گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زینب موسوی؛ همهٔ ما ساعاتی از شبانه روز را به تماشای تلویزیون مینشینیم و برایمان فرقی نمیکند که بیشتر این برنامهها نمونهٔ کپی شده از ساختههای خارجی هستند و هیچ رنگ و بویی از خلاقیت و ایده در پس آنها نیست. معمولا برنامههایی را انتخاب میکنیم که برای لحظاتی بتوانند ما را سرگرم، شاد، و یا به تعبیری از روزمرگی غافل کنند. سیم آخر، شوتبال، خندوانه، زوجینو و... که هدف اصلی آنها سرگرم کردن ما است؛ و همین استقبال ما است که برای سازندگان حس رضایت ایجاد میکند و آنها را به سمتی سوق میدهد تا بیش از پیش در همان مسیر ایرانیزه کردن برنامههای خارجی پیش بروند.
چندسالی است که مسئلهٔ کپی بودن برنامههای سرگرمی صداوسیما جنجالهای زیادی را از سوی مخاطبان و کارشناسان رسانهای برپا کرده و نظرات مختلفی در این باره مطرح شده است. منتقدین براین باورند که برخی از این برنامهها برساخته از هویتیاند که برای ما نیست و هرتلاشی در جهت تعریف آن در چهارچوب ایرانیـ اسلامی، کمکی به تغییر نقش این برنامه نمیکند. برنامهای مثل عصر جدید که اساساً برپایهٔ دیده شدن پیش میرود از ریشه و هویت با فرهنگ ما مغایرت دارد.
عدهای نیز موافقاند، زیرا معتقدند برنامههایی که در دنیا مورد تأیید مخاطبین خود قرارگرفتهاند با ریسک و هزینهٔ کمتر میتواند خروجی رضایت بخشی را برای ما نیز داشته باشد. برای واکاوی بیشتر این موضوع به سراغ مقدادمومن نژاد، تهیهکننده چندی از برنامههای سرگرمی سیما رفتیم و در همینباره با او گفتگو کردیم.
مقداد مومن نژاد تهیه کننده برنامهٔ «شوتبال» و «وقتشه» در خصوص معضل کپی بودن برخی از برنامههای سرگرمی گفت: «اینکه شما دربارهٔ تقلید یک سری برنامهها ازنمونههای خارجی یا کپی بودنشان میگویید دو نکته مهم دارد؛ اول اینکه کپی برنامههای پرطرفدار در دنیا کاملا رایج است و مخصوص کشور ما نیست. پس نمیتوان به اصل کار ایرادی وارد کرد، اما در روند ایرانیزه کردن آنها ملاحظاتی وجود دارد که باید رعایت شود. گاهی یک برنامههایی پرتحرک است که اصلا مخصوص فرهنگ ما نیست و تغیرات اساسی میطلبد گاهی هم مسابقات سوالمحوری است مثل برنده باش و سیم آخر که نمونه ایرانی میتواند دقیقا عین نمونه خارجی آن باشد و فقط تغییر سوالات اتفاقات میافتد.»
او ادامه داد: «من ایرادی به اصل کپی بودن ندارم سوال من این است، دوربینی که با آن فیلمبرداری میکنند مگر ایرانی است؟ واحد سیاری که کل سیستم ما را در دست دارد مگر ایرانی است؟ ما هیچ چیز ایرانی در بحث دیجیتال نداریم که بخواهیم وارد آن شویم. من به عنوان کسی که میخواهد برنامه سازی بهصرفه کند وقتی یک نمونهٔ خارجی را میبینم که ایده دکور و فضایش خوب است، وقتی یک تجربهٔ موفقی به دست آورده در سطح خارجی خود پیروز شده است دیگر یک هزینه اضافی از بیتالمال نمیکنم که بخواهم به یک ایده جدید برسم و در نهایت آیا دیدهشود یا نشود.
تهیهکننده برنامه شوتبال پیرامون هزینه تولید برنامه در صداوسیما گفت: «برنامهسازی هزینههای بالایی دارد. شما حساب کنید هر قسمت و دکوری که زده میشود چقدر هزینه دارد؟ هزینه تولید برنامه خیلی بالاست اگر نخواهید کپی کنید باید انقدر اعتبار داشته باشید و مطمئن باشید آن چیزی که مدنظرتان است دربیاید تا چنین ریسکی را بپذیرید.»
او ادامه داد: البته که باید این را درنظربگیریم که ما از منظر فکر و ایده کمبودی نداریم، اما بیشتر تمرکز در برنامههای سرگرمی، سریالسازی است؛ و فکرها و ایدهها صرف این تولیدات میشود چراکه اولویت اول صداوسیما هم در سریالسازی است. سریال یک فیلمنامه دارد که مخصوص خودمان است. اما خب میبینیم برنامههای تلویزیونی مثل عصر جدید کپی است، صددرصد کپی است، ولی خب ساختارش ایرانی است و موفق هم است. این کار دردنیا رایج است و در همه کشورهای دنیا مانند ترکیه، اسپانیا و آلمان و... تولید میشود.»
با این وجود ایرانیزه کردن برنامههایی مانند عصر جدید، برنده باش، اعجوبه ها، سیم آخر و سایر برنامههایی که به صورت تقلیدی ساخته شدهاند مخاطبهای بسیاری را به خود اختصاص دادهاند که خود سبب ایجاد انگیزه برای ساخت برنامههایی میشود که استقبال از آن قطعی است، اما تعدادی از اهالی رسانه کماکان مخالف کپی کاری برنامهها هستند و خلاقیت، نوآوری و حمایت از ایدههای جدید برنامه سازان را مهمترین رکن در ساخت برنامه به حساب میآورند.
هرمز شجاعیمهر که سالها او را به عنوان مجری تلویزیون در برنامههای مختلفی از جمله برنامه با قدمتِ «سیمای خانواده» دیدهایم در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم تأکید کرد: «چرا سراغ برنامههای خارجی میرویم؟ چون سرمایه گذاری فرهنگی نمیکنیم. برنامههای ما اتاق فکر ندارند. اگر واقعاً طرح و نقشه و اندیشه درستی برای برنامهسازی و مسابقهسازی داشته باشیم انگار فکر میکنیم برنامهمان نمیگیرد. این انگاره در میان مدیران و دستاندرکاران و سازندگان شکل گرفته و به همین خاطر سراغ این شکل برنامهسازی میروند تا پربیننده شوند.»
او در واکنش به کپی کردن از برنامهها و مسابقات خارجی، گفت: «تقلید کار درستی نیست واقعاً یک هنر میتواند به آسمانها پرواز کند به شرطی که با بال خودش برود و اوج بگیرد؛ اصلاً کسی نمیتواند با بال دیگران به جایی برسد. چرا آنقدر کورکورانه فقط به جذابیت فکر میکنند که اگر داخلِ همان نسخههای خارجی که وجود دارند و ما بسیار علاقهمندیم از آن کارها کپی کنیم، عمیق شویم میبینیم که همان نسخهها خودشان پر از ایراد و مشکلاند.»
در این میان برنامههای بسیاری وجود دارند که با استفاده از خلاقیت و ایدهای متناسب با فرهنگ ما ساخته شده است مانند برنامهٔ «کتاب باز» که مروج کتاب و کتابخوانی است و با ساختار دل نشینی که ایجاد کرده است مخاطب را به سوی مطالعه ترغیب میکند. همچنین مستند مسابقهٔ خانه ما که کاملا متناسب با فرهنگ ایرانی_اسلامی ساخته شده است و مورد استقبال زیادی از سوی مخاطبین قرار گرفته است.
مومن نژاد با مقایسه این دو سبک از برنامهسازی گفت: «مشکلی که بعضی از ما ایرانیها داریم این است که فکر میکنیم هر برنامهای که در تلویزیون ساخته میشود باید سرگرم کننده باشد؛ برنامهٔ کتاب باز شبکه نسیم به شدت برنامه پرمحتوا و خوبی است، اما به نسبت برنامههای سرگرمی دیگر درصد بیننده پایینتری دارد. تهیه کننده کتاب باز همانی است که سیم آخر را میسازد؛ آنجا کتاب باز را میسازد که از نظر محتوایی بالا است و این طرف سیم آخر را میسازد که از لحاظ محتوایی پایینتر و کپی است. البته که سوالات سیمآخر هم اطلاعات عمومی به مردم میدهد، ولی مردم به سیم آخر به عنوان برنامه سرگرم کننده نگاه میکنند.»
او در پایان با اشاره به نمونههای موفق دیگر تولیدات سرگرمی در تلویزیون ادامه داد: «برنامه موفقی مثل «خانه ما»، مستند مسابقه است و باز در دستهبندی متفاوتتری از برنامههای سرگرمی قرارمیگیرد. کارکرد آن صرفا سرگرمی نیست این برنامه اول آمده روی داستان قصه زندگیها کار کرده و وارد خانوادهها شده و بعد خانوادهها را وارد یک فضای مسابقه کرده است؛ و نکته این است که این مسابقه اول یک درامی از زندگی آدمها نشان میدهد که مخاطب با خانواده همراه شود بعد نکات آموزشی و خانواده محور را در دل مسابقه میگذارد.
این مسابقه با فرهنگ ما سازگار است. اما ایراد کار این است که ما چنین برنامههایی که کارکرد اول آنها آموزشی است نه سرگرمی را با برنامههایی مثل سیمآخر مقایسه میکنیم که هدف آن سرگرمی است و از آنهم توقع آموزش یا محتوایی فرای سرگرمی داریم. هرتولیدی در صداوسیما جایگاه خودش را دارد و نمیتوان به این راحتی وارد فضای نقد این برنامهها بدون شناخت دستهها و کارکرد آن شد.»
تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین ارکان فرهنگسازی در هر جامعه، نقش مهمی در ترویج آداب زندگی ایرانی اسلامی ایفا میکند. فیلم و سریال، برنامههای آموزشی، خانوادهمحور و سرگرمی، هرکدام به نحوی وظیفه حفظ میراث ایرانی اسلامی را برعهده دارند و تقلید صرف از برنامههایی که با ارزشها و ایین یک ملت سازگاری ندارد میتواند به عناصر فرهنگی ان جامعه لطمه وارد کند و شیوهی زندگی و سبک رفتاری انها را دچار تغییر کند.
محمدعلی الستی استاد دانشگاه، جامعه شناس و کارشناس حوزه ارتباطات در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم در خصوص معضل فرهنگی برنامههای کپی تلویزیون گفت: «اصطلاحی از قدیمالایام داشتیم و آن «صدور انقلاب» بود که محل بحثِ بسیاری از مجامع و محافل شد. گروهی میگفتند وقتی انقلاب ما مستضعفان را نجات داد صدورش میتواند الگویی برای جهانیان باشد تا از سلطه استعمار رهایی پیدا کنند. عدهای دیگر هم نظرات دیگری مطرح میکردند. بحث درباره صدور انقلاب تمام نشده بود که پای تهاجم فرهنگی باز شد. عدهای میگفتند تهاجم فرهنگی اصلاً وجود ندارد. وقتی اثر خارجی را آوردند محملی میشود به طور ناخودآگاه شیوه زندگی غربی ترویج پیدا کند و اینجا آن تهاجم فرهنگی رقم میخورد.
چرا آن آثار بومی و کارهای ایرانی دوباره ساخته نمیشوند؟ چون عافیتطلب شدهایم و به جای تولیدات بومی، سراغ پخش تولیدات خارجی میرویم. دیگر حوصله خیلی از چالشها را نداریم و عملاً پذیرای فرهنگ بیگانه شدهایم؛ در واقع خودمان به استقبال چیزی رفتیم که قدیمها به آن میگفتیم تهاجم فرهنگی.»
نبود زمان و بودجه کافی سبب فاصله گرفتن از نوآوری و خلق ایده میشود و برخی تولیدکنندگان به سمت تقلید برنامههایی که از نظر هویتی با فرهنگ ما سازگار نیست رو میآورند و گاها در ظاهربرنامهها هم خلاقیتی صورت نمیگیرد.
اگرچه در بعضی موارد برنامهسازی به این سبک میتواند به جذب مخاطب، پرشدن آنتن و سودآوری برای رسانه، کمک کند و سبب شود مردم به سوی تماشای نمونههای خارجی نروند لذا از این رو در ماهیت انجام این کار مشکلی وجود ندارد چه بسا استفاده از ایدههایی که در دنیا موفق بوده اند مانند برنامه استعداد یابی میتواند بازتاب موثری نیز در کشور ما داشته باشد، اما چیزی را که از پس رویکرد تماما کپی و نبود هیچ ایدهای در تقلید برنامهها از دست خواهیم داد ممکن است قابل جبران نباشد.