بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا اقتصادشان را مقاوم میکنند، اما نام آن را اقتصاد مقاومتی نمیگذارند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، سالهاست بحث اصلاحات ساختاری در بودجه در بیشتر دولتها مطرح میشود، اما درنهایت به حرف و شعار بسنده شده و برای اصلاح مهمترین سند مالی کشور هیچ اقدام عاجلی صورت نگرفته است. این روزها که بحث بودجه ۱۴۰۰ با تقدیم آن به مجلس داغ شده، انتقادات زیادی از سوی تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی به نحوه تنظیم لایحه بودجه سال آینده واردشده است و با محورهای اقتصاد مقاومتی باهدف مقاومسازی اقتصاد هیچ تناسبی ندارد. اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرفکننده یک کشور قرار میگیرد و سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومیسازی آن دارد. تأکید این نوع اقتصاد محدودکردن استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع است، اما در کمال تعجب شاهد هستیم که این وابستگی در لایحه بودجه نهتنها کم نشده، بلکه نسبت به سال گذشته بیشتر نیز شده است. نمایندگان مجلس هم اعلام کردهاند لایحه بودجه ۱۴۰۰ نهتنها در مسیر اصلاح ساختار بودجه نیست، بلکه دقیقا در مسیر مخالف آن حرکت کرده و آثار و تبعات چنین لایحه بودجهای تورم، عدم شفافیت، نظارتپذیر نبودن و تبعات منفی دیگری را به همراه دارد. در لایحه بودجه سال آتی، ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از محل فروش نفت در نظر گرفتهشده که این میزان برابر است با فروش بیش از ۲ میلیون بشکه نفت در روز. این مقدار فروش در قیاس با میانگین فروش روزانه ۷۰۰ هزار بشکه نفت در سال ۹۹، فاصله ۳۰۰ درصدی دارد که نشاندهنده نگاه غیرواقعبینانه به درآمدهای نفتی و وابستگی ۴۰ درصدی به فروش نفت است. این میزان وابستگی بودجه به نفت میتواند سیگنال ضعف کشور را در عرصه بینالمللی مخابره کند و به معنای وابستگی ایران به انجام مذاکره بهعنوان راهی برای درآمدزایی تعبیر شود. چنین رویکردی در شرایطی که همه از ضرورت قطع وابستگی به نفت و خام فروشی سخن میگویند، با الزامات اقتصاد مقاومتی و قطع وابستگی به خارج همخوانی ندارد. بودجه سال آینده غیرواقعبینانه و رؤیایی است محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران، بودجه ۱۴۰۰ را مغایر با چشمانداز اقتصاد مقاومتی میداند و میگوید: با توجه به اعداد و ارقام در بودجه متأسفانه وابستگی شدیدی به فروش نفت برای سال آینده در نظر گرفتهشده، بدون آنکه مشخص شود نفت به چه شکلی به فروش میرسد و چه دورنمایی برای آن درنظر گرفتهشده است. وی ادامه میدهد: بودجه ۱۴۰۰ با امید به آمدن بایدن و برداشته شدن تحریمها تنظیمشده است. بودجهای که با ان شاء الله و ماشاءالله نوشتهشده ازنظر درآمدزایی هیچ برآورد دقیقی برای آن وجود ندارد. بخش عمده بودجهریزی به درآمدهای نفتی وابسته شده و بخش دیگر بهپیش فروش اوراق سلف نفتی اختصاص پیداکرده که بهنوعی فروش نفت محسوب میشود. فروش اوراق سلف نفتی سیاست از پیش شکستخورده است، زیرا نفتی که هنوز استخراجنشده به افراد غیر فروخته میشود به این امید که در آینده با سود فروش آن، بدهی مردم داده شود. سبزعلیپور معتقد است فروش اوراق سلف به معنای قرض گرفتن از مردم و پرداخت سود به آنهاست درحالیکه بودجه کشور را نمیتوان با قرض نوشت و در این رابطه میگوید: بودجه باید با منابع و درآمدهای صحیح و محقق شده نوشته شود. با توجه به اعداد و ارقام بودجه سال آینده مشخص است که به صادرات غیرنفتی که جزو درآمدهای واقعی محسوب میشوند، توجهی نشده است. در بودجه ۱۴۰۰ به مالیات بهعنوان درآمد غیرنفتی اشارهشده که با توجه به شیوع کرونا و رکود در کسبوکارها، فشار زیادی از افزایش چند برابری مالیات به مردم وارد میشود.
اقتصاد مقاومتی را سیاسی کردند وی اقتصاد مقاومتی را مقاومسازی اقتصاد عنوان میکند و میافزاید: اقتصاد مقاومتی را سیاسی کردند درحالیکه بیشتر کشورهای پیشرفته دنیا اقتصادشان را مقاوم میکنند، اما نام آن را اقتصاد مقاومتی نمیگذارند. این نوع اقتصاد در کشور ما بعد از اعمال تحریمها و افزایش فشار جنگ اقتصادی باهدف قوی شدن اقتصاد گرفته شد تا وابستگی به خارج را کمتر کند و در داخل زندگی مردم با کمترین فشار پیش برود. این اقتصاددان تصریح میکند: در سالهای ریاست جمهوری احمدینژاد و روحانی بیاعتنایی زیادی به اقتصاد مقاومتی صورت گرفت و در بودجه به مقاوم شدن اقتصاد توجه نشد و هیچ درآمدی ازاینجهت در بودجه درنظر گرفته نشد. رئیس مرکز تجارت جهانی ایران بودجه سال آینده را غیرواقعبینانه و رؤیایی میداند و میگوید: روحانی با توجه به پایان دوران ریاست جمهوریاش در ماههای آینده، بودجه را باری به هر جهت نوشته است تا دولت بعدی مشکلات را رفعورجوع کند. این بودجهریزی بدترین و بیتعهدترین بودجه نوشتهشده است. متأسفانه تکیهای بر درآمدهای اقتصادی و قوت بخشیدن به اقتصاد و افزایش درآمدزایی در لایحه بودجه دیده نمیشود. سبزعلیپور امید دولتمردان به فروش نفت در بودجه را باعث وابستگی کشور به طلای سیاه میداند و میافزاید: بهطورقطع کشورهای متخاصم همه اخبار و برنامهریزیهای کشور را رصد میکنند و با بررسی بودجه متوجه امیدواری کشور به فروش نفت میشوند و به دنبال فشار واردکردن به شاهرگ حیاتی درآمدزایی کشور میروند. این امیدواری به فروش نفت چراغ سبز نشان دادن به دیگر کشورهاست تا بتوانند ما را در مضیقه بگذارند. وی با انتقاد از بزرگ شدن بودجه ۱۴۰۰ در قیاس با بودجه سالهای گذشته میگوید: از سال ۹۷ تاکنون هرسال دولت بر میزان بودجه اضافه کرده و بودجه حجیمتر از سال قبل شده است. بودجه سال ۹۷ باوجود برجام و فروش نفت در انتها با کسری مواجه شد. در سال ۹۸ که ترامپ از برجام خارج شد، بازهم بر ارقام بودجه اضافه شد و فروش ۷۰۰ هزار بشکه نفت در بودجه به حدود ۲۰۰ هزار بشکه رسید که کسری بودجه بیشتری نسبت به سال ۹۷ داشت. این تحلیلگر اقتصادی تصریح میکند: بودجه ۹۹ هم حجیمتر و کسری بودجه آنهم بزرگتر گردید درحالیکه باوجود کسری زیاد بودجه ۹۹، بازهم ارقام بودجه ۱۴۰۰ بزرگتر شدهاند و بزرگترین بودجه تاریخ ایران نسبت به سالهای قبل نوشتهشده است. وی یادآور میشود: در بودجه ۹۹ فروش نفت ۵۰ دلار، نرخ ارز ۴۲۰۰ تومان ونرخ ارز نیمایی ۸ هزار تومان درنظر گرفتهشده بود، درحالیکه صادرات نفت به صفر رسید و ارز در بازار آزاد ۳۰ هزار تومان شد. حالا در بودجه سال بعد نفت ۴۰ دلار و نرخ ارز ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان درنظر گرفتهشده است. با این برآوردها انتظار میرود نرخ ارز در سال بعد به ۴۰ هزار تومان برسد و تورم بالایی در بازار رخ دهد. سبزعلیپور در پایان با اشاره به اینکه تحریمها هرگز بهسرعت برداشته نمیشوند و شاید معلق شوند، میگوید: سالها طول میکشد که تحریم بهطور کامل و شفاف برداشته شود. تا زمانی که مشتریهای نفتی مجددا جلب شوند و بتوان فروش داشت، یک سال میگذرد و پیشبینی فروش نفت در بودجه نیز محقق نخواهد شد.