به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، یک روزنامه یمنی با انتشار یادداشتی به بررسی چگونگی آغاز سلطه آمریکا بر یمن و سوءاستفاده از آسمان این کشور پرداخت؛ سلطهای که با انقلاب ۲۰۱۴ به پایان رسیده و از همان زمان عربستان به نیابت از آمریکا جنگی تمام عیار علیه یمن به راه انداخته است.
در این یادداشت که در روزنامه «الثوره» به قلم «عبدالرحمن الأهنومی» منتشر شد، آمده است: در نوامبر سال ۲۰۰۰، بالگردهای آمریکایی تلاش کردند تا در عدن فرود آیند اما پدافند ارتش یمن این تلاش را ناکام گذاشت و در پی آن بود که آمریکا برای نابودی پدافند این ارتش برنامهریزی کرد.
بنا بر این یادداشت، از سال ۲۰۰۰، «علی عبدالله صالح» رئیس جمهور پیشین یمن، تقویت روابط با آمریکا و بازکردن درهای کشورش به روی آمریکاییها را آغاز کرد. حادثه ناوشکن کول، که در اکتبر ۲۰۰۰ در ساحل عدن رخ داد ، راه را برای قیمومیت و کنترل نظامی ، سیاسی و امنیتی آمریکا بر یمن را باز کرد.
حمله به ناوشکن «یواساس کول» (USS Cole) آمریکا در ۱۲ اکتبر ۲۰۰۰ و هنگام سوختگیری این ناوشکن در بندر عدن صورت گرفت و طی آن، ۱۷ ملوان آمریکایی کشته و ۳۹ تن زخمی شدند. این حمله انتحاری توسط یک قایق حامل مواد منفجره در نزدیکی ناوشکن صورت گرفت و القاعده مسئولیت آن را برعهده گرفت. دو سال پیش بود که آمریکا اعلام کرد که در یکی از حملات آمریکا علیه القاعده در یمن، طراح این حمله را کشته است.
در پی این حادثه مرگبار، بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴، علی عبدالله صالح، دستکم سه بار به آمریکا سفر کرد اما مهمترین سفرهایش به ۲۶ نوامبر ۲۰۰۱ و نهم ژوئن ۲۰۰۴، یعنی دو سفر اولش باز میگردد. در سفر نخست، رئیسجمهور یمن شتاب خود را برای متعهد شدن به همراهی با آمریکا در جنگی که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، آغاز کرد، نشان داد و به «جورج بوش» متعهد شد که از جنگی که آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم آغاز کرده، حمایت کند.
بنا بر این یادداشت، حادثه ناوشکن USS Cole، به دروازه اصلی سلطه نظامی آمریکا بر یمن تبدیل شد. پیامدهای این انفجار تنها به یمن محدود نشد و به سودان و سایر کشورهای آفریقایی نیز رسید. آمریکا این حادثه را بهانهای برای دخالت و آغاز جنگ برای تسلیم کردن این کشورها قرار داد که تا سال ۲۰۱۴ ادامه یافت.
نگارنده در ادامه به سفر دوم صالح به آمریکا اشاره میکند و مینویسد: علی عبدالله صالح در نشست سران گروه هشت، موسوم به G۸، در نهم ژوئن ۲۰۰۴ در جزیره «سی آیلند» ایالت جورجیا با جورج بوش ملاقات کرد. طی این دیدار درباره چیزی که در آن زمان از آن به عنوان «طرح خاورمیانه بزرگ برای اصلاحات در منطقه، تحولات منطقهای و بینالمللی مورد اهتمام مشترک و همکاری میان دو کشور دوست» یاد شد، رایزنی شد.
نکته قابل تاملی که نویسنده به آن اشاره میکند، زمان این دیدار است و مینویسد: این دیدار تنها یک هفته پیش از جنگ وحشیانه و تمام عیار صالح علیه رهبر شهید «سید حسین بدر الحوثی» در استان «صعده» صورت گرفت. این جنگ در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۴ آغاز شد.
وی مینویسد: «در سپتامبر ۲۰۰۴، «لینکلن بلومفیلد» دستیار وزارت خارجه آمریکا در امور سیاسی و نظامی، وارد صنعا شد و با علی عبدالله صالح ملاقات کرد. در این دیدار رئیسجمهور وقت یمن با درخواست آمریکا مبنی بر نابودی و برچیدن موشکهای پدافندی و عدم خرید سامانههای پدافندی جدید متعهد شد. وی همچنین متعهد شد که بدون موافقت و نظارت آمریکا اقدام به خرید هیچ سلاحی نکند.»
به اعتقاد نگارنده، آمریکاییها خیلی پیشتر از آن متوجه شده بودند که علی عبدالله صالح همپیمانی است که میتوان به آن برای نابودی یمن، تسلیم آن و برداشتن کلیه عوامل قدرتی که مانع حضور آمریکا در این کشور میشود، اعتماد کرد. در یکی از این دیدار، صالح گفته بود که هرچیزی قیمتی دارد و در ازای نابودی سلاحها و بازکردن آسمان برای هواپیماهای آمریکایی، درخواست پول کرده بود.
در ادامه این یادداشت آمده است: با وجود آنکه آمریکاییها موافقت مطلق علی عبدالله صالح برای تسلط بر آسمان یمن و انجام حملات نظامی در هر مکانی را داشتند اما دو حادثه مربوط فرودگاه عدن در سال ۲۰۰۰ و کنترل نیروهای مسلح بر بالگردهای آمریکا و ممانعت از فرود یا پرواز آنها، آمریکا را بر آن داشت که به باز بودن آسمان یمن و انجام عملیات نظامی برای هواپیماهای خود بسنده نکند و خواستار برچیدن پدافند هوایی و نابودی آن، تغییر عقیده ارتش، تضعیف و تفکیک نیروهای دریایی و هوایی، محدود کردن سلاحهای در دسترس یمن، ممنوع کردن تجهیز به برخی سلاحها و در نهایت نابودی و متلاشی کردن کامل نیروهای هوایی و دریایی و آغاز خلع سلاح شهروندان یمنی از سلاحهای سبک و نیمه سنگین شد.
«نوام چامسکی» در کتاب «چه کسی بر جهان حکومت میکند» میگوید: مسئولان وزارت خارجه آمریکا و متخصصان سیاست خارجی در واشنگتن از آغاز جنگ ۱۹۳۹، برای سیطره بر جهان پس از پایان این جنگ برنامه ریزی کردند و مساحت وسیعی را برای سلطه آمریکا در نظر گرفتند که شامل منابع نهفته در خاورمیانه میشد. در چارچوب حفظ این مساحت وسیع، آمریکا دائما در تلاش است با قدرت و توانمندی نظامی و اقتصادی هژمونی را حفظ کند و در عین حال تلاش میکند تا هرگونه اقدام برای اعمال حاکمیت در کشورهای موجود در این مساحت مشخص، را ناکام گذارد. این طرح آمریکا به سرعت پس از جنگ جهانی دوم اجرایی شد.
پس از انفجار ناوشکن USS Cole،دولت آمریکا به ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش به صراحت اعلام کرد که یمن، سودان و سایر کشورهای متهم در این حمله را مجازات میکند. در اول نوامبر ۲۰۰۰، نیروهای مسلح یمن هواپیماهای عمودپرواز آمریکا را که تلاش داشتند در فرودگاه عدن فرود آیند، رهگیری کردند و در ششم همان ماه، فرودگاه عدن مانع فرود یک فروند بالگرد نظامی آمریکا شد و این دومین حادثه طی یک هفته بود.
پیش از این دو حادثه، جمهوری یمن طی بیانیهای به جنگندهها و پرندههای نظامی آمریکایی هشدار داده بود که وارد آسمان یمن نشوند، در غیر این صورت مانند مهاجم و اهداف دشمن با آنها برخورد خواهد شد. با این حال بالگردهای آمریکایی همچنان در یمن فرود میآمدند و در نزدیکی سواحل یمن پرواز میکردند.
در ادامه این یادداشت آمده است: «پنج سال بعد، علیعبدالله صالح در اول دسامبر ۲۰۰۵ گفت که آمریکا به بهانه هدف قرار گرفتن ناوشکن USS Cole، قصد داشت تا شهر عدن را اشغال کند اما وی به تعبیر خودش از راههای دیپلماتیک مانع این امر شده است. مقصود وی از راههای دیپلماتیک، تسلیم شدن مطلق در مقابل آمریکا، خلع سلاح، متلاشی کردن ارتش یمن و نابود کردن آن، باز کردن آسمان یمن برای هواپیماهای آمریکایی، ایجاد پایگاههای نظامی برای آمریکا و قرار گرفتن یمن تحت قیمومیت نظامی، امنیتی و سیاسی آمریکا بود.»
نویسنده در ادامه به حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا اشاره کرد و نوشت که در همان زمان که سید حسین بدرالدین الحوثی، در حال تبیین طرح و حرکت قرآنی خود در «مران» واقع در استان «صعده» بود، تحلیل روشنگرانهای از انفجارهای ۱۱ سپتامبر ارائه داد و آن را حادثه وحشتناکی توصیف کرد که آمریکا از طریق آن میخواهد جنگ علیه اسلام و منطقه را رقم بزند و این بهانهای است برای اشغال ملتها و کشورها و سلطه بر منابع انرژی و سرمایههای آنها.
در ادامه این یادداشت آمده است که پس از ۱۱ سپتامبر، جورج دبلیو بوش شعار هر کس با آمریکا نیست، پس ضد آن است را سر داد و کشورهای عربی را بین دو گزینه قرار داد و گفت که یا با ما باشید یا هدف ما در جنگهایمان. در هفت اکتبر ۲۰۰۱، نخستین عملیات آمریکا برای اشغال افغانستان به بهانه حوادث ۱۱ سپتامبر و با هدف نابودی طالبان و «بن لادن» که هر دو ساخته دولت آمریکا با هزینه سعودیهای و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس برای مقابله با نیروهای شوروی بود، انجام شد.
در ماه دوم و به طور مشخص در ۲۶ نوامبر ۲۰۰۱، علی عبدالله صالح به واشنگتن رفت تا با کاخ سفید بیعت کند. با جورج بوش دیدار و یک توافق امنیتی با او امضا کرد که بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای آن زمان، به آمریکا اجازه میداد تحقیقاتش در خصوص حمله به ناوشکن کول را گسترش دهد. اما حقیقت این بود که به هواپیماهای آمریکایی اجازه داده شد در آسمان یمن پرواز کنند و صالح به بوش تعهد داد که از جنگ آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم حمایت کند.
در سوم نوامبر ۲۰۰۲، یک هواپیمای آمریکایی، نخستین عملیات هوایی در آسمان یمن را انجام داد و در آن زمان اعلام شد که یک خودروی حامل «ابوعلی الحارثی» و «احمد حجازی» در مأرب را هدف قرار داده است. این امر نشان داد که آسمان یمن به روی آمریکاییها باز است و یمن در اختیار هواپیماها، سربازها و پایگاههای آمریکایی است.
آمریکا فهمید که یمن را در چنگ دارد و به همین دلیل برای اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ تدارک دید و در ۱۹ مارس تا اول می ۲۰۰۳ عملیاتش برای اشغال عراق را انجام داد که اشغال نظامی و سیاسی عراق و سلطه بر چاههای نفت آن منجر شد و پیامدهای آن تا به امروز ادامه دارد.
صالح در دیدار با لینکلن بلومفیلد متعهد شد که اقدام به خرید سامانههای پدافندی جدید نکند و سامانههای موجود را نیز امحا کند و کلیه قراردادهای خرید اسلحه را لغو کند.
روزنامه الثوره یمن در همان زمان گزارش داد که واشنگتن ممنوعیت واردات اسلحه به یمن را لغو کرده است اما اسناد موجود نشان میدهد که صالح در این دیدار به نابودی پدافند هوایی یمن، عدم خرید سلاحهای پدافندی و لغو کلیه قراردادهای خرید تسلیحات متعهد شد و در مقابل نابودی هر موشک سامانه پدافندی یمن، یک میلیون دلار پول طلب کرد اما بنا بر اسناد ویکیلیکس پس از سکوتی سنگین میان طرفین این دیدار، صالح حرفش را پس گرفت و گفت که مزاح و مبالغه کرده است.
رئیسجمهور وقت یمن تصریح کرد: از این پس تلاشی برای تجهیز شدن به این سلاحها نخواهد کرد اما هر چیزی قیمتی دارد. آمریکا چه مبلغی را میتواند پرداخت کند؟ بلومفیلد نیز گفت که بهای کل سامانه MANPAD پیشتر مشخص شده و این امر غیرقابل مذاکره است.
صالح در این دیدار اذعان داشت: ما ۱۴۳۵ موشک [ضدهوایی] داریم که همه را نابود خواهیم کرد. بلومفیلد نیز مهلت ۹۰ روزه برای این امر را تعیین کرد و گفت که آمریکا آموزشها و تکنولوژی لازم برای این امر را در اختیار یمن قرار میدهد.
بنا بر این یادداشت، صالح همچنین متعهد شد که سامانههای پدافندی جدید نیز خریداری نکند و دستیار وزارت خارجه آمریکا نیز به او اطمینان داد و ادعا کرد:« این سامانهها بیشتر به سود تروریستها است تا ارتش شما!»
نخستین مرحله از بین بردن موشکهای پدافند هوایی یمن که تعداد آنها به ۱۱۶۱ عدد میرسید در ۲۸ فوریه ۲۰۰۵ در منطقه «الجدعان» در استان مأرب صورت گرفت. مرحله دوم نابودی ۱۰۲ موشک دیگر در پایگاه نظامی واقع در وادی حلحلان در مأرب و در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت.