عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در خصوص درخصوص کاندیداتوری ظریف برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: او فردی جدی است و اگر بگوید نمیآیم عمل میکند. من هم بعید میدانم وارد میدان انتخابات شود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک است و گــروههــای سیاسی درحال رایزنی و بحث درمورد گزینه نهایی برای رقابت. حزب اعتدالوتوسعه که محوریت دولتهای یازدهم و دوازدهم را در دست داشته هم از این قضیه مستثنا نیست. آنها البته باید تصمیم بگیرند که آیا بنای همراهی یا همکاری با اصلاحطلبان مانند دو دوره گذشته را دارند یا خیر و فعلا بهنظر میرسد که این مهمترین بحث آنها در این دوره از انتخابات باشد. برای بررسی بیشتر این موضوع و همچنین مسائلی، چون چالشهای اخیر اصلاحطلبان با دولت و همچنین حضور افرادی، چون محمدجواد ظریف و علی لاریجانی بهعنوان گزینه نهایی اصلاحطلبان در انتخاب بهسراغ اکبر ترکان از اعضای شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و از مشاوران حسن روحانی در دولت یازدهم رفتیم که مشروح آن در ادامه از نظر میگذرد.
حمایت قاطع جریان اصلاحطلبی از اصلیترین عوامل موفقیت روحانی در ۹۲ و ۹۶ بود
برخی فعالان سیاسی در روزهای اخیر اظهارات تندی را نسبت به دولت و اعضای دفتر رئیسجمهور داشتند. نسبت دولت با جریان اصلاحات چیست؟ اساسا معتقد به شکلگیری ائتلاف میان روحانی و جریان اصلاحات علیالخصوص در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ هستید؟
چیزی که در ادبیات سیاسی تحتعنوان «ائتلاف» شناخته میشود، نمیدانم واقع شده یا خیر. آن چیزی که مسلم است و در سال ۹۲ و همچنین سال ۹۶ اتفاق افتاد، حمایت قاطع جریان اصلاحطلبی از اصلیترین عوامل موفقیت روحانی بود. ائتلاف معنای دیگری در عرف سیاسی دارد، مبنیبر اینکه افراد بنشینند و مواضع خود را با همدیگر بیان کنند و به فرمولی از توافق برسند. تعهداتی نسبت به هم دارند که این اتفاقات در نظام ما نبوده و سیستم ما سیستم متعارف همانند بقیه کشورها نیست.
در سال ۹۲ اصلاحطلبان و روحانی با هم صحبتی نکردند؟
اصلاحطلبان از موفقیت آقای روحانی حمایت کامل کردند.
از موفقیت وی حمایت کردند یا روحانی را بهعنوان کاندیدای خود معرفی کردند؟
از کاندیداتوری وی حمایت کردند. اصلاحطلبان روحانی را کاندیدا نکردند، روحانی خود کاندیدا شد، ولی اصلاحطلبان حمایت کردند.
توافقی میان اصلاحطلبان و روحانیدر سالهای ۹۲ و ۹۶ نبوده است
اصلاحطلبان در آن برهه زمانی به این نتیجه رسیدند که روحانی را بهعنوان کاندیدای خود مورد حمایت قرار دهند، آیا این امر باعث نشد اصلاحطلبان و روحانی بنشینند و درباره مواضع، کارکردها و... صحبت کنند؟
من از این موضوع اطلاعی ندارم که با هم توافقی کرده باشند یا توافقی را بهثمر نشانده باشند. بهنظرم چنین توافقی نبوده است. آنها تصمیم گرفتند از ایشان حمایت کنند.
عارف گزینه نامناسب یا ناکارآمدی بود که اصلاحطلبان او را کنار گذاشتند؟
بحث ناکارآمدی نیست. در روزهای آخر افکارسنجی کردند و میزان موفقیت را از نظر افکارسنجی درآوردند و تصمیم گرفتند از روحانی حمایت کنند. این نتیجه بررسیهای کارشناسی است.
بهنظر شما کارکرد ایشان و نگاهی که داشتند نگاه اصلاحطلبانه بود؟
روحانی در دوران خاتمی دبیر شورای امنیت ملی بود، بنابراین یک دوره هشتساله با خاتمی کار کردند و یک دوره هشتساله هم دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی بودند. در دورانی که جنگ بود در قرارگاه خاتم رئیس ستاد آن قرارگاه بود که فرماندهی آن با هاشمیرفسنجانی بود؛ بنابراین با این چهره شناختهشده بودند.
جریان اصلاحطلبان چه سهمی در دولتهای یازدهم و دوازدهم داشتند؟
معمولا در سیستم ما سهمبندی نمیشود. اصلا نظامات ما مشابه نظامات حزبی بقیه دنیا نیست. در دنیا احزاب فعالیتهایی دارند، احزاب کار میکنند و برنامه دارند، احزاب را در هر موضوع مهمی که مورد توجه جامعه است، دخالت میدهند و مواضع آنها را سنجش میکنند، این مواضع در داخل حزب تصویب و تبدیل به مواضع حزبی میشود. این ساختار و سازوکاری که در دنیا وجود دارد، هنوز در کشور ما وجود ندارد. به نظر من، اینکه با اندیشه حزبی رشد کنیم در کشور ما جاری نشده است.
علت این درگیریهایی که هر بار از سوی اصلاحطلبان شروع شده و با پاسخ رئیسدفتر رئیسجمهور همراه بودهاند، چیست؟
واعظی نظرات دفتر رئیسجمهور را بیان میکند.
همین امر ذهنیتی ایجاد میکند که رنگ واعظی از خیلیهای دیگر ازجمله جهانگیری پررنگتر است؟
بالاخره رئیس دفتر رئیسجمهور نزدیکترین فرد به رئیسجمهور است. درنتیجه مواضع رئیسجمهور را بیشتر دفتر او بیان میکند.
پس نقش اسحاق جهانگیری که بهعنوان معاون اول بهشمار میآید، چیست؟
ایشان معاون اول دفتر رئیسجمهور نیست. معاون اول تعریفی برای امور اجرایی مربوط به رئیسجمهور دارد. بخشی از امور اجرایی مربوط به رئیسجمهور را معاون اول انجام میدهد؛ از اداره جلسات دولت تا پیگیری تصمیمات دولت است. این امر با رئیس دفتر رئیسجمهور فرق دارد.
در دولت دوازدهم، رئیسجمهور از جهانگیری مانند دولت اول استفاده نکرد
در یکی از مصاحبههای خود عنوان کردید نقش واعظی خیلی پررنگتر از جهانگیری است.
الان موقع بیان این امر نیست، ولی اساسا در دولت دوم روحانی، رئیسجمهور از معاوناول مطابق دولت اول استفاده نکرده است.
چرا؟
علت این امر را نمیدانم، ولی بیشتر کارهایی که به اصطلاح در دولت یازدهم با محوریت معاون اول انجام میشد، در دولت دوازدهم با محوریت رئیسدفتر انجام شد.
بهنظر شما چه اتفاقی افتاد که در این دولت تا حدودی جهانگیری در سایه رفته است؟
جهانگیری در دولت دوازدهم کمرنگ شد. دلیلش را واقعا نمیدانم. در دولت یازدهم نقش وسیعتری داشت و کمک بیشتری میکرد، در خیلی از کارها محور تصمیمات کارهایی بود که معاون اول انجام میداد، ولی در دولت دوازدهم کارهایی که جهانگیری در دولت یازدهم بیشتر برعهده میگرفت بخشی متوجه واعظی شد و با محوریت وی انجام میشد.
سال ۹۲ از سر مصلحت روحانی انتخاب شما و اصلاحطلبان بود؟
در سال ۹۲ انتخاب همه ما روحانی بود، نه اینکه چارهای نداشتیم و از روی استیصال انتخاب کرده باشیم. بهترین انتخاب آن زمان روحانی بود. آنچه به خیر و صلاح بود، این بود که روحانی رئیسجمهور شود. در شرایط انتخاب وی در شدیدترین تحریمها بودیم. قطعنامههای متعدد علیه کشور وضع شده بود. وضعیت کشور نگرانکننده بود، خطرات جدی ما را تهدید میکرد. کسی که برای این کار ایده داشت و این ایدهها را قبلا اعلام کرده بود و درباره آن کتاب منتشر کرده بود، روحانی بود. روحانی قبل از ریاستجمهوری خود دو کتاب منتشر کرده بود که اینها در مرکز تحقیقات استراتژیک چاپ شد؛ یکی در مورد امنیت ملی و سیاستهای هستهای بود و دیگری امنیت ملی و سیاستهای اقتصادی بود؛ بنابراین انتشار این دو کتاب، بیان مواضع روشن و شفاف در آنها همه ذهنها را به این سمت برد که راهحل درست ادامه کار بعد از وقایعی که توسط احمدینژاد بهوجود آمده بود، کسی است که بتواند این را چاره کند. در آن زمان این فرد روحانی بود.
در سال ۹۲ بهترین گزینه روحانی بود. در سال ۹۶ هم باز روحانی بهترین گزینه بود؟
کسی در آن زمان مطرح نبود که بهتر از روحانی باشد. افرادی را که آن زمان تایید شدند به یاد دارید، کدامیک را میتوان گفت بهتر از روحانی است؟
آیا در انتخابات سال ۱۴۰۰ اصلاحطلبان باز از کاندیداهای قرضی استفاده میکنند یا از جنس خود اصلاحات معرفی میکنید؟
نمیدانم. اصلاحطلبان اطمینان ندارند از افراد و نیروهای اصلاحطلب کسی تایید صلاحیت شود. شانس تایید صلاحیت را در ذهن اصلاحطلبان برای کسی میدانید که اگر کاندیدا کنند او تایید صلاحیت میشود؟ تجربه انتخابات مجلس که مجلس فعلی را محصول آن میدانیم، اینطور بود که کاندیداهای غیراصولگرا معمولا تایید صلاحیت نشدند؛ بنابراین رقابتی بین اصلاحطلب و اصولگرا در انتخابات مجلس اتفاق نیفتاد، بلکه رقابت بین اصولگرا با اصولگرا بود. نتیجه هم انتخاباتی شد که الان شاهدید، چطور گذشت. تعداد شرکتکنندهها و تمایل مردم به این انتخابات رقابتی کم بود، نتیجه هم مجلس فعلی شد. در دوره ریاستجمهوری اگر کسانی از اصلاحطلبان تایید صلاحیت شوند فضای رقابتی ایجاد میشود. آیا این احتمال وجود دارد از این افراد کسی تایید صلاحیت شود؟ من نمیدانم احتمال این امر وجود دارد یا خیر.
آیا اصلاحطلبان باز مجبورند از یک نفر خارج از دایره اصلاحطلبان مثل لاریجانی در سال ۱۴۰۰ استفاده کنند؟
مجبور نیستند. الان در داخل اصلاحطلبان بحث است. بحث سر این است که آیا کاندیدایی با گرایشهای جامع اصلاحطلبی را انتخاب کنند و پشت او بایستند، حتی اگر تایید صلاحیت نشود. عدهای به این فکر میکنند و عدهای به آن فکر میکنند که ببینیم در شرایط موجود چگونه میتوانیم به افکار خود نزدیک شویم، اگر بهصورت کامل هم اتفاق نیفتاد.
اصلاحطلبان تا امروز با لاریجانی در این خصوص رایزنی نداشتهاند؟
اطلاع ندارم. من حدس نمیزنم الان صحبتی اتفاق افتاده باشد.
تعداد اندکی از اصلاحطلبان حامی کاندیداتوری لاریجانی هستند
این احتمال وجود دارد اصلاحطلبان با لاریجانی برای انتخابات ریاستجمهوری و کاندیداتوری وی صحبت کنند؟
کسی تاکنون از این ایده دفاع نکرده است، برخی نیز از این ایده دفاع کردهاند که تعداد اندکی هستند.
چرا دفاع نمیکنند؟ چون حمایت از روحانی برای آنها درس عبرت شده است؟
نمیدانم، چرا اصلاحطلبان از این ایده دفاع میکنند یا نمیکنند، چون نظرات دکتر روحانی نظراتی است که بیشتر در حزب اعتدال و توسعه قرار میگیرد، ولی اصلاحطلبان نظرات دیگری دارند که الزاما با نظرات اعتدال و توسعه یکی نیست.
در حزب اعتدال و توسعه هنوز وارد موضوع انتخابات نشدهایم
حزب اعتدال و توسعه در انتخابات سال دیگر نقشآفرینی مهمی خواهد داشت. بهنظر شما تلاش میکنند گزینه دیگری داشته باشند؟
گفتگوهای پراکندهای در میان اعضای حزب اعتدال و توسعه شده، ولی هنوز در جلسه جامعی این موضوع بحث نشده که آنها چه موضعی خواهند گرفت.
ماجرای «تکرار میکنم» خاتمی همچنان در جامعه طرفدار دارد؟
ایشان محبوبیت فوقالعادهای دارد. اینکه چه موضعی میگیرد یک زمانی تعیینکننده بود. بهیاد داشته باشید برخی مواقع حرف ایشان سبب میشد لیست تهران همگی رای بیاورند. چنین موقعیتی ایشان هنوز دارد. اینکه جمعبندی ایشان چیست، اطلاعی ندارم.
درخصوص کاندیداتوری ظریف نظر شما چیست؟
ظریف عنوان کرده کاندیدا نمیشود.
ظریف در نیامدن جدی است، بعید است وارد میدان انتخابات شود
بله، گفت کاندیدا نمیشود، ولی ظاهرا رایزنیهایی با او صورت گرفته است.
خیر، خود او مهم است. او فردی جدی است و اگر بگوید نمیآیم عمل میکند. من هم بعید میدانم وارد میدان انتخابات شود.
بعید است در انتخابات اصلاحطلبان پشت سر فردی غیراصلاحطلب قرار بگیرند/ اصلاحطلبان نگاه مثبتی به لاریجانی ندارند
این احتمال وجود دارد که سال ۹۲ مجددا تکرار شود و از روی ناچاری اصلاحطلبان به لاریجانی یا شخص دیگری پناه بیاورند؟
احتمال این امر کم است، چراکه خود اصلاحطلبان بیان کردند. اینهایی که از اصلاحطلبان صحبت کردند و من نظرات آنها را شنیدهام، در میان آنها تمایل به لاریجانی را درخشان ندیدم. یکی، دو نفر شاید مثبت حرف زده باشند، ولی بقیه نگاه مثبتی نداشتند.
درحالحاضر اصلاحطلبان کاندیدا دارند؟
باید از خود اصلاحطلبان بپرسید. در حزب اعتدال و توسعه هنوز بحثی نشده است. در حزب اعتدال نفراتی مطرح هستند، ولی هنوز بحث نشده است.
ارزیابی شما از وضعیت انتخابات جریان اصولگرا چیست؟
روحانی با یک نظریه آمد که آن حل مساله هستهای بود. دو سال اول را صرف این کار کرد تا بهنتیجه رسید و برجام خروجی آن بود. دو سال هم دستاوردهای اقتصادی برای ما داشت. رشد اقتصادی، اشتغال، درآمدهای ارزی، صادرات نفت و... داشت. این چیزی بود که بعد از برجام اتفاق افتاد. با آمدن ترامپ مجددا بهسوی مخالفت با برجام چرخیدند و از برجام خارج شد، تحریمها را تمدید کرد و شرایط سختگیرانهتری نسبت به قبل را اعمال کرد.
روحانی الان این نظر را دارد تا دولت را بدون تحریم به دولت بعدی تحویل دهد. اگر در این کار موفق شود ماموریت خود را تکمیل کرده است. بهطور کامل کارآمدی برجام را نشان داده است، اگر موفق شود دولت را بدونتحریم به دولت بعدی تحویل دهد. به همینخاطر مخالفان روحانی نمیخواهند این اقدام به دست وی انجام شود، چون میدانند موفقیت روحانی، برجام خواهد بود؛ بنابراین کوشش میکنند این اتفاق به دست وی اتفاق نیفتد.
منطق اصولگرایان این است که میگویند باید اتفاقی مثل انتخابات مجلس جدید بیفتد. آنها به این امر راغب هستند. شرکت حداکثری هدف آنها نیست؛ هدف این است که مسیر خود را جلو ببرند، حداکثری هم نشد مشکلی نیست.