به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، وضعیت فعلی تهیهکنندگی و تهیهکنندگان در تلویزیون را در گفتگو با سعید الهی بررسی کردیم. سعید الهی کارشناس سینما و رسانه با اشاره به نقش محوری تهیهکننده در تلویزیون گفت: «با وجود اینکه تلویزیون در جهان یک رسانه تهیهکنندهمحور تلقی میشود، اما این رسانه در ایران در بخش تولیدات نمایشی از ظرفیتهای موجود در کشور کمترین بهره را برده است.»
وی در همین زمینه تصریح کرد: «تعداد محدود و انگشتشمار از اسامی که بهطور مستمر در تیتراژ سریالهای تلویزیونی دیده میشوند بدیهیترین گواه این ادعاست؛ درحالی که اگر به این حرفه نگاه علمی و عمیقتری وجود داشته باشد بیشک ما باید شاهد زایش و پرورش نسل جدیدتر و درعینحال خلاقتر در این حوزه باشیم.»
این تحلیلگر فرهنگی با اشاره به آسیبهای مترتب بر شغل تهیهکنندگی در سینما و تلویزیون اظهار داشت: «متاسفانه به جهت درهم آمیخته بودن مسائل مالی در این حرفه پراهمیت، کاهش هزینه تولید و سرعت بالا در ارائه اثر بیشتر از کیفیت و محتوای محصول اصالت پیدا کرده است.»
وی ادامه داد: «این درحالی است که تهیهکننده تلویزیونی فارغ از حقوق معنوی کارگردان، مدیر راهبردی و ناظر اصلی پروژه بوده و در واقع پاسخگوی کیفیت خوب و بد محصول اوست نه سایر عوامل.» الهی خاطرنشان ساخت: «با وجود انواع مراکز علمی در کشور ازجمله دانشگاه صدا و سیما و با توجه به ذائقه و نیاز مخاطب امروزی در برابر هجمههای مختلف رسانههای معاند، از رسانه ملی انتظار میرود پا را از دایره کمشعاع تهیهکنندگان فعلی فراتر گذاشته و با اعتماد به سایر فعالان، شرایط را برای حضور و نوآوری و در واقع احیای خط اصلی حرفه تهیهکنندگی در تلویزیون فراهم کند.»
وی یادآور شد: «آنچه از فضای امروز این عنوان در سازمان صدا و سیما برداشت میشود بیشتر نوعی واسطهگری و تسهیلسازی در عرصه مالی است که متاسفانه با این کارکرد در تهیهکنندگی یک اثر نمایشی بیشتر نیاز به فردی است که بتواند موانع و پیچیدگیهای پولی مجموعههای تلویزیونی را مرتفع سازد تا اینکه دغدغه هدایت فکری برنامه را عهدهدار باشد!»
وی گفت: «شاید یکی از دلایل مهم ضعفهای ساختاری و مضمونی در سریالهای اخیر تلویزیون، جدا از انتقاداتی که میتواند معطوف به حوزه کارگردانی باشد، حضور تهیهکنندگانی است که دیگر انگیزهای برای ورود به بخش محتوایی اثر نداشته و صرف اینکه مجموعه موردنظر مجوزهای کافی را از رسانه ملی دریافت کرده برای خود مسئولیتی در این زمینه قائل نیستند.»
الهی با اشاره به فرآیند تولید یک محصول یا ارائه خدمات در بخشهای مختلف بیان داشت: «در عرصه مدیریت تولید اگرچه تامین منابع مالی و انسانی و نظارت بر هزینهها جزء ارکان اصلی ساختار سازمانی محسوب میشود، اما در دنیای امروز ایده اولیه، تعیین راهبرد و طراحی راهکارهای جذاب برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب ازجمله عناصری است که سرمایهگذاران مبتنیبر آنها مبادرت به تزریق نقدینگی میکنند.»
وی ادامه داد: «با توجه به این امر مهم، مدیران ارشد صداوسیما باید از خود بپرسند چند نفر از همین تهیهکنندگان فعلی تلویزیون، با تکیه بر دانش و البته مطالعات تطبیقی نسبت به سایر کشورهای توسعهیافته در جهان در جایگاه تهیهکنندگی سریالهای تلویزیونی کشورمان قرار گرفتهاند؟»
این کارشناس رسانه اظهار داشت: «تجربه ثابت کرده است هنرهای تصویری و نمایشی در نظام جمهوری اسلامی ایران همواره از خلأ حلقهای میان تصمیمگیرندگان کلان و اجراکنندگان متضرر شده و آسیب دیده است که نمونه بارز آن ولنگاری فرهنگی حاکم ناشی از عدم ارتباط اجرایی صحیح میان شورای عالی انقلاب فرهنگی و جامعه کشور است.»
وی افزود: «طبیعی است که در تلویزیون نیز این حفره در میان شوراهای راهبردی و تولیدکنندگان وجود دارد و تنها کسی که میتواند این فضای مهآلود را برای کارگردان و سایر عوامل به درستی تبیین و شفاف کند فهم و بیان یک تهیهکننده آشنا به راهبردهای کلان فرهنگی است؛ نهفقط آشنا به ضوابط و چارچوبهای سازمان صدا و سیما در امر سانسور، امور مالی و...!» الهی گفت: «صدا و سیما با کیفیسازی انتظارات و توقعات خود از تهیهکنندگان و برداشتن بسیاری از موانع غیرمنطقی و بیدلیل درونسازمانی میتواند راه پرپیچوخم این حرفه را برای جوانترهای خوشفکر، متعهد و به نوعی مستقل و حرفهای که اتفاقا بدون استفاده از رانتهای موجود سابقه تولید در برنامهها و تولیدات مختلف را دارند، هموار کند.»