یک کارشناس اقتصادی حامی دولت، خوشبینی بلاوجه به آمریکاییها در تدوین لایحه بودجه را مورد انتقاد قرار داد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا (س) درباره پیشبینی فروش ۲/۳ میلیون بشکه نفت در لایحه بودجه سال آینده، به روزنامه آرمان گفت: با توجه به تجربه سال گذشته به نظر میرسد که این موضوع هم قطعا تحقق پیدا نخواهد کرد، ضمن اینکه خوشبینیای که وجود دارد خوشبینی بیش از اندازه است که تصور میکنند با تغییر رئیسجمهوری آمریکا اتفاقات خیلی مبارک و روشنی به نفع کشور خواهد افتاد و به نظرم چنین نخواهد شد. من خیلی بعید میدانم که تغییر چندانی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران به وجود بیاید و این موجب گشایشی در فروش نفت شود. ضمن اینکه خود فروش نفت هم ضرورتا یک نکته مثبت نیست. علیالاصول انتظار میرود که منابع و صنایع پاییندستی را توسعه بدهیم تا نفت را به ارزش افزوده تبدیل و از آن در کشور استفاده کنیم. ضمن اینکه اصلا وابستگی به خود درآمدهای نفتی هم یک پدیده نامیمونی بوده است و این همه تاکید برای استقلال از فروش نفت، متاسفانه ما را هر روز بیشتر وابسته کرده است، به همین دلیل هم به نظرم میرسد باید از فرصتی که بر اثر فشارها پیش آمده بتوانیم این بهرهگیری را انجام دهیم که تغییر اساسی در وابستگی به فروش منابع طبیعی در کشور ایجاد کنیم و مسئله اصلی آن هم توجه به ظرفیتهای تولید در داخل کشور است.
راغفر میافزاید: کشورهایی که نفت ندارند یا اینکه با پول ملیشان بازی نمیکنند و دست در جیب مردم خودشان نمیکنند و تورمهای پایین نزدیک صفر دارند، چطور کشورشان را اداره میکنند؟ جواب نظام مالیاتی است. دولت باید از آنهایی که دارای درآمدهای بیحساب و کتاباند و به عنوان صاحبان سرمایه شناخته میشوند، از ثروتمندان و معاملات ضدتولیدی مانند خرید و فروش سکه، ارز، زمین، مستغلات و ویلا و... مالیاتهای گزاف بگیرد. باید بخش قابل توجهی از یارانههایی که به معدن کارها، پتروشیمیها، فولادیها و کارخانههای آلومینیوم داده میشود، را از سود آنها بازدریافت کند، بنابراین خیلی روشن است که باید چه اقداماتی انجام بدهند منتهی چرا به این مسائل نمیپردازند؟ به این دلیل که تصمیمگیران اصلی خودشان منتفع هستند.
وی در ادامه انتقاداتش به دولت میگوید: استراتژی این بوده است که خامفروشی توسعه یابد و با توسعه پتروشیمیها مخالفت شده است. ضمن اینکه ما بیش از حتی پتروشیمیهای کنونی که اینها هم عملا مواد خام سایر صنایع را تولید میکنند که این هم به نوعی خامفروشی است، نیازمند توسعه صنایع پاییندستی در طیف دهها هزار کالایی که از این صنعت میتوان به وجود آورد، اعم از محصولات لاستیکی، پلاستیکی، سلولزی، پارچه و... هستیم. سهم قابل توجهی از محصولاتی که امروز تولید میشوند و کالاهایی که کشور شدیدا به آن نیازمند است، با قیمتهای بالا وارد میشوند. با این وجود محصولات پتروشیمی را صادر میکنیم و از آن طرف این محصولات را وارد میکنیم. یعنی حجم بسیار بزرگی از محصولات پتروشیمی را ارزان میفروشیم و هم کالاهایی را که به سهولت قابل تولید در داخل کشور است را با قیمتهای گزاف وارد میکنیم!
وی در پایان گفت: اگر بدهیهایی که دولت شکل داده و میخواهد بسازد اتفاق بیفتد فشار بسیار بزرگتر بر دولت بعدی است. چون برخی از بدهیها و اوراق مشارکت یک سال، دو ساله و برخی هم سهساله هستند یعنی تا ۱۴۰۳، دولت بعدی فقط باید بدهیهای دولت کنونی را ترمیم و جبران کند و عملا هیچ نوع فعالیت سرمایهگذاریای صورت نخواهد گرفت. باید در نظام مالیاتی و بانکی اصلاحات اساسی صورت بگیرد. بسیاری از بانکها باید تعطیل یا در هم ادغام شوند.