گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، برخلاف بازار نفت که یک بازار جهانی است، بازار گاز یک بازار منطقهای محسوب میشود و تجارت گاز علاوه بر ابعاد اقتصادی دارای لایههای پیچیده سیاسی نیز میباشد که در شکلگیری روابط ژئوپلوتیک بین کشورها موثر است. در نتیجه یکی از سیاستهای دولتها این است که با ایجاد روابط تجاری در حوزه گاز با کشورهای همسایه، تعاملات سیاسی خود را تقویت کنند و در این راستا با انعقاد قراردادهای بلندمدت گازی این هدف محقق میشود. با توجه به اینکه ایران دومین دارنده مخازن گازی جهان است باید ازین فرصت خدادادی نهایت استفاده را کرده و با تبدیل شدن به هاب گازی منطقه جایگاه خود را در تعاملات اقتصادی و سیاسی منطقه تثبیت کند.
از جمله بازارهای گازی ایران میتوان به بازار گاز کشورهای پاکستان و افغانستان در شرق کشور و بازارهای عراق و ترکیه در غرب کشور اشاره کرد. البته به غیر از کشورهای همسایه، سایرهای بازارهای گازی از جمله بازار گاز هند، چین و اروپا نیز میتواند در تیررس ایران قرار گیرد.
همچنین کشورهای دارنده منابع گازی مانند ترکمنستان و آذربایجان و قطر نیز میتواند در مسیر تبدیل شدن ایران به هاب گازی منطقه نقش موثری ایفا کنند. نحوه مواجهه با هر کدام از این کشورها نیازمند استراتژی منحصر به فردی است که نیازمند پیگیری و همت مسئولین وزارت نفت است. در این گزارش به بررسی اقدامات وزارت نفت در هر کدام از کشورهای همسایه پرداخته شده است:
غفلت وزارت نفت از بازار صادراتی گاز همسایههای شرقی
پاکستان به عنوان پرجمعیتترین همسایه ایران فرصت مناسبی برای صادرات گاز کشور است. قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان در سال 2009 به مدت 25 سال منعقد شد. بنا به این قرارداد گاز ایران از سال 94 باید از طریق خط لوله صلح به پاکستان صادر شود. اما در حال حاضر با وجود گذشت بیش از پنج سال از موعد شروع اجرای این قرارداد هیچ صادرات گازی از طرف ایران به پاکستان انجام نشده است.
از طرفی با روی کارآمدن بیژن زنگنه در وزارت نفت پروژه احداث خط لوله صلح برای صادرات گاز ایران به پاکستان از سال 92 متوقف شده است. در صورت تکمیل این خط لوله گاز ایران به پاکستان صادر خواهد شد و در صورتی که طرف پاکستانی قادر به دریافت گاز نباشد باید معادل 70 درصد گاز صادراتی را به ایران غرامت دهد. شواهد نشان میدهد که در صورت عزم ایران برای صادرات گاز به پاکستان این اتفاق محقق خواهد شد ولی در سایه بیتدبیری وزارت نفت پرونده صادرات گاز ایران در حالت معلق باقیمانده است و در این بین LNG قطر جایگزین گاز ایران در پاکستان شده است.
کشور افغانستان برای تامین گاز موردنیاز خود تنها با دو گزینه مواجه است. گزینه اول این کشور دریافت گاز از ترکمنستان از طریق خط لوله تاپی است. احداث این خط لوله علیرغم حمایتهای آمریکا و عربستان به دلیل تنش سیاسی و امنیتی گروه طالبان متوقف شده است. گزینه دوم برای کشور افغنستان تامین گاز موردنیاز از مسیر کشور ایران است. در این بین ایران با توجه به داشتن دست برتر در معامله با افغانستان میتواند گاز خود یا گاز دریافتی از ترکمنستان را از طریق شبکه خط لوله گسترده خود به افغانستان برساند. اما متاسفانه این بازار صادراتی نیز به دلیل بیتوجهی وزارت نفت ودستگاه دیپلماسی کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
کارشناسان معتقدند ایران با سوآپ کردن گاز ترکمنستان به افغانستان میتواند علاوه بر به حاشیه بردن انگیزه اقتصادی ترکمنستان برای احداث خط لوله تاپی، جایگاه خود را به عنوان کریدور انرژی منطقه تثبیت کند. البته اخیرا مسئولین شرکت گاز اعلام کردهاند که طرح اولیه صادرات گاز ایران به افغانستان آماده شده است که در انتظار ورود دستگاه دیپلماسی به مذاکرات مانده است.
دو امتیاز از دست رفته سوآپ گاز ترکمنستان و آذربایجان در کارنامه وزارت نفت
استراتژی درست در اقتصاد انرژی الزاما صادرات و توسعه بازار هدف نیست بلکه گاهی واردات گاز از یک کشور و صادرات آن به کشور دیگر (اصطلاحا سوآپ کردن) است. این استراتژی در مواجهه با کشور ترکمنستان در دهه قبل به نحو احسن در دستور کار وزارت نفت بود تا جایی که حتی مذاکراتی مبنی بر انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه هم وجود داشت اما در سالهای اخیر نه تنها قرارداد جدیدی مبنی بر واردات گاز ترکمنستان انجام نشده است بلکه مجموعه وزارت نفت وارد یک نزاع بدون توجیه با ترکمنستان بر سر تسویه حساب با ترکمنها شدند که نتیجه آن محکومیت 2 میلیارد دلاری ایران در دادگاههای بین المللی و سخت تر کردن فرایند مذاکرات برای دستگاههای دیپلماسی انرژی بود.
بیشتر بخوانید:
همچنین سالها است که ایران از امتیاز سوآپ کردن گاز کشور آذربایجان به منطقه نخجوان استفاده میکند. این امتیاز طی یک قرارداد 20 ساله که از سال 2005 شروع به ایران اعطا شد. اما متاسفانه این فرصت هم به دلیل بیتوجهی وزارت نفت به بازارهای منطقه در حال از دست رفتن است و ترکیه تصمیم دارد مازاد گازی را که از جمهوری آذربایجان با خط لوله تاناپ میخرد را به منطقه نخجوان صادر کند. اخیرا هم مناقصه این خط لولهی فرعی را برگزار کرده است و مسئولین وزارت نفت مثل همیشه تماشاگر از دست رفتن فرصتهای منطقهای هستند.
عزم جدی آمریکا برای حذف گاز ایران از بازار کشورهای عراق و ترکیه
ترکیه به عنوان یکی از اصلیترین مشتریان گاز ایران در سالهای اخیر با افزایش واردات ال.ان.جی از آمریکا و قطر در سبد سوختی خود سعی در کاهش وابستگی به گاز ایران دارد. بر اساس گزارش سازمان تنظیم مقررات بازار انرژی ترکیه در اوایل سال جاری برای اولین بار میزان واردات LNG این کشور از گاز خط لوله آن بیشتر شده است. هر چند یکی از دلایل اقبال ترکیه به واردات LNG، کاهش قیمت این سوخت در بازارهای جهانی بوده است ولی با کنار هم قرار دادن این اتفاق و کاهش سالیانه واردات گاز ایران، خطر تثبیت آمریکا در بازار گاز ترکیه و حذف ایران وجود دارد.
در این بین برخی شواهد گمانهزنیها مبنی بر خطر حذف ایران از بازار گاز ترکیه را تقویت میکند برای مثال کارشکنی چند ماهه شرکت ترکیهای برای ترمیم خط لوله انتقال گاز ایران به ترکیه که در اوایل سال جاری منفجر شده بود نشاندهنده بیمیلی و بینیازی ترکیه به گاز ایران است. برآوردها حاکی از آن است که توقف صادرات گاز ایران به ترکیه در پنج ماهه اول سال جاری خسارت 2میلیارد دلاری برای ایران داشته است.
در مورد عراق هم یکی از چالشهای اصلی دولت این کشور تامین برق موردنیازشان است. برنامه دولت عراق برای حل این مشکل واردات همزمان برق و گاز از ایران میباشد. گاز وارداتی از ایران در نیروگاههای برق عراق مورد استفاده قرار میگیرد تا در نهایت مشکل اصلی این کشور در تامین برق موردنیاز حل شود.
در این بین آمریکا نیز برای اعمال فشار حداکثری به ایران به دنبال قطع وابستگی عراق به گاز ایران میباشد. از طرفی با توجه به گزینههای محدود عراق برای تامین برق موردنیاز، آمریکا تلاش میکند تا با ایجاد آلترناتیوهایی برای گاز ایران به اهداف خود برسد. در این راستا شرکتهای آمریکایی قراردادهایی به ارزش 8 میلیارد دلار برای افزایش بهره وری و توسعه میادین گازی عراق منعقد کردهاند.
در نتیجه در صورت اجرایی شدن این قراردادها در سالهای آتی انگیزه عراق برای واردات گاز از ایران کم خواهد شد و بازار صادراتی ایران در کشور عراق نیز رو به نابودی میرود. البته در حال حاضر به واسطه قراردادی که ایران در سال 96 با عراق امضا کرد به طور متوسط روزانه 50 میلیون متر مکعب گاز به این کشور صادر میشود اما کارشناسان معتقدند مسئولین دیپلماسی انرژی ایران باید هر چه سریعتر برای جلوگیری از نفوذ آمریکا در عراق اقدامات و برنامه متقابل ارائه دهند.
به نظر میرسد در این سالها مجموعه وزارت نفت نسبت به بازار منطقهای گاز کاملا بیتوجه بوده به طوریکه ایران که روزی برنامه تبدیل شدن به هاب گازی منطقه را داشت در حال حذف شدن از منطقه است و ترکیه بدون منابع انرژی در حال گرفتن این جایگاه است. باید توجه داشت این بیتوجهیهای متعدد وزارت نفت نه تنها تاثیرات اقتصادی مخرب بر کشور میگذارد. بلکه موقعیت سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران را تحت الشعاع قرار میدهد. قاعدتا مسئولیت این اقدامات وزارت نفت بر عهده شخص وزیر نفت در طی این هشت سال است و امید است که مجلس شورای اسلامی با مطالبه، طرح سوال و پیگیری از ایشان جلوی خسارات احتمالی آینده را بگیرد.