تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: اعداد و ارقامی که در منابع بودجه ذکر شده از جهاتی آنقدر غیر طبیعی است که انسان دچار تردید میشود که تدوین کنندگان آن از بدیهیات اقتصاد ایران مطلع باشند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، امسال لایحه بودجه به موقع یا به موقعتر از همیشه به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، اما به موقع عمل کردن زمانی خوب است که لایحه خالی از اشکال یا اشکالات بودجهای که قرار است بر اساس آن یک سال اقتصاد و معیشت مردم اداره شود باشد و واقع بینانه بسته شده باشد. از ۱۲ آذر ماه که لایحه بودجه ۱۴۰۰ به دست مجلسیها رسیده، براساس ارقامی که یکی یکی مشخص میشود نیاز چندانی به تحلیل شرایط اقتصادی سال آینده نیست چرا که عدم اصلاحات ساختاری در بودجه براساس تجارب همیشگی ما از بودجه ناکارآمد و غیر عملیاتی افق اقتصادی سال ۱۴۰۰ را سختتر از امسال نشان میدهد. میثم مهرپور؛ کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی چند نکته پیرامون لایحه بودجه ۱۴۰۰ را برای ما تبیین کرده که در ادامه مشاهده میکنید.
نظر کلی شما درباره لایحه بودجه ۹۹ چیست چه تفاوتی با سایر بودجهها دارد؟ در رابطه با لایحه بودجه ۱۴۰۰ که تقدیم مجلس شد چند موضوع قابل بررسی است. در رابطه با کلیت این لایحه وخارج از متن آن، عدم حضور رئیسجمهور یا حتی معاون اول وی در جلسه تقدیم لایحه به مجلس تحت عنوان رعایت پروتکلهای بهداشتی را میتوان به معنای عدم اهمیت بودجه برای دولتمردان دانست. شاید از همین برخورد بتوان فهمید دولت اقدام خاصی در راستای اصلاح ساختاری بودجه ۱۴۰۰ انجام نداده و لذا دفاع چندانی نیز از لایحه ندارد. وقتی از بودجه صحبت میکنیم قبل از تبدیل بودجه به قانون در مجلس از عبارت لایحه بودجه استفاده میکنیم این یعنی اصل تدوین بودجه در اختیار دولت است و مجلس صرفا نقش چکش کاری و در مرحله بعدی نظارت بر نحوه اجرای بودجه را بر عهده دارد، این نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه کرد. مجلس به تنهایی امکان اصلاح ساختاری بودجه و ایجاد تغییر در نظام بودجه ریزی کشور را ندارد. لایحه ۱۴۰۰ نشان میدهد دولت به رغم وعدههایی که داده اصلاح ساختاری را در بودجه سال ۱۴۰۰ لحاظ نکرده است. بیشتر بخوانید:
یعنی مجلس در این شرایط نمیتواند کاری کند؟ نه اینکه نتواند هیچ تغییری انجام دهد. اما نقشی که مجلس میتواند روی تغییر بودجه داشته باشد در نهایت چیزی حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد است و اگر بنا باشد لایحه دولت اجرا شود طبیعتا نمیتوان آن را کن فیکون کرد بلکه باید اصلاحات و تغییراتی در آن ایجاد کرد که طبیعتا این تغییرات محدود خواهد بود؛ لذا اگر اصلاح ساختار بودجه و تغییر فرایند نظام بودجه ریزی در کشور مهم است تغییر و اصلاح در گام اول باید از سوی دولت و در تدوین لایحه لحاظ شود. یعنی این تغییر و اصلاح باید در خود لایحه محسوس و کاملا قابل لمس باشد. چیزی که شاهد آن نیستیم. ضمن اینکه در نهایت نیز مجری بودجه دولت است و مجلس بر قوانین اجرا شده نظارت میکند حالا اگر دولت قانونی را اجرا نکند طبیعتا امکان دوم مجلس یعنی نظارت هم عملیاتی نخواهد بود. چرا که نظارت مجلس دال بر اقدامات و قوانینی است که از سوی دولت اجرا میشود. تا زمانی که از سوی دولت قانونی اجرا نشود، طبیعتا مجلس هم نمیتواند نظارتی روی کاری که اجرا نشده داشته باشد.
درباره درآمدهای مالیاتی در بودجه ۱۴۰۰ گویا این درآمدها با افزایش قابل توجهی مواجه بوده است. به نظرتان مالیاتها به این سمت که جایگزین درآمدهای نفتی شوند حرکت کرده است؟ به هیچ وجه، اتفاقا نکته بسیار مهمی که در لایحه بودجه ۱۴۰۰ وجود دارد و نشان میدهد اصلاح ساختاری در این بودجه اتفاق نیفتاده، موضوع درآمدهای مالیاتی است. درآمدهای مالیاتی در سال ۹۹ نزدیک به ۱۹۵ هزار میلیارد تومان بوده است. این درآمدها در لایحه بودجه ۱۴۰۰ به ۲۴۷ هزار میلیارد تومان رسیده است اگر چه این افزایش به معنای افزایش ۵۲ هزار میلیارد تومانی درآمدهای مالیاتی است، اما وقتی به درصد این افزایش توجه میکنیم مشاهده میکنیم که صرفا یک افزایش ۲۶ درصدی در درآمدهای مالیاتی پیش بینی شده است. خب طبیعتا افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی درآمدهای مالیاتی برای اقتصادی که نرخ تورمی در همین حدود دارد به معنای عدم اصلاح در نظام مالیاتی و ادامه روند گذشته است چرا که هم به اندازه میزان افزایش حقوق و دستمزد شاهد افزایش مقدار مالیات خواهیم بود و به اندازه افزایش قیمت کالا و خدمات میزان مالیات بر ارزش افزوده افزایش خواهد یافت در واقع میزان افزایش درآمدهای مالیاتی صرفا تحت تاثیر تورم است و مواردی، چون مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد یا ممانعت از فرارهای مالیاتی همچنان مغفول مانده است. مطمئن باشید عدد درآمدهای مالیاتی در بودجه ١۴٠١ هم عدد بزرگ تری خواهد بود. این اتفاق کاملا طبیعی است و به معنای افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه یا کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی نیست.
موضوع کسری بودجه در لایحه فوق چقدر جدی است؟ اعداد و ارقامی که در منابع بودجه ذکر شده از جهاتی آنقدر غیر طبیعی است که انسان دچار تردید میشود که تدوین کنندگان آن از بدیهیات اقتصاد ایران مطلع باشند. مثلا در شرایطی که صحبت از صادرات نفت کمتر از یک میلیون بشکه در روز است گنجاندن صادرات رقم دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز برای سال ۱۴۰۰ چه معنایی دارد؟ احتمالا دولت فرض را بر این گذاشته که در سال ۱۴۰۰ تحریم خرید مقداری نفت ایران برداشته خواهد شد خب اگر این موضوع رخ ندهد این اولین عدم تحقق درآمدهای پیش بینی شده است. حتی اگر بخشی از این فروش نفت تحت عنوان عرضه اوراق سلف نفتی باشد طبیعتا این مقدار فروش نفت چه به صورت فیزیکی و چه اوراق سلف طی یکسال عدد واقعی نیست. ضمن اینکه حتی اگر امکان صادرات نفت نیز مهیا شود یکی از موارد اصلاح ساختاری بودجه عدم وابستگی بودجه به درآمدهای ناشی از فروش نفت است؛ لذا گنجاندن درآمدهای ناشی از فروش نفت به میزان بیش از دو میلیون بشکه در بودجه نشان دهنده این است که هیچ اصلاح ساختاری در بودجه ۱۴۰۰ رخ نداده است.
نظرتان درباره بودجه عمرانی و رقم تعیین شده برای آن چیست؟ بودجه عمرانی حدود ۱۰۴ هزار میلیارد تومان یعنی چیزی حدود ۱۲ درصد از مصارف بودجه است این عدد از دو حیث قابل بررسی است. اول اینکه سهم ۱۲ درصدی بودجه عمرانی از مصارف بودجه یعنی بخش عمده منابع صرف هزینههای جاری خواهد شد این در حالی است که این بودجه عمرانی است که میتواند تاثیر مستقیمی بر اشتغال و خروج کشور از رکود داشته باشد که رقم ۱۰۴ هزار میلیارد تومان نشا میدهد دولت چنین تصمیمی برای بودجه ۱۴۰۰ ندارد، ضمن اینکه به دلیل احتمال کسری بودجه در سال آینده طبیعتا اولین بودجهای که حذف میشود بودجههای عمرانی است و تحقق همین رقم مثل گذشته با، اما و اگر مواجه خواهد بود.