به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مهدی محمدی در صفحه شخصی خود نوشت: این چند جمله را در اینجا مینویسم فقط به دلیل اهمیت فوق العاده حیاتی موضوع والا مدت هاست عقیده دارم جای این حرفها در توئیتر و رسانهها نیست، ولو اینکه آقای ظریف هر روز به مصاحبه با یک رسانه مشغول است.
از چند ماه قبل بحثی بسیار جدی وجود داشته است که ایران چه زمانی میتواند بازگشت دولت بایدن به گروه ۱+۵ را بپذیرد؟ یابه عبارت دیگر، دقیقا چه اتفاقی باید بیفتد که ایران مجددا امریکا را عضو برجام بداند؟ رهبر انقلاب در روز ۱۹ دی این موضوع را به صراحت تعیین تکلیف کردند و فرمودند امریکا ابتدا باید همه تحریمها را بردارد بعد بازگشت امریکا به برجام معنادار خواهد بود.
وقتی درباره همه تحریمها صحبت میکنیم باید روشن باشد که مقصود دقیقا چیست؟ اکنون ایران با دو دسته تحریم مواجه است (البته جز تحریمهایی که در برجام تعیین تکلیف نشده) نخست تحریمهایی که اجرای آنها د ربرجام متوقف ششده بود و ترامپ آنها را با فرمان اجرایی ۸ مه ۲۰۱۸ بازگرداند و دوم تحریمهایی که با فرمانهای اجرایی دوران ترامپ وضع شده.
تحریمهای دوره ترامپ خود چند دسته است. نخست تحریمهایی که باز اعمال تحریمهای برجامی است. دوم، تحریمهایی که تگهای تحریمهای برجامی را تغییر داده. مثلا بانک مرکزی قبل از برجام با تگ اشاعهای تحریم بود و در تحریمهای دوران ترامپ با تگ تروریستی تحریم شده؛ و سوم تحریمهایی که کاملا جدید محسوب میشود مانند تحریم ۱۸ بانک ایرانی متصل به سوئیفت.
وقتی از لغو همه تحریمها سخن گفته میشود هم باید تحریمهای مندرج در برجام مجددا تعلیق شود و هم تحریمهایی که در دوره ترامپ اعمال شده؛ و الا اگر یکی از این دو دسته تحریم برداشته شود و دیگری بماند، عملا همه تحریمها برقرار است و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و هر یک از این دو دسته تحریم میتواند خلا دیگری را به طور تقریبا کامل پر کند.
مسئله بعدی این است که همه تحریمها چه زمانی باید برداشته شود؟ مضمون سخن رهبر انقلاب کاملا روشن است و تصریح میکند تحریمها باید قبل از آنکه بازگشت امریکا به برجام معنا پیدا کند برداشته شود، آن هم به این دلیل کاملا ساده که همگان معترفند اگر امریکا به ۱+۵ برگشت دیگر تحریمی را برنخواهد داشت و مجددا تحریمها را گروگان میگیرد تا بتواند برجام را به حوزه موشکی و منطقهای توسعه بدهد.
مقاله ظریف به طرز حیرت آوری سیاست کشور را دور زده است. وی در مقاله خود دو جا به صراحت به مسئله لغو تحریمها پرداخته. نخست آنجا که میگوید:
The administration should begin by unconditionally removing, with full effect, all anctions imposed, reimposed, or relabeled since Trump took office
که به صراحت فقط به تحریمهایی اشاره دارد که در دوره ریاست جمهوری ترامپ تحمیل شده و دوم جایی که در انتهای مقاله میگوید:
It can begin by removing all sanctions imposed since Trump assumed office …
در این دو جا ظریف شرط بررسی الحاق مجدد امریکا به گروه ۱+۵ را صرفا تحریمهای تحمیلی در دوره ترامپ اعلام میکند و هیچ اشاره به اینکه بایدن باید قبل از بازگشت به ۱+۵ تحریمهای مندرج در برجام را هم لغو کند ندارد.
نکته کلیدی اینجاست که و آشنایان به موضوع به خوبی میدانند این مسئله چقدر حیاتی است که وقتی شرط بررسی عضویت مجدد امریکا در ۱+۵ صرفا لغو تحریمهای دوره ترامپ دانسته میشود، در واقع به این معناست که امریکا میتواند به برجام برگردد در حالی که تحریمهای برجامی همچنان به قوت خود باقی است و آن تحریمها دقیقا آنطور که سالیوان و بلینکن گفته اند فقط زمانی متوقف میشود که ایران تعهدات برجامی خود را به طور کامل انجام بدهد. به این ترتیب فرمول احیای برجام دقیقا همانطور خواهد بود که تیم بایدن میخواهد نه آنگونه که نظام جمهوری اسلامی برای آقای ظریف معین کرده.
کشور اکنون یک فرصت طلایی برای وادار کردن دولت امریکا به لغو همه تحریمها دارد، اما محمدجواد ظریف آشکارا در حال پیشنهاد فرمولی است که به امریکا اجازه میدهد به برجام برگردد و همزمان تحریمهای برجامی را نیز حفظ کند و توقف آنها را به زمانی موکول نماید که همه تعهدات ایران انجام و راستی آزمایی شده باشد.
من بسیار متاسف و متحیرم که ظریف چگونه چنین مقالهای را نوشته و در آن رسما راه بازگشت امریکا به برجام بدون لغو همه تحریمها (تحریمهای دوره ترامپ به اضافه تحریمهای برجامی) باز کرده. در حالی که ایشان خیلی خوب میداند تعهدات هستهای از جمله قانون مجلس صرفا زمانی قابل بازگشت است که همه تحریمها لغو و اثر اقتصادی ان آشکار شده باشد.
ظریف همیشه گله دارد که چرا برخی کارهایی میکنند که او در مقام وزیر خارجه جدی گرفته نشود و از اعتبارش کاسته شود. اگر واقعا به دنبال جواب است باید برگردد و همین مقاله خود را یک بار دیگر بخواند.