گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمدعلی حسن نیا؛ دکتر محسن فخریزاده، دانشمند هستهای ایران عصر روز گذشته در یک اقدام تروریستی در منطقه آبسرد حوالی شهرستان دماوند استان تهران به شهادت رسید.
بلافاصله خبر ترور شهید فخریزاده به خبر یک رسانههای جهان بدل شد. امروز روزنامه نیوریورکتایمز آمریکا در مطلبی از دو منبع اطلاعاتی عنوان کرد که پشت پرده این ترور «اسرائیل» است.
شبکه خبری المیادین هم در گزارش نوشته است که دو هفته قبل سازمان منافقین در گزارشی از بهمن فخریزاده دانشمند هستهای ایران نام برده است. این سازمان تروریستی در گزارش خود اعلام کرده بود که یک سایت هستهای نظامی توسط شهید فخریزاده در اطراف شرق تهران در حال ساخت است.
نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هم در واکنشی به خبر ترور شهید فخریزاده گفته که دولت او کارهای زیادی در این هفته انجام داده است و قرار نیست همه آنها را اعلام کند، ولی این شنبه برای اسرائیلیها روز خوبی خواهد بود.
سازمان منافقین هم در سال ۱۳۹۷ نیز اعلام کرده بود که فخریزاده در سال ۲۰۱۳ برای شرکت در سومین آزمایش اتمی کره شمالی به این کشور سفر کرده است.
نام شهید فخریزاده جزو فهرست مقامات ایرانی تحریم شده در قطعنامه ۱۷۳۷ شورای امنیت سازمان ملل نیز بود. شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۱۷۳۷ از تأسیساتی با اسم «۷ تیر» نام برده و گفته بود این تأسیسات به سازمان صنایع دفاع ایران وابسته است و مستقیماً مربوط به برنامه هستهای شناخته میشود.
از شرایط و قرائن اینطوری میتوان نتیجه گرفت که ترور شهید فخریزاده کار اسرائیل باشد. این موضوع زمانی قوت میگیرد که نخست وزیر اسرائیل سال گذشته نام شهید فخریزاده را علنی در نشستهای رسانهای خود آورده است.
دو سال قبل هم شبکه خبری NBC آمریکا در گزارش اعلام کرده بود که ترور دانشمند هستهای ایران در سالهای گذشته با دستور اسرائیل و توسط سازمان منافقین انجام شده است.
این نخستین بار نیست که ترور دانشمندان هستهای توسط اسرائیل انجام میشود. پنج دانشمند هستهای ایران در سالهای گذشته مورد سوءقصد قرار گرفتند که چهار تن از آنها به شهادت رسیدند.
خرابکاریهای صهیونیستها در دو سال اخیر و به ویژه در ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشان میدهد که این رژیم به دولت بایدن که به تازگی باید در کاخ سفید مستقر شود یک پیام مشخص میدهد و اینکه رژیم اشغالگر قدس منتظر دولت بایدن نمیماند و برای منافع خودش حاضرست که علیه ایران اقدام علمی انجام دهد.
این فعالیتهای خرابکارانه اسرائیل در گذشته هم انجام شده است. در سالهای 88 تا 91 اسرائیل و در زمان دولت اوباما دانشمندان هستهای ایران را ترور کرد. این ترور دیروز یک پیام مشخص به بایدن داشت، اینکه اسرائیل میگوید منتظر شما نیستیم و منافع خودمان را تأمین میکنیم.
همچنین از طرفی دیگر اسرائیلیها قصد دارند با این کارها تنش و افزایش درگیری را بالا برده تا بتوانند باب مذاکره برای دولت بایدن با ایران بر سر مسائل هستهای را به بن بست بکشاند و اگر مذاکرهای هم صورت میگیرد، ایران در مسائل منطقهای و موشکی هم کوتاه بیاید.
اسرائیل با این ترور و همچنین خرابکاری در نظنز و برخی مراکز دیگر و انتشار برخی از اسناد هستهای ایران قصد دارد به متحدان خود در کشورهای عربی به ویژه امارات و عربستان پیام بدهد که افراد نفوذی قوی در داخل ایران داشته و میتواند در قلب نطنز و تهران عملیات تروریستی انجام دهد. از آن طرف کشورهای عربی مخصوصاً بن سلمان و بن زائد راضی میشوند که روند عادی سازی و بعد از آن همکاری همهجانبه امنیتی و سیاسی با اسرائیل را زودتر انجام دهند.
به نظر میرسد راهبرد اصلی اسرائیل در منطقه این است که دستاوردهای هستهای را هر مقدار که هست نابود کند تا ایران چیزی برای مذاکره و چانهزنی با آمریکا نداشته باشد. زدن دانشمندان هستهای و شهید فخریزاده، پدر هستهای ایران بخشی از این راهبرد است. آنها میخواهند ایران در مسائل هستهای و منطقهای منزوی کنند تا برنامه موشکی ایران هم تحت شعاع قرار گیرد. اسرائیلیها میدانند که دولتی در ایران برسرکار است که قصد ندارد هیچ تنشی با آمریکا داشته باشد و مخالف هرگونه پاسخ قاطع به این رژیم و طرفهای غربی است.
همچنین ترور دانشمندان هستهای دو پیام اصلی هم به جوانان و دانشجویان علاقهمند به رشتههای هستهای در کشور دارد. ابتدا این است که دشمن میخواهد با ترور، رعب و وحشت در دل ایرانیان ایجاد کند تا علاقه به تحصیل در این رشتهها کمتر شود، البته برخی از کارشناسان هم اعتقاد دارند این ترورها بیشتر به تشویق دانشجویان ایرانی برای تحصیل در رشتههای مرتبط با هستهای منجر میشود و حرکت دشمن به سنگ میخورد.
اما یک نکته اساسی در داخل و خارج ایران پیرامون این ترور و خرابکاریها بروز و ظهور پیدا کرده است. اینکه ایران چرا جواب محکمی به طرف غربی و اسرائیل نمیدهد. در چند سال اخیر برای بسیاری از مسئولان نظامی، امنیتی و سیاسی کشور محرز شده است که اسرائیل از جنگ پنهان علیه ایران به مستقیم امنیتی و نیمه نظامی تبدیل شده است.
سوءقصد برای ترور فرماندهان نظامی ایران در سوریه، بارها هدف قرار دادن پایگاههای نیروهای ایرانی و محور مقاومت در سوریه، سرقت اسناد هستهای از ایران، خرابکاری در نظنز و پارچین و در آخر ترور شهید فخریزاده نشان میدهد که اسرائیل در موضعهای امنیتی و نظامی یک مقابله مستقیم با ایران را شروع کرده است.
نقطه اوج این تقابل زمانی است که اسرائیل در اقدامی آمریکا را متقاعد میکند که سردار سلیمانی را به شهادت برساند. این موضوع نشان میدهد که حالت بازدارندگی اسرائیل در چهار سال اخیر تغییر کرده است و از موضع تدافعی به تهاجمی و تقابل اشکار تبدیل شده است.
این موضوع زمانی کامل روشن میشود که نخست وزیر اسرائیل صراحتاً میگوید هر کاری انجام میدهد تا به برنامه هستهای، موشکی و منطقهای ایران ضربه بزند.
جمع این موارد نشان میدهد که بازدارندگی ایران در حوزه امنیتی و سیاست خارجی منطقهای باید تغییر کند و از راهبردی تدافعی و صرفاً تماشایی به عملی عوض شود. البته ایران حملهای موشکی به پایگاه آمریکایی عینالاسد انجام داد، ولی در حوزه توازن بازدارندگی این موضوع اصلاً قابل مقایسه یا ترور سردار شهید سلیمانی نبود.
حوزه آخری که باید در داخل به آن موضوع بیشتر پرداخت شود، نفوذ نیروهای صهیونیستی است. در 40 سال اخیر نفوذ برخی از چهرهها در ردههای مختلف و حتی ارشد کشور سبب خسارتهای زیادی به نظام شده است. ترور دیروز نشان داد که تیمهای عملیاتی و لجستیکی ترور سازمان منافقین یا شاید بقیه گروههای تروریستی که بارها به کمک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس آمدهاند هنوز جدی فعال هستند. بنابراین به نظر میرسد باید تغییر در رویه ضد جاسوسی و نفوذ هم داده شود همان موضوعی که بارها رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردهاند.
انتهای پیام/