به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در تازهترین تلاش امپراتوری رسانهای طرفدار تروریسم، ایندیپندنت فارسی در گزارشی به موضوع اقلیتهای دینی بویژه مسیحیان و ایزدیها در سوریه پرداخته و از قول یک شهروند ناشناخته مسیحی سوری، ایران را متهم به شیعه گری و در نهایت آوارگی سوریها کرده است.
نگاهی به مقالات و گزارشهای این رسانه ها، این جمع بندی را به دست میدهد که هدف از تکرار این اتهامها و جعل حقیقت در ارتباط با بحران امنیتی منطقه، جا انداختن دروغهای بزرگ و نیز دادن آدرس غلط درباره چگونگی شکل گیری بحران، پشت پردهها و نیز تطهیر عوامل و بانیان واقعی تروریسم است.
برای پاسخ به این جعلیات، باید نکاتی را به این رسانهها یادآوری کرد.
اسفند ۸۹ جهان غرب و بازیگران منطقهای تصمیم گرفتند دولت اسد را حذف کنند، بنابراین نطفه اولین گروههای تروریستی را در سوریه گذاشتند و با بالا گرفتن اعتراضات در برخی استانها از جمله درعا، مرزهای کشورهای همسایه بر روی ورود سلاح و جنگجوی خارجی به داخل اراضی سوریه باز شد.
بازیگران اصلی در بحران سوریه یکی ترکیه بود که شهرها و دروازههای مرزی خود را بر روی تردد تروریستها و نیز به عنوان اقامتگاه موقت آنان، باز گذاشت و دیگری دولتهای منطقهای بخصوص عربستان و امارات بودند که در تاسیس گروههای تکفیری و تروریستی، تغذیه فکری از طریق آموزههای وهابیت و تامین مالی این گروه ها، وارد بازی در سوریه شدند و نقش مهمی هم ایفا کردند.
صدای اسد و برخی طرفهای منطقهای از جمله ایران که نسبت به پیامدهای بازی جدید هشدار میدادند، در لابلای هیاهوی برخی دولتمردان در منطقه و شانتاژ رسانهای آنان گم شد و در غرب هم گوش شنوایی نبود.
حتی انتشار و پخش تصاویر و ویدئوهایی از انبوه رفتارهای خشن، از جمله بریدن سر و مثله کردن افراد، وجدانهای خفته را بیدار نکرد تا دستکم پیش بینی کنند این روند به کجا میرسد؟
در آن روزگاران، آمریکا، برخی کشورهای اروپایی و نیز کشورهای منطقه انواع امکانات و تسلیحات و منابع مالی را در اختیار گروههایی موسوم به "جهادی" با عناوین مختلف قرار دادند که بزودی به اژدها تبدیل میشدند.
بحران سازان در ابتدا القا کردند که جنگ در سوریه، جنگی طایفی میان علویها و شیعهها با اهل سنت است، اما در ادامه مسیر زمانی که کنترل بخشی از گروههای تروریستی از دست سازندگانشان خارج شد و اختلافات میان گروههای جهادی و عشایر و شهروندان عادی بالا گرفت، کشتار سنیها نیز شروع شد تا دست عوامل اصلی بحران سوریه و منطقه رو شود.
اینجا بود که تفکر وهابیت از لایههای درونی به کف امواج آمد و نشان داد که همه این بازیها یک بهانه بود و سنیهای بسیاری در سوریه و عراق با درک موضوع از این گروهها جدا شدند و هستههای جدید مقاومت را در کنار گروههای اصیل مقاومت شکل دادند.
برای روشن شدن این بخش حتما باید به آرشیو رسانههای آن روزگار و میلیونها فریم تصویر از کشتارهای صورت گرفته در شبکههای اجتماعی رجوع کرد، اسنادی که قابل پاک کردن از صفحه تاریخ نیست.
برای اینکه مشخص شود چه کسانی پشت بحران امنیتی منطقه قرار دارند، باز هم باید آرشیو روزنامههای سال ۲۰۱۳ را در عراق و آمریکا تورق کرد؛ آنجا که نوری المالکی در سفر به آمریکا به اوباما و دستیارانش در وزارت خارجه و دفاع بارها هشدار داد که نگاه غرب به بحران امنیتی در سوریه، در نهایت سراسر منطقه را درگیر خواهد کرد و حتی نگرانی اش را از کشیده شدن دامنه آتش به داخل عراق ابراز کرد.
با اینحال بازهم هشدارها جدی گرفته نشد و نوری المالکی نگران از جانب مرزهای غربی به بغداد بازگشت و عراق همچنان در بیم و امید بسر میبرد.
آن هنگام که نوری المالکی در واشنگتن هشدار میداد، "فروپاشی نظام امنیتی در سوریه و ادامه این وضعیت به اشاعه تروریسم در منطقه منجر خواهد شد"، گروه تروریستی و تکفیری داعش تازه سر از تخم در آورده بود و با جذب نیروهای سایر گروههای تروریستی حجم بزرگی از تسلیحات و منابع اهدایی دولتهای غربی و منطقهای را به خود اختصاص میداد.
دولتهای غربی و رسانه هایشان آن روزها داعش را انقلابیون صحرا مینامیدند و همه تقصیرها در عراق را گردن دولت منتخب مردم این کشور میگذاشتند و گوشها را میبستند تا صدای حقیقت را نشنوند، بطوری که دولت اوباما گوشهایش را گرفت تا هشدار نوری المالکی را که گفته بود تروریسم بزودی وارد شهرهای عراق خواهد شد، نشنود.
غرب به هشدارهای نوری المالکی نخست وزیر وقت عراق درباره خطرات تروریسم بیتوجهی کرد
البته زمان زیادی نگذشت که خانم هیلاری کلینتون و بعد از آن دونالد ترامپ فاش ساختند که داعش، اژدهایی که قرار بود سراسر منطقه را ببلعد، ساخت آمریکا (made in USA) و متحد اصلی اش عربستان بوده است.
مقاومت در برابر تروریسم از همان آغاز ورود بحران به داخل سوریه آغاز شد و گروههای مقاومت شکل گرفتند و تا امروز تنها کسانی با تروریسم بر روی زمین جنگیده اند، همین گروههای مقاومت هستند که اتفاقا بدنه اصلی آن را شیعیانی تشکیل میدادند که هدف اصلی قتل و کشتارها بودند.
جریان مقاومت با سازماندهی و هدایت ایران در منطقه شکل گرفت و این تنها نیرویی در زمین نبرد است که توانست حرکت طوفانی تروریسم وهابی را متوقف کند که اگر نکرده بود، آتش آن امروز دامن اروپا را هم میگرفت.
شاید بد نباشد در ارتباط با آمار قربانیان یورش داعش به عراق، از بغداد یک آمار جامع درخواست تا روشن شود در میان اقلیت ها، بیشترین قربانیان داعش شیعیان (شامل ترکمن ها، کردها و عربهای شیعه) بودند که دولتهای غربی و سازمانهای بین المللی در قبال جنایات رخ داده علیه آنان سکوت کرد.
اما حالا چندی است که موضوع تروریسم در عراق و سوریه از زاویه دیگر در مرکز جریان سازی رسانههای غربی و عربی منطقه قرار گرفته است که شاید هدف اصلی آن تطهیر گروههای تروریستی و موسسان و حامیان آنها باشد.
از جمله ادعا و دروغ بزرگی که هر از گاه تکرار میکنند، مبنی بر اینکه عامل کشته شدن و آوارگی اقلیتهای مسیحی و ایزدی، مداخله ایران در بحران سوریه است و این جریان سازی رسانهای شهروندان خاورمیانه را با این سوال روبه رو میسازد که "براستی چه کسانی بیشترین ضربه و صدمه را به اقلیتهایی مانند مسیحیان و ایزدیها زدند؟ "
مدعیان این دروغ بزرگ هرگز یک برگ سند ارائه نمیکنند که نشان دهد شیعهها یا گروههای مقاومت در جایی از منطقه با اقلیتها درگیر شده باشند، حال آنکه اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان میدهد، اقلیتهای مذهبی در سالهای بی پناهی خود مورد حمایت نیروهای شیعی و مقاومت قرار داشته اند.
تاکنون هیچ اقلیت دینی تحت فشار یا سرکوب و درگیری با شیعیان، منطقه و محل زندگی خود را ترک نکرده و آواره نشده است. مسیحیان درسال ۲۰۱۴ با فتاوای صادره از شیوخ در ریاض پایتخت عربستان توسط داعش رانده شدند.
ایزدیها در عراق نیز به واسطه همین فتاوای رهبران وهابیت در عربستان، قربانی جنایات داعش شدند؛ حتی خود ایزدیها میدانند که شهر و خانه شان، پس از آنکه پیشمرگههای حزب دمکرات کردستان عراق شهر سنجار و نواحی اطراف آن را تخلیه و اهالی را در برابر یورش داعش رها کردند، به محاصره افتادند و توسط جنگجویان تروریست وهابی کشته شدند و زنانشان به اسارت برده شد. درشمال عراق و سوریه کسی نیست نداند کلیساها و معابد و موزهها و آثار تاریخی سوریه را چه کسانی نابود کرده اند.
متاسفانه رسانههای ضد مقاومت، با تحریف حوادث تاریخی آن هم مربوط به دوره معاصر، از هم اکنون در حال جابجا کردن جایگاه شاکی و متهم هستند.
اینگونه که بر میآید، آمریکاییها، صهیونیستها و سعودیها و سایر دولتهای حامی تروریسم در منطقه با تمام توان رسانهای و با موج سازی، خبرسازی و تولید انبوه تلاش دارند ضمن تطهیر گروههای تروریستی و حامیان آنها، از حذف کامل تروریسم و تفکر تکفیری برای برنامههای آتی خود جلوگیری کنند و دنبال آن هستند کار را به جایی برسانند که در آینده قربانیان و ساکنان گورهای دسته جمعی به خاطر کشته شدن به دست داعش مقصر قلمداد شوند.