترامپ و پمپئو را سانسور کردند.
رسانههای زنجیرهای در هفتهها و روزهای اخیر اینگونه القاء کردهاند که گویا طرف آمریکایی برای لغو تحریمهای ایران، بیتاب و بیقرار است ولیکن در داخل کشور منتقدان دولت در لغو تحریمها ممانعت ایجاد میکنند! برخلاف این فضاسازی دروغین، دموکراتها و جمهوریخواهان، در مسئله ایران کاملا وحدت استراتژیک داشته و در پی آن هستند تا همزمان با گره زدن اقتصاد ایران به نقطههای خیالی، خسارت محض برجام را به دیگر مولفههای قدرت کشورمان- توان موشکی و قدرت منطقهای و... - نیز تعمیم دهند.
تروئیکای اروپا نیز در مسئله ایران کاملا با آمریکا- جمهوریخواهان و دموکراتها- هماهنگ است. در همین رابطه در روزهای گذشته، سه کشور اروپایی در بیانیهای ضدایرانی خطاب به شورای حکام، ایران را مقصر نقض برجام اعلام کرده است! اعضای اروپایی برجام در این بیانیه مدعی شدهاند که علیرغم تلاشهای مبتنی بر «حسن نیت» آنها، ایران اقدامات متعددی در نقض این توافق انجام داده است! سه کشور اروپایی در ادامه با خط و نشان کشیدن علیه ایران مدعی شدهاند: «اکنون اهمیت حیاتی دارد که ایران به سرعت اقداماتش را به عقب برگردانده و به پایبندی کامل برجام برگردد».
تحریم علیه دیگر کشورها، ابزار قدرت آمریکا برای زورگویی و غارتگری است. بنابراین چه یک دموکرات در کاخ سفید باشد و چه یک جمهوریخواه، هیچگاه بر سر ابزار قدرت خود معامله نمیکند. لغو تحریمها برای طرف آمریکایی صرفا به عنوان «وعده نسیه» برای ستاندن مولفههای قدرت طرف مقابل کاربرد دارد. در همین رابطه «ان بیسی» در گزارشی نوشت: «بایدن به یکباره تحریمهای ایران را تعلیق نخواهد کرد... بسیاری از تحریمهایی که ترامپ اعمال کرده به فعالیتهای هستهای ایران ارتباطی ندارد، بلکه به موشکهای بالستیک، مسائل حقوقبشر و حمایت از متحدان منطقهای ایران از جمله حزبالله و حماس مربوط است».
در روزهای گذشته، الیوت آبرامز، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در مصاحبه با الشرقالاوسط گفت: «بازگشت به برجام پیچیده است و به آسانی فشار دادن یک کلید برق (استعاره از ساده بودن) نیست». آبرامز افزود: «متحدان اروپایی ما ممکن است تمایل داشته باشند ما به برجام برگردیم، ولی آنها خودشان هم میخواهند از این توافق فراتر بروند. روشن است که آنها هم خواستار رسیدگی به برنامه موشکی ایران، یا صادرات تروریسم توسط ایران هستند و آنها هم میخواهند بندهای زوالپذیر برجام برای سالهای بیشتری تمدید شوند».
در هفتههای گذشته جو بایدن با انتقاد از رویکرد ترامپ در مواجهه با ایران تاکید کرد که روشهای هوشمندانهتری برای فشار علیه ایران وجود دارد. جو بایدن و نزدیکان وی صراحتا از استمرار تحریمها و تشدید فشار علیه ایران سخن میگویند، اما در اینسو جریان تحریف، تحریم و فشار علیه مردم ایران را گشایش اقتصادی جامیزند! رسانههای مدعی اصلاحات در ماهها و هفتههای اخیر با تیترهایی از قبیل «فرصت لغو تحریمها»، «چراغ سبز کنگره آمریکا برای کاهش تحریمهای ایران»، «رویای ایرانی آبان ۹۹»، «اوبامای دوم»، «امید به ایران بازگشت»، «فرصت ظریف برای ایران» و... اینگونه القاء میکند که گشایش عظیم اقتصادی در پیش است.
این طیف در سال ۹۴ نیز دقیقا با همین رویکرد و با انتشار تیترهایی از جمله «فروپاشی تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «صبح بدون تحریم»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بیتحریم»، «تحریم تمام شد»، «پیروزی تدبیر بر تحریم»، «تحریمها هم رفت»، «اینک بدون تحریم»، «سپیده دمید»، «توافقات گسترده سیاسی و اقتصادی با لغو تحریمها»، «سد تحریم شکست»، «برچیده شدن ظریف تحریمها»، «مجوز فروش بوئینگ به ایران؛ اوباما دستور مستقیم داد» و... اینطور القاء کردند که اولا ریشه تمامی مشکلات کشور فقط تحریمهاست و ثانیا بهواسطه برجام تمامی تحریمها به تاریخ خواهد پیوست. در ادامه، دولتمردان و فعالین مدعی اصلاحات تمام امور کشور و حتی آب خوردن مردم را به توافق گره زده و مدعی شدند که به واسطه اجرای توافق، فتحالفتوحی عظیم رخ خواهد داد. برای نمونه، روحانی - ۲۳ تیر ۹۴ - گفت: «به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق (برجام)، در روز اجرای توافق (دیماه ۹۴) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم بهصورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
در یک نمونه دیگر، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه- شهریور ۹۴ در کمیسیون برجام- گفت: «کل تحریمهای اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا، کل تحریمهای ایالات متحده که بر شخصیتهای غیرآمریکایی اعمال میشود از روز اجرا لغو خواهد شد، علاوه بر آن تحریم ۳۵ ساله هواپیمایی نیز لغو میشود». ظریف پیش از آن - فروردین ۹۴ - در بیانیهای مشترک با فدریکا موگرینی تأکید کرده بود: «تمام تحریمها لغو خواهد شد».
اما در ادامه، برجام هم در دولت اوباما و هم دولت ترامپ بارها و بارها لگدمال شد و طرف آمریکایی و اروپایی به هیچ عنوان به تعهدات برجامی خود عمل نکرد.
نکته قابل توجه اینجاست که همان طیفی که در سال ۹۴ تمام امور کشور و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زد و وعده فتحالفتوح اقتصادی را مطرح کرد، در سالهای بعد با توهین به شعور مردم مدعی شد «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود».
رسانههای زنجیرهای بهگونهای القاء میکنند که گویی بایدن تاکنون در هیچ دولتی در آمریکا حضور نداشته و حضورش در کاخ سفید، نوید روزهای خوش برای ایران است. این ذوق زدگی کودکانه و حقارتآمیز در حالی است که جو بایدن، پیش از این معاون اول دولت اوباما بوده است. همان دولتی که آنقدر در توافق هستهای عهدشکنی کرد که دولتمردان صراحتا اذعان کردند که دولت اوباما برجام را به صورت فاحش نقض کرده است.
ترامپِ جمهوریخواه و اوبامای دموکرات رفتاری کاملاً مشابه با برجام داشتند. هر دو، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کردند. هر دو، قوانین مرتبط با محدودیت ویزا و سختگیری در مهاجرت و سفر را تصویب و گسترش دادند، هر دو قانونهای گسترده تحریمی (آیسا و کاتسا ۲۰۱۷) را علیه مردم ایران تصویب کردند، هم اوباما و هم ترامپ در روند همکاری بانکهای خارجی با ایران سنگاندازی کردند، هر دو رئیسجمهور دموکرات و جمهوریخواه آمریکا اموال مردم ایران را بلوکه کردند و...
وعده و وعیدهای مدعیان اصلاحات درباره گشایشهای اقتصادی در دولت بایدن، چیزی جز نشان دادن سراب نیست. تجربهای که پیش از این در دولت اوباما و در توافق هستهای شاهد آن بودیم. تجربهای پرهزینه که در نهایت به «هستهای رفت، تحریمها ماند» منجر شد.
جریان تحریف به عنوان بانی اصلی وضع موجود با توهین و تحقیر، توان عظیم جوانان مومن و متخصص ایرانی را در حد قرمهسبزی و آبگوشت بزباش تقلیل داده و با دادن آدرس غلط، راه گشایش در اقتصاد و پیشرفت را امتیازدادن یکطرفه به آمریکا و تروئیکای اروپایی جا میزند. به عبارت دیگر جریان تحریف، با کوچکنمایی توان داخلی و بزرگنمایی توان دشمن، جوانان و عموم مردم را در داخل مایوس و دشمن را نیز به تشدید فشار ترغیب میکند. این رویکرد خسارتبار در نهایت به تیز شدن تیغ تحریمها منجر میشود.
تحریمها قطعاً قابل علاج است، اما علاج آن، عقبنشینی و کوتاه آمدن در مقابل آمریکا نیست زیرا عقبنشینی موجب پیشروی متجاوز میشود. خواسته امروز آمریکا از ایران، کنار گذاشتن کاملِ صنعت هستهای، کاهش بسیار شدید توان دفاعی و رها کردن اقتدار منطقهای است، اما پذیرفتن این خواستهها قطعا موجب عقبنشینی آمریکا نخواهد شد و هیچ عقلی نیز حکم نمیکند که برای توقف متجاوز، خواستههای او را اجابت کنیم. علاج تحریمها، عقبنشینی و مذاکره با دشمن نیست بلکه علاج واقعی آن، تکیه بر تواناییهای ملی، وارد کردن جوانان به میدان و احیای ظرفیتهای فراوان کشور و در یک کلام عمل به ارکان اقتصاد مقاومتی یعنی درونزایی و برونگرایی است.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم تاکید کردند: «جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضداستکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود».
زهرا مهرجو - کارشناسی روابط بینالملل دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.