به گزارش خبرگزاری دانشجو-«رند پال»، سناتور ایالت کنتاکی در کنگره ایالات متحده آمریکا در گزارشی برای پایگاه خبری-تحلیل نشنال اینترست، از دولت جدید آمریکا میخواهد تا از شکستها و ناکامیهای تاریخی دولتهای قبل از خود در به راه انداختن و هدایتِ جنگهای پوچ و بی پایان آمریکا، مخصوصا در منطقه خاورمیانه درس بگیرد و هر چه سریع تر، نظامیان آمریکایی را قبل از ایجاد هزینه های مادی و انسانیِ بیشتر، به کشورشان بازگرداند. وی در این رابطه مینویسد:
«پس از گذشتِ حدود 20 سال، تنها در جنگهای عراق و افغانستان، بیش از 7 هزار نظامی آمریکایی جان خود را از دست داده و بیش از 50 هزار نظامی آمریکایی دیگر نیز مجروح شدهاند.
هزینه 5.4 تریلیون دلاری آمریکا در منطقه!
آمریکا در طول این سالها و در جنگهای مذکور، بیش از 5.4 تریلیون دلار نیز هزینه کرده است. بدون تردید، آمریکا در کشورهای یاد شده، هزینههای مادی و انسانی زیادی انجام داده و اینها، تنها، چیزهایی هستند که قابل سنجش هستند. بدون تردید ما قادر نیستیم فروپاشی خانواده و ارتباطات خانوادگی نظامیان آمریکایی و همچنین خودکشیهایی که پس از شنیدن خبر مرگ عزیزان در افغانستان توسط افراد نزدیک به نظامیان آمریکایی انجام شده را در آمارها بگنجانیم تا تصویری روشنتر از زیانبار بودنِ جنگهای مذکور در ذهن داشته باشیم.
شاید برخی در این رابطه بگویند که خوب، این آمارها در واقع هزینههای جنگ هستند که در جنگ های دیگر نیز قابل مشاهده هستند. با این حال، نباید فراموش کنیم که در هر جنگی، تلفاتی که متحمل می شویم باید در راستای یک «هدفِمشخص» قرار داشته باشد.
این هدف باید استقرار یک وضعیت بهتر از نظر صلح و آرامش باشد. برای اینکه یکچنین هدفی محقق شود باید یک «تئوریپیروزی» نیز وجود داشته باشد. ما آمریکاییها سال هاست که مسائلی از این نوع را به نظامیان خود در کالجهای نظامی آموزش میدهیم. بر اساس قانون اساسی آمریکا، جنگ از سوی آمریکا باید با موافقت کنگره و همچنین موافقت مردم انجام شود تا اهدافی که پیشتر به آنها اشاره کردیم را محقق کند.
با این حال، پس از گذشت حدودا بیست سال از درگیریهای ما در جنگ هایی نظیر عراق و افغانستان، به هیچ عنوان شاهد ساختار درستی در پیشبرد عملیات جنگی خود، نبوده و نیستیم.
آمریکا هیچ گاه پیروز نشده است!
ما در این جنگ ها نه تنها به پیروزی نزدیک هم نیستیم، بلکه حتی نمیدانیم که اساسا پیروزی در این جنگها چگونه است؟! و در چه حالتی میتوانیم خود را پیروز بدانیم.
ما سیاستمدارانِ آمریکایی باید بپذیریم که در به راه انداختن جنگهای مذکور، به هیچ عنوان صادق نبودهایم. ما مدام اهداف جنگی خود را تغییر داده و میدهیم. ما فرصتهای زیادی را در جنگهای مذکور از دست دادهایم و جدای از هزینههای مالی و روانی که پرداختهایم، آمریکاییهای زیادی را نیز در راه اهدافِ گنگ و نامفهوم، قربانی کردهایم. ما حتی هنوز نمی دانیم که چه زمان قرار است به رفتارها و رویه های نظامیِ مخرب خود خاتمه دهیم؟
اکنون که سال جدید میلادی شروع شده و دولت جدیدی در آمریکا سرکار آمده، ما می توانیم روندِ جنگ های بی پایانِ آمریکا را معکوس سازیم. من امیدوار هستم که ما در نهایت در پایان این شبِ سیاه، روزگاری سفید را تجربه کنیم. با این حال، انتصاب افرادی نظیر "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه جدید آمریکا که سابقه ای طولانی در حمایت از انجام اقدامات مداخله جویانه نظامی دارد، بار دیگر این مسئله را به ما نشان داد که آمدنِ یک دولت جدید در آمریکا به معنای تغییر رویهها و سیاست ها نیست.
آنتونی بلینکن یک فرد مداخله جوست
زمانی که در جلسه استماعِ مرتبط با تایید بلینکن به عنوان وزیر خارجه جدید آمریکا در سنا از وی پرسیدم که چه درسهایی از درگیری های فرسایشی ما در خاورمیانه فراگرفته است؟ وی اقدام به فرافکنی کرد و گفت: "ما بیش از آنکه به جنگ و منازعه دست بزنیم، باید دیپلماسی آمریکایی را به پیش ببریم". من یک نفر به عنوان یک سناتور آمریکایی امیدوارم که بلینکن واقعا به این گفته خود ایمان داشته باشد.
در جریان جلسه استماع سنا، ما به این نکته اشاره کردیم که آنتونی بلینکن در کنار "باراک اوباما" رئیس جمهور سابق آمریکا و "جو بایدن" معاونِ وقتِ ریاست جمهوری آمریکا در آن زمان(در دوره اوباما)، قویا از ساقط کردنِ "معمر قذافی" رهبر لیبی حمایت می کردند. با این حال مدت زمان چندانی از سقوط قذافی نگذشته بود که آن ها فهمیدند که هیچ قدرتِ جایگزینی برای قذافی وجود ندارد و در نتیجه، شورش و آشوب، لیبی را فراگرفت.
ارزیابی ما این است که آن ها(مخصوصا بایدن و بلینکن)، درس هایی که در مورد لیبی تجربه کردهاند را در ذهن داشته باشند. با این همه باید پرسید که اگر واقعا چنین است، چرا آنها در ادامه کار خود، از شورش و آشوب در سوریه حمایت کرده و حتی خواستار حمله به این کشور شده بودند؟ ما بارها و بارها در سیاست خارجی آمریکا این حقیقت را فهمیده ایم که تغییر نظام های سیاسی در کشورهای مختلف، تنها می تواند موجب بدتر شدنِ شرایط و اوضاع شود.
من واقعاً نگرانم که جو بایدن و آنتونی بلینکن، بدون درس گرفتن از تجربیات تاریخی آمریکا، همچنان اقدامات مداخلهجویانهای را در اقصی نقاط دنیا دنبال کنند که اساسا از هیچ هدف مشخصی نیز برخوردار نیستند. امری که همچون گذشته و در دولتهای قبلی آمریکا، شکست ها و ناکامیهای زیادی را به ایالات متحده آمریکا، تحمیل خواهد کرد.
بایدن از فرصت طلایی استفاده کند
جو بایدن از فرصتی طلایی برخوردار است تا تغییری اساسی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند و به جنگ های بی پایان آمریکا، هر چه سریع تر خاتمه دهد. ما باید به دیپلماسیِ مدبرانه بازگردیم و برای پیشبرد هر هدفی، صرفاً به "سرنیزه" اتکا نکنیم. ما باید راه های تعامل و ارتباط با طرف ها و کشورهای گوناگون را همواره باز نگه داریم. این مساله بدون تردید بیش از هر موضوع دیگری در راستای اهداف و منافع ملی آمریکا قرار دارد.
با این حال به نظر من(سناتور رند پال)، حضور فردی نظیر آنتونی بلینکن به عنوان وزیر خارجه آمریکا، ما را دقیقا در نقطه مقابلِ یکچنین وضعیتی قرار می دهد.
جنگ را باید پایان دهیم
خیلی راحت است که من به عنوان یک سناتور آمریکایی، به این مسئله بی تفاوت باشم و همراه با جریان آب حرکت کنم. با این حال، من چنین کاری نخواهم کرد. من به عنوان یک سناتور آمریکایی، سال ها برای ارزیابی مجدد سیاست خارجی آمریکا مبارزه کرده ام تا از این طریق، راه را برای خاتمه بخشیدن به "جنگ های بی پایان آمریکا" هموار کنم و نیروهای نظامی آمریکا را که در خارج از این کشور مستقر هستند، به خانه بازگردانم.
من از تمامی ظرفیت هایم استفاده خواهم کرد تا یکچنین هدفی محقق شود. از این منظر، من موظفم تا تمامی اشتباهات گذشته آمریکا را به آنتونی بلینکن و تیم وی در وزارت خارجه آمریکا گوشزد کنم. از دیگر همکارانم در کنگره آمریکا نیز انتظار دارم تا رویه ای مشابه را در پیش گیرند».
انتهای پیام/