به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، قوانین و اهداف هر جشنوارهای مانند ناموس و جزو اصل و اساس آن رخداد فرهنگی و هنری است. هیچ جشنوارهای در دنیا نیست مگر آنکه طبق آییننامهای که برای آن تعریف شده است قرار است تا در مسیری مشخص و شفاف به سوی آرمانهای اصلی و فرعی خود حرکت کند.
جشنواره فیلم فجر نیز از این قاعده مستثنا نیست و جدای از آنکه از سرآغازش تا به حال آرمانهایی کلی را برای خود ترسیم کرده است، هرسال در طی فراخوانی که اعلام میکند محورهای مهمی را که در مسیر همان آرمانها و اهداف کلی است، مشخص میکند و فیلمها توسط هیأت داوران انتخاب میشوند.
امسال جدای از آنکه محورهایی برای جشنواره در نظر گرفته نشده است، در طی حرکتی عجیب و بیسابقه هیأت داوران جشنواره فیلم فجر حذف شده است تا هر فیلمی بتواند وارد مسابقه شود؛ این مطلب در گزارشی نیز مورد نقد و بررسی ما قرار گرفته است اما بررسی ابعاد دقیق آن نیازمند گفتوگو با کارشناسان فرهنگی است که خود در جریان برنامههای جشنواره فیلم فجر بوده و از دقتنظر لازم در این زمینه بهرهمند باشند.
از این رو با دکتر پرویز فارسیجانی معاون طرح و برنامه انجمن سینمای انقلاب اسلامی، استاد دانشگاه و مدیرکل مطالعات و توسعه دانش و مهارتهای سینمایی در سازمان سینمایی دوران جواد شمقدری و دبیر معارف سیما صحبت کردیم.
جشنواره فیلم فجر از مسیر و اهداف اصلی خودش فاصله جدی گرفته است
* آقای فارسیجانی جشنواره فیلم فجر در طی این سالهای گذشته چقدر در مسیر اهداف و آرمانهای فرهنگی و هنری نظام حرکت کرده است؟
لزوم جشنواره فیلم فجر طبعاً از برکات انقلاب است که با پیروزی آن رخ داد، اما متأسفانه نزدیک به یکدهه است که جشنواره از مسیر اصلی خودش که ایجاد انگیزه و هدف برای تعالی سینمای شایسته انقلاب است، فاصله گرفته است. جشنواره بیشتر به سمت بازنمایی مشکلات و مسائل بهصورت حداکثری قدم برداشته است و کمترین نشانی از دستاوردهای انقلاب و ملت دارد.
این بیراهه رفتن جشنواره از مسیر اصلی خودش است و مسئولین سینمایی کشور و جشنواره باید برای حل آن چارهجویی و اقدام بزرگی کنند تا جشنواره را به مسیر اصلی خود برگردانند. حالا اگر قرار است جشنواره هدف دیگری داشته باشد میتوانند جشنواره دیگری را طراحی کنند که با اهداف خاص دیگری همخوانی داشته باشد، اما نباید گذاشت که جشنواره از مسیر اهداف اصلی خودش دور شود.
رسالت اصلی جشنواره رساندن سینما به طراز انقلاب و مسیر اصلی خودش است که از آن فاصله گرفته است.
حالا به این زمینه اصلی تازه باید این را هم اضافه کرد که ویژگیهای سینمای انقلاب باید تشویق شود که البته هدف اصلی آن همین است. جشنواره فیلم فجر باید بهگونهای باشد که خروجی جشنواره سینمای انقلاب اسلامی ایران را بعد از 40 سال محسوس کند و این با سیاستگذاری و برنامهریزی خوب و هدایت درست مسئولین سینمایی کشور رخ خواهد داد که نمیافتاد.
از سکوت نهادهای فرهنگی و انقلابی تعجب میکنم!
حذف هیأت انتخاب در این میان چه صدماتی به جشنواره وارد میکند؟
حذف هیأت انتخاب اولیه بهمعنای حذف رقابت درست و سالم از مجموعه جشنواره است؛ البته این اتفاق به بهانه کرونا رخ داده است که به هیچ عنوان بهانه خوب و سنت خوبی نیست و طبعاً آثار خسارت باری را بر سینمای ما خواهد داشت.
این راه ناهمواری است که مسئولین جشنواره پیش گرفتهاند و طبعاً آثارش هم متوجه آقایان مدیر جشنواره فیلم فجر است و بهتر است که در آن تجدیدنظر کنند. بدون شک هیأت انتخاب مهمتر از داوری است؛ زیرا در انتخاب و گزینش فیلمهای خوب از ضعیف شکل میگیرد و با این تفکیک رقابت منسجمتری رخ میدهد و داوری بهتر و راحتتری هم خواهیم داشت.
به نظر من اهداف پشت پردهای در جریان است که این دور از جشنواره بدون هیأت انتخاب برگزار شود که قطعاً به مصلحت سینمای انقلاب نیست و نمیتوان آن را کاری حرفهای تلقی کرد.
از نهادهای فرهنگی انقلابی خصوصاً کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر مراکزی که با سینما و هنر مرتبطند تعجب میکنم که چطور سکوت میکنند و در این باره هیچ نظری ندارند.
یا موافقند که وای بر ما، یا نیستند که با یک تساهل و تسامح سینمای ما را بهسمت سکولار شدن و بیهویتی نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی میبرند؛ همینطور هنرمندان ما که بهجز تعدادی اندک واکنشی جدی از آنها ندیدیم. از شما تشکر میکنم که نسبت به این موضوع حساسیت دارید و پیگیری میکنید.
معتقدم که باید بهگوش بود، زیرا که دشمن سنگرهای تهاجم فرهنگی خودش را علیه انقلاب و فرهنگ طی میکند و ما هم بهجای اینکه این سنگرها را نگه داریم آنها را واگذار میکنیم. در یک کلام حذف تیم انتخاب جشنواره فجر یعنی بیتوجهی به اهداف اصلی جشنواره.
با عملکرد هیأت انتخاب فرایند داوری حرفهای تر و راحتتر میشود
* برگ برنده و امتیاز مهم هیأت انتخاب نسبت به گروه داوری چیست که آن را مهمتر از هیأت داوری میدانید و چه فرایندی در این بخش صورت میگیرد؟ لطفاً کمی بیشتر توضیح دهید تا روشن شود.
فرق داوری با انتخاب در این است که در انتخاب مجموعه گستردهای از فیلمهای ثبتنامی را داریم که از ضعیفترین تا قویترین را شامل میشود. جشنواره فراخوان دارد و در آن محورهای موردنظر در جشنواره لحاظ میشود که باید متناسب با آنها فیلمها را انتخاب کرد تا داوران جشنواره نیز فیلمها را با معیارهای جدیتر داوری کنند. این صورت قانونی و برنامهریزی شدهای است که اگر دقیقاً طبق آن عمل شود، شاهد جشنواره خوبی خواهیم بود.
بسیاری از فیلمهایی که در جشنوارهها ثبتنام میکنند حتی نسبت به محورهای فراخوان بسیار بیربط هستند و در اینجا هیأت داوران وارد عمل میشود تا فیلمهای متناسب با محورها، اساسنامه و آییننامه جشنواره را انتخاب کند؛ این رویکرد نیز تنها برای جشنواره فجر نیست، بلکه تمام جشنوارههای حرفهای دنیا این رویکرد را دارند تا اهداف و آرمانهای جشنوارهای آنها در وهله اول و در انتخاب آثار لحاظ شود.
با این حساب بعد از انتخاب اولیه درحقیقت مؤلفههای مهم و حیاتی هنری، فرمی و محتوایی گذرانده شده است و حالا داوران جشنواره باید با معیارهای دقیقتری فیلمها را انتخاب کنند، زیرا میدانند که هیأت انتخاب قبلاً فیلمها را از نظر مؤلفههای اولیه بررسی کرده است و حالا آنها از منظر حرفهایتر فیلمهای سینمایی را انتخاب میکنند.
به این ترتیب در حوزه ارتفای فنی و هنری و جذابیت، کار برای فیلمسازان و شرکتکنندهها سختتر میشود و رقابت حرفهای شکل میگیرد و ارتقای سطح تجربه و دانش فیلمسازان انجام میشود. با این کار هیأت داوری خیالش راحت است که کار سادهتر و بهتر جلو میرود و با دقت بیشتری انجام میشود.
اما با حذف تیم انتخاب تمام این دستاوردها به باد میرود. گویا اینبار این معیارها مهم نیست و هر فیلمی آمد خوش آمد و اصلاً مهم نیست که در راستای سینمای انقلاب اسلامی باشد. اینکه در حوزههای فنی و هنری دستاورد جدی داشته باشد و به ارتقای سینمای ما کمک کند گویا دیگر اهمیتی ندارد.
علاوه بر اینها داوری جشنواره نیز دچار مشکلاتی میشود، از جمله اینکه در مقابل این حجم از فیلمهای سینمایی خدای ناکرده رانتبازی و طایفهگری شکل میگیرد و فیلمهای سینمایی به بدترین شکل ممکن توسط داوران انتخاب میشوند.
انتظار کامل از هیأت انتخاب تطبیق دقیق فیلمها با معیارهای جشنواره است
* یکی از عللی که میتواند این کار را توجیه کند این است که جشنواره امسال تعداد فیلمهای کمتری برای پذیرش دارد.
اولاً گزارشها نشان میدهد که تعداد آثار آماده برای حضور در جشنواره آنقدرها هم کم نیست، دوم اینکه حداقل کار و انتظار از تیم انتخاب این است که بار جشنواره را سبک کنند که فرضاً بهعلت تعداد آثار کم این اتفاق خود به خود افتاده است؛ اما در حالی که حداکثر انتظار این است که فیلمها را با معیارها و اهدافی که فراخوان جشنواره گفته است تطبیق دهند و وارد جشنواره کنند. البته فراخوان جشنواره فیلم فجر متأسفانه محور ندارد، با این حساب هرکسی با هر فیلمی میتواند از در جشنواره ورود کند.
با همین منوالی که جشنواره سالهای قبل داشته است حجم عجیبی از فیلمهای اعصاب خوردکن و دیوانهکننده وارد جشنواره شد که واقعاً تماشای هرکدام از اینها برای رنجش اعصاب کافی بود، حالا تصور کنیم که چند فیلم پشت سر هم در یک روز دیده میشد که واقعاً رنجآور بود. چهرههای مخاطبینی که از سالن بیرون میآمدند دیدنی بود که از این همه مصایب بهشدت آزرده بودند، حالا همین سیاستهای کلی و اصلی را هم اگر برداریم دیگر فاجعه است.
در حال حاضر سینمای ما تنها گیشه برایش مهم است و برای همین با ساخت این سبک فیلمها قصد دارد تا فروش عالی داشته باشد؛ البته آمار خودش گواه است که خوشبختانه در گیشه هم فروش خوبی ندارند.
سینما یک هنر متعالی برای ارتقای انسان است، اما در حال حاضر اغلب در مسیر تخریب است. مگر در ایران کمی امید، آیندهنگری، تعالی، انسانیت و اخلاق نیست؟
به نظرم داوری این همه فیلم بدون انتخاب قضاوت خیلی عجیب و غریبی است.