گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمد حسین طارمی؛ در این سری از ویژه برنامههای انتخاباتی دادستان در کمتر از دو ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، همه جریانهای سیاسی و کاندیداهای احتمالی به صورت جدی فعالیتهای خودشان را شروع کردند و همه بنای نقش آفرینی جدی در عرصه انتخابات دارند؛ اما هنوز مسائل و نکات زیادی برای ما مبهم است. بر همین اساس با یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات پیش رو گفتگو میکنیم.
نام سید محمد غرضی از انتخابات سال 1392 بار دیگر بر سر زبانها افتاد و نسل جوانی که او را نمیشناختند با نام و سوابق این کهنه کار سیاسی آشنا شدند.
غرضی با حدود هشتاد سال سن علاوه بر حضور در تمام عرصههای مبارزاتی قبل از انقلاب، چند دوره وزارت، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، عضویت در اولین شورای اسلامی شهر تهران، ریاست استانداری خوزستان و معاون استاندار کردستان و ریاست نظام مهندسی را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است. این پیر کارکشته از دولت شهید رجایی تا دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، در سمت وزیر نفت و وزیر پست و تلگراف حضور داشته است؛ البته در دورههایی نیز نام او به عنوان نخست وزیر پیشنهاد و مطرح شده بود.
غرضی همیشه بر این تاکید دارد که به هیچ جناحی تعلق خاطر ندارد و همیشه سرباز کشور است. خودش بارها گفته که احزاب سیاسی را قبول ندارد و به همین خاطر با شهید بهشتی جدال داشته است.
قطع کردن دست رانت خواران راهکار او برای صفر کردن تورم است. او با این وعده که در مدت زمان کوتاهی تورم را صفر میکند، پا به عرصه انتخابات گذاشته است.
مهمترین سرفصلهای گفتگوی سید محمد غرضی را مطالعه کنید.
مشروح گفتگو در ادامه میآید:
دانشجو: تا سال 92 یک دوری خود خواستهای از عرصه سیاسی داشتید و مجددا کاندیدا شدید و آن جا دوباره یک جمعی از همین نسل جوانی که شما را خیلی نمیشناختند، دوباره با شما آشنا شدند. آن سال چه اتفاقی افتاد که فکر کردید برای انتخابات ریاست جمهوری بیایید؟
غرضی: اتفاقات خیلی زیادی افتاد. آقای هاشمی رد صلاحیت شد ولی من تایید صلاحیت شدم. آقای هاشمی یک نفر را پی من فرستاد تا با ایشان ملاقاتی داشته باشم. ولی من نرفتم و بعد به سراغ آقای روحانی رفت. آقای روحانی بعد به پشتیبانی آقای هاشمی، خاتمی، ناطق نوری و حسن آقای خمینی رای آورد. بعد از رای آوردن، گفتند 42 میلیون شرکت کردند؛ بعد این دفعه هشت میلیونش پرید و شد 34 میلیون. آقای روحانی 17 میلیون رای داشت. من در اصفهان که محل تولدم هست، آقای روحانی یک میلیون رای آورد و من 700 هزار رای آوردم. به نظرم یک رای خیلی خوب بود که میتوانست به دور دوم برسد؛ منتهی اعلام کردند که تو 400 هزار تا کمتر از رای باطله رای آوردی. من هم چون سوابق خیلی زیادی داشتم در این زمینهها که حزب و گروهها از اصلاحطلب و اصولگرا با روش من معارض هستند، فهمیدم و یک کلمهای بیشتر نگفتم. « من پنج مرتبه زمان حضرت امام (ره) به عنوان نخست وزیر معرفی شدم، حالا شما هر کاری میخواهید بکنید و من هم کار خودم را میکنم».
خیلی اتفاقات جزئی و قشنگی افتاد. به خاطر اینکه من سوابق رفتار با قدرتهای سیاسی را میدانستم و میدانم که به محض اینکه یک اتفاقی میافتد، جریانهای 67، 77، 88 و 98 پیش میآید؛ پس من همیشه ساکت بودم.
دانشجو: الان چه اتفاقی افتاده است؛ هشت سال از سال 92 گذشته و مجددا میخواهید اقدام کنید.
غرضی: بله زیرا تمام حرفهایی که من زدم، صحت اجتماعی پیدا کرده است؛ مثلا من گفتم که دولتی که دست در جیب مردم و فقرا بکند، نه دولت است و نه خدمت گذار است و عاقبت بسیار بسیار بدی در انتظارش است. آن موقع ارز دلار 3 هزار تومان بود در حالی که یک دولت 600 میلیارد دلاری را پشت سر گذاشته بودیم. الان هم به شما گزارش میکنم که این دولت 600 میلیارد دلار درآمد داشته و ارز به 24 هزار تومان رسیده.
در حوالی سال 84 یک کارگر طبق قانون 400 هزار تومان میگرفت که میشد 400 دلار؛ ولی الان حدود 3 میلیون تومان میگیرد و میشود 150 یا 160 دلار. شما فقط بدانید که این دولتها دائم به ضرر ملت و فقرا کار کردند. همه دولتها از مشروطه تا به امروز حقوق خاصه را بر حقوق عامه ترجیح دادند.
من تشخیصم این است که نزدیک به 10 میلیون کارگر داریم. هر خانواده کارگری، یک خانواده دیگری را اداره میکند و این ظلمی که ظرف این 100 سال یا ظرف این 10 سال شده را یک گزارش به شما میدهم. بنده به مدت 20 سال در دولت بودم؛ دهه 60 تا اواسط دهه 70. متوسط درآمد دولت، سالی 10 میلیارد دلار بود. از اواسط دهه 70 تا سال 84، 20 میلیارد دلار بود. در این 16 سال هر دولتی 600 میلیارد دلار درآمد داشته که تقسیم بر هشت بکنیم، میشود سالانه 75 میلیارد دلار. ما در دهه 60 تا 70 هم جنگ را اداره کردیم، هم قیمتها مناسب بود و هم توانایی اینکه بتوانیم زیر بناها را توسعه دهیم، زیاد بود. سوال من از دولتها این است که کشوری که با 10 میلیارد دلار اداره میشده و نسبتا هم بد اداره نمیشده آن هم با توجه به اینکه جنگ بوده، این 50 میلیارد دلار اضافی کجا رفته؟ من به شما به عنوان یک گزارشگری که اقتصاد کشور را از آن جایی که مکتوب شده یعنی از اول مشروطه تا به امروز مطلع هستم، گزارش میکنم و میگویم که تمام این 50 میلیارد دلار 16 ساله در رانت خواری، احزاب و گروهها، گردنهزنها و فاسدها مصرف و به جیبشان رفته است.
حال چگونه این کار اتفاق میافتد؟ یک شهر یک نرخ است. به محض اینکه دولت چند نرخی میکند، راه قانونی برای رانت خواری را درست میکند. دلار از 3 هزار تومان امروز به 26 هزار تومان رسیده است. دوستان هم جو و گروهها چه در دولت قبل و چه در دولت اخیر، این دلارها را بین دوستان خودشان تقسیم کردند. دلار 4 هزار و 200 تومانی بگیرد و سرمایه را از کشور خارج کند که آنطور باید به دنبالش بدویم، یا اینکه یک جنسی وارد کند و به قیمت 24 هزار تومان بفروشد و ما به تفاوت به صورت رانت خواری از بین رود.
وظیفه هر آدم میهن پرست و موحدی این است که با این وضع درگیر شود و مبارزه کند؛ یکی از این راهها همین جلسه هست که من به عنوان مطلع به شما و به مخاطبان عزیزتان عرض کنم که ثروت و توانایی کشور از آمریکا بیشتر است، چرا نمیتواند قدرت سیاسی سفره کارگران و فقرا را اداره کند. خیلی باعث نگرانی و ناراحتی است که در فضای مجازی بشنود که 20 میلیون نفر که دستشان به هیچ جا بند نیست، باید برای تهیه نان بروند قرض کنند و با مقروض شدن نان تهیه کنند. خیلی باعث تاسف است که کسانی در این کشور، مدیریت کشور را در دست گرفتند که همهشان با دوستانشان از روش رانت خواری تقویت شدند و زنده باد ملت ایران که به تمام این مدیریت در انتخابات گذشته مجلس پشت کردند.
دانشجو: شما در سال 92 یک شعاری داشتید که میگفتید: «دولت بدون تورم»، درست است؟
غرضی: چون تورم ریشه تمامی اتفاقات سو اقتصادی را به وجود آورده، مردم هم خیلی خوب تورم را میفهمیدند، من گفتم که دست در جیب فقرا کردن. البته سابقهی خیلی زیبایی دارد. از سال 60 تا سال 80 دائم من با شورای نگهبان و عزیزان فقها و حقوقدانان بحث میکردم که شما که بودجه را تصویب میکنید، نباید شرعا و عرفا بودجه تورمی را تصویب کنید. موفق نمیشدم که بگویم این یعنی دست در جیب فقرا کردن است. در دهه 80 توانستم بسیاری از بزرگان شورای نگهبان را قانع کنم. در آنجا یک کلمه در آمد که گفتیم «تورم باعث فقیرتر شدن فقرا میشود»؛ یک کلمه دیگری هم در آمد که خدا حفظ کند آقای جنتی را که بالاخره در سال 99 اعلام کرد که، «ارز باید تک نرخی باشد».
این سوال اول شما مبنی بر اینکه در سال 92 گفتید تورم و این چیزها، سوابق بسیار طولانی دارد. شاید من صدها مقاله، چندین کتاب و مثل امروز جمعیتهایی را جمع میکردم به آن ها میگفتم؛ منتهی چون حرف من معارضه دارد با گروهها و احزاب، انعکاس پیدا نمیشود. حالا الحمد الله که در خدمت نسل جوانی هستیم که میتوانم برای شما بگویم که اگر شما حقوق عامه را بر حقوق خاصه ترجیح ندهید و به همین روش دولت اداره کردید، صد سال آینده به مراتب از صد سال گذشته بدتر خواهد شد.
دانشجو: راجع به همین بحثی که الان شروع کردید، برنامه مشخصی دارید؟
غرضی: قطعا دارم.
دانشجو: میشود راجع به چندتا از آن برنامهها صحبت کنید؟
غرضی: برنامه من متکی به تجربیات گذشته است. من هشت مسئولیت خیلی حساب شده داشتم و در تمامی این مسئولیتها یک کار نکردم؛ این بود که از صندوق دولت هیچ پولی نگرفتم.
زمانی که استاندار خوزستان بودم، میدانستم این برنامههای بودجه همه تورمی است؛ درست 40 سال پیش. آمدم وزیر نفت شدم، در آن زمان که مرحوم صحابی رئیس برنامه و بودجه مجلس بود، به من گفت که غرضی، نفتیها آمدند 5 میلیارد تومان از صندوق دولت میخواهند؛ زیرا در آن زمان پول نفت به خزانه میرفت. گفتم که آقای مهندس شما نیاز نیست پرداخت کنید و من خودم این پول را در میآورم. این چهار سالی که وزیر نفت بودم، همه طرحها به شدت رو به توسعه رفت. آنقدر پول جمع شد که ظرف آن چهار سال، تعداد مشترکین گاز 100 هزار نفر بود و 276 شهر با هر انشعاب به قیمت پنج هزار تومان، گاز کشی شد.
صندوق دولت متعلق به فقراست و هر کسی در این کار خیانت بکند،برکت از او برداشته میشود. من در این زمینه هیچ اقدامی نکردم. بعد به پست و مخابرات در سال 64 رفتم و 1 میلیون سیم تلفن در منازل بود؛ شروع کردم به کار کردن که در آن زمان یک پالس دو ریال بود. در سال 66 بودجه من از بودجه نفت جلوتر افتاد. این به این خاطر بود که دائم با مردم صحبت میکردم و میگفتم: «یک تلفن از یک پیکان بهتر است»؛ مفصل جریان قرن جدید که قرن ارتباط دو طرفه است را برای مردم توضیح میدادم. آنقدر پول جمع شد که شعار « یک مساوی 55» رقم خورد.
از این مقوله، دهها مورد دیگر در سایر قسمتها اقدام کردم. بنابراین من کشور را خیلی خوب میشناسم، متخصصین را خوب میشناسم. در همین نظام مهندسی امروز 60 هزار مهندس فعال با درآمدهای خیلی خوب در سراسر کشور، خادم مردم هستند. نتیجه اینکه در سال 69 و 80 زلزله آمد و 40 هزار نفر به رحمت خدا رفتند ولی از دهه 90 که نظام مهندسی به عمق روستاها رفته، ملاحظه میکنید که 7/5 ریشتر هم میآید و کسی آسیب نمیبیند. هم اشتغال است، هم تکنولوژی است، هم توسعه اجتماعی است و هم حفظ جان مردم است. بنابر این برای اداره کشور طرح لازم در ذهن من هست و متعد میشوم که اگر مردم محکم رای بدهند، نه اینکه مثلا در حد شش یا هفت میلیون بلکه در حد 50 میلیون باشد من سه قول میدهم: اول اینکه تورم را به صفر میرسانم، دوم اینکه حقوق کارگر را به 400 دلار که حدود 10 میلیون است میرسانم، سوم اینکه آنچنان اشتغالی در کشور فعال میکنم که شما محتاج کارگر خارجی باشید.
دانشجو: مردم از این لفظ « آن چنان» یا « آن چنان رونق» خاطره خوبی ندارند.
غرضی: باید بگویم که هر کس مسئول حرف خودش است با سوابق خودش. من اینکه سوابقی را از ملت ایران بیان کردم و من تکیه کردم به تخصص و توسعه ، هیچ کس چنین کاری را نه در دولت بودهاند و نه هیچ بار اقتصادی را از دوش مردم بر نداشتند. حق با شماست؛ احتمالا از زبان دیگران شنیدن زجر است ولی از زبان من شنیدن رحمت باشد.
دانشجو: سال 96 هم ثبت نام کردید و احراز نشدید؟
غرضی: بله ثبت نام کردم و بعدش تماس گرفتند و گفتند تایید نشدید. من عزیزان شورای نگهبان را دیدم و به آنها گفتم دهه 20 و 30 و 40 که مردم مبارزه میکردند برای احقاق حق، نه شورای نگهبان بود و نه مجلس بلکه مردم خود خواسته مبارزه میکردند. الان هم کار خودتان را بکنید و من هم کار خودم را میکنم.
دانشجو: برای این انتخابات 1400 رای زنی خاصی کردید یا خودتان تصمیم به حضور گرفتید؟
غرضی: خیر، من برای کار عمومی به کسی رجوع نمیکنم. این سمتهایی که داشتم همهاش را حضرت امام (ره) دستور فرمودند و الا گروهها و احزاب سایه من را با تیر میزدند.
دانشجو: راجع به همین سوال کنم که در بین صحبتهایتان اینطور فهمیدیم که با احزاب رابطه خوبی ندارید.
غرضی: من معارض با اینها هستم.
دانشجو: بله، راجع به همین حزب گرایی نظرتان را برای ما بگویید.
غرضی: یک پیامبر دروغ گویی مثل مونتسکیو پیدا شد و گفت که 50+1 میتواند حکومت کند. الان 300 سال از آن گذشته و دنیا تجربه حزب و گروهی عمل کردن را به دست آورده. حالا شما به این کسانی که تابع این مسئله هستند نگاه کنید. مثلا در آمریکا 50+1 میشود بایدن و یک روز میشود ترامپ. هر دوی اینها فقط برای اینکه اقتدار را بدست بیاورند به این مسئله تکیه میکنند. هیچ خدمتی به خودشان، نه به مردم آمریکا و نه به مردم جهان میکنند. حال به فرانسه نگاه کنید. من تاریخ فرانسه را خیلی خوب میدانم، سوسیالیتها و غیره بد نام شدند؛ حتی یک وقت 10 نفر از سوسیالیتها از سمتشان عزل شدند و برخی از آنها خودکشی کردند. امروز آلمان نگاه کنید که این خانم صدراعظم دچار چه گرفتاری شده که هر چه در حزب است، زیر سوال رفته است.
من تاریخ ایران را خیلی خوب میدانم و در 70 سال اخیر با آن درگیر بودم. من یک جمله میگویم: «همیشه ملت انقلاب کردند و احزاب و گروهها آن انقلاب را به روز سیاه کشاندند». مشروطه را مردم پایداری کردند. ملی شدن صنعت نفت را مردم پایداری کردند. در زمان مشروطه احزاب پس از مشروطه به وجود آمدند و منجر به کودتای رضا خانی شد. در دهه 20 مردم نفت را ملی کردند که من کاملا به یاد دارم که در خیابان اکباتان و لاله زار 69 نفر از ساعت 10 تا 11 شهید شدند تا محمد رضا نخست وزیر قبلی را برداشت و مصدق را برگداند. خب این منجر به چه شد؟ حزب توده و جبهه ملی و گروههای مختلف باعث شد که کودتای 28 مرداد زاهدی به وقوع پیوست.
احزاب و گروهها بعد از انقلاب به وجود آمدند. من به یاد دارم که در سال 54 فراری بودم و اخبار زندان به گوش میرسید. اخبار زندان اعم از حزب توده، جبهه ملی، نهضت آزادی، مجاهدین، فداییان و ... این بود که به این نتیجه رسیده بودند که با رژیم موجود نمیتوان مبارزه کرد؛ ولی ملت ایستاد و در سال 57 ریشه هر چه ظلم ناشی از آمریکایی و آمریکایی صفتان بود، کندند و بعد باز احراب شروع شد.
اولین حزب، حزب جمهوری اسلامی بود. خدا رحمت کند آقای بهشتی را که من شاگرد بودم و ایشان استاد ما بود و دائم با هم بحث میکردیم. ایشان به بنده پیغام فرستاد که بیا در داخل حزب و من قبول نکردم و بعد ایشان دلخور شدند. در زمانی که من استاندار خوزستان بودم، ایشان به عنوان رئیس دستگاه قضایی ایشان را دیدم و سه روز اقامت داشتند. بحث خیلی مفصلی کردیم و من عرض کردم که از طریق حزب هیچ کاری نمیتوانید بکنید. شما به شخصیت خودتان تکیه میکنید و فکر میکنید که تناقضهای داخلی حزب را میتوانید بکنید! من در احزاب و گروهها رفتم و از مال و جان گذاشتم ولی نتیجه نداد.
شهید بهشتی از اینکه من ضد حزب حرف میزنم ناراحت شدند و دعوایمان شد و گفتم که: «آقای بهشتی از این حزب جمهوری اسلامی، از این منبر جز موریانه بالا نمیرود». حال 40 سال گذشته و بعد حزب مشارکت و غیره به وجود آمدند و با مقاومت مردم روبرو شدند.
دانشجو: مدل جایگزینی شما چی هست؟
غرضی: اجماع.
دانشجو: یعنی به چه شکلی؟
غرضی: من سه اجماع را برای شما شرح میدهم. اولین اجماع، کلمه الهی است که خدا میگوید: « وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا». اینکه ملت ایران در اجماع کردن بینظیر است. هرگز در دنیا چنین ملتی پیدا نمیکنید. اجماع در مشروطه، اجماع در ملی شدن صنعت نفت، اجماع در جمهوری اسلامی ایران که یکدفعه 98 درصد آمدند. جایگزین مونتسکیو که 50+1 درصد است، اجماع است. شما اگر توانستید رضایت اجماع مردم را بدست بیاورید، میتوانید خدمت گزار باشد؛اگر رفتید سراغ منافع گروهی، حزبی و شخصی مردم به شما پشت میکنند
دانشجو: نه، مثلا شما فرض کنید رئیس دولت میشوید و میخواهید کابینه تشکیل بدهید. افراد عموما در همین احزاب هستند. چه باید کرد.
غرضی: خب مردم جواب این احزاب را در انتخابات مجلس دادند. این احزاب حدود 100 تا 200 هزار نفر هستند که منافع مادی دارند و هی به یکدیگر پاس میدهند. مردم دیگر به حرف اینها گوش نمیکنند، مثل جریان دهه 30 تا سال 57.
دانشجو: شما اوایل دهه 60 وزیر نفت بودید. خب نفت در اقتصاد ایران خوده اقتصاد نفتی و مسئله خام فروشی کی مقولهای است. الان چهنگاهی دارید و فکر میکنید ایران در حوزه نفت در کجا ایستاده است؟
غرضی: بسیار متخصصین رده بالا در وزارت نفت و تکیه بر همینها توانستم بدون کمک صندوق دولت و بدون کمک و سرمایه خارجی، این را توسعه بدهم. الان خیلی توسعهپیدا کرده است. من در اهواز یک دانشگاه ساختم که سالی هزار مهندس فارغ التحصیل میشود. تخصصها در حال حاضر خیلی توسعه پیدا کرده است؛شما فرض کنید از زمین به آسمان رفته است.
ما توانایی نفت را از هر کشور دیگری بهتر داریم. مثلا اگر با آمریکا، عربستان و روسیه مقایسه کنیم، این توانی که ما داریم متعلق به عامه مردم است اما در آمریکا این توانایی متعلق به شرکتهای خصوصی است و هر جا که شرکت بخواهد گاز رسانی میکند و هر جا که نخواهد این کار را نمیکند. ما در ایران نفت را ملی کردیم. مرحومه مصدق در زمان خودش دولتی کرد ولی ما ملی کردیم؛ به این دلیل که بیش از 93 درصد تمامی خانوارها از گاز استفاده میکنند. این چیز در کشور نبود و اتفاق افتاد.
شما به عنوان نفت نگاه کنید که هم ثروت است، هم تخصص است، هم اقتدار است و هم زبان بسیار بسیار گرم ما در مذاکره با خارجی است. اینکه یک دولت برای انتقال نفت دچار دردسر میشود و به برجام میرود، ناشی از ضعف دولت است. ما هم در زمان خودمان دچار گرفتاری بودیم ولی هرگز پشت میز مذاکره نرفتیم بلکه به طرف مقابل تحریم کردیم برای اینکه سهمی را بگیریم و گرفتیم. آن موقع اوپک 60 میلیون بشکه نفت میفروخت ولی الان 100 میلیون بشکه نفت میفروخت. خب، فروش دو و نیم میلیون بشکه نفت کاری ندارد و خیلی خیلی ساده است.
دانشجو: خیر منظورم این است که الان میگویند نباید اقتصاد نفتی باشد و از خام فروشی پرهیز شود و اقتصاد باید متکی به صادرات غیرنفتی باشد.
غرضی: شما تا وقتی که تخصص را در دولت پیگیری میکنید، به بن بست میرسسید.
دانشجو: یعنی باید بخش خصوصی باشد؟
غرضی: شما باید به ملت رجوع کنید. آنقدر تخصص در کشور رشد یافته است که به یاد دارم در سال 74 در بحث مخابرات پیگیری کردم که چقدر تخصص در این بحث در کشور و خارج از کشور از آن نان میخورند. آمار به این نتیجه رسید که یک میلیون ایرانی از این راه نان میخورند.
نفت به مراتب وسیعتر از مخابرات است. مخابرات نرم افزاری است و نیروی انسانی را خیلی مشغول میکند ولی نفت ذخایر وسیع دارد و کم هم نمیشود و هر روزمنابع جدید درست میشود. ما در دریای عمان و کویر لوت کار نکردیم والا خیلی ثروت در آنجا هست.
ما با نیروی انسانی متخصصی که در کشور داریم در تمام زمینهها از جمله برق، گاز، نفت، مخابرات، جریانات اجتماعی و ... به هیچ کشوری نه به لحاظ سرمایهای و نه به لحاظ مدیریت نیاز نداریم.
دانشجو: دولت فعلی به سیاسیت خارجهاش شناخته میشود. شما نگاهتان به سیاست خارجه چیست مخصوصا سیاست خارجهای که دولت دنبال میکند؟
غرضی: این جمله را به مخاطبان تقدیم میکنم که «سیاست خارجی انعکاس استعداد داخلی است». شما اگر کشوری داشته باشید که دولت، درآمد، جمعیت، تخصص، نظامی گری، اطلاع رسانی خوب بلد و داشته باشد، طرف مقابل در مقابل آن کشور کوتاه میآید. اگر محتاج فروش نفت باشد، طرف مقابل از آن کشور امتیاز طلب میکند.
کشور به اندازه کافی استعداد دارد ولی این استعداد در دولت منعکس نمیشود. در دولت از زمان محمد رضا تا به امروز تصور بر این است که سیاست خارجی هم پای استعداد داخلی است؛ این دروغ و اشتباه است. اینکه مردم را به مذاکره پشت میز پنج نفر مشغول کنیم، آن هم به مدت 40 سال درست مثل گذشته اشتباه است. در زمان پهلوی اول اینگونه نبود اما از زمان محمد رضا اینطوری شد. همه این راهها، راه بیهوده و از بین بردن استعدادهاست. بنده سیاست خارجی را تابع اراده داخلی و توسعه کشور میدانم.
دانشجو: یادم یک بحثی راجع به خدمت سربازی داشتید. خب خیلی از مخاطبان ما هم دنبال بحث سربازی هستند. فکر کنم گفته بودید: « خدا لعنت کند رضا خان را که سربازی اجباری را آورد». خودتان مخالف خدمت اجباری هستید؟
غرضی: الان هم میگویم خدا لعنت کند؛ زیرا کار مشروطه را آن تعطیل کرد و کار فیزیکی را مثل تشکیل دولت و ارتش و ... را درست کرد. مردم به رضا خان سرباز نمیدادند، زیرا کودتاگر بود. رضا خان آمد و یک مجلسی در سال 1304 درست کرد و اجبار کرد مردم به دولت سرباز بدهند، برای همین شد اجباری. از 1304 تا اروز که 1400 است، 96 سال استکه مردم اجباری عمل میکنند.
بنده بالاخره سپاه را تشکیل دادم و گفتم: «جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ». رضا خان میخواست جان مردم در راه او باشد. بعدها هم ستاد و ارتش و اینها تشکیل شد که دیدیم در 1320 چه کردند، در 1332 دیدیم و چندین بار دیدیم که دیگران جان دادند و آنها سر سفره نشستند.
الان جنگ، جنگ الکترونیک است؛ جنگ اشخاص و افراد نیست. جنگ تبدیل شده به یک علم فنی مهندسی. خب ما خیلی خوب متکی به این جریان شدیم و صنایع نظامی و اطلاعاتی خیلی رشد کرده است. حال احتیاج به اینکه سرباز گیری بکنند، ندارند. این قتنون بایستی قطعا تغییر پیدا کند و به یک استعداد ملی تبدیل شود، نه یک هزینه ملی.
دانشجو: خب از شما سوالهای کوتاه میپرسم چون نزدیک به پایان گفتگوی ما هست. میخواهم از شفافیت سوال بپرسم. آیا اهل شفافیت هستید؟
غرضی: آنقدر شفاف هستم که جز این مثال آقای صابری که رئیس گل آقا بود، به مدت 10 سال دائم عکس من را روی «گل آقا» میانداخت و هر چه میخواست میگفت. یادم است یکدفعه من را با یک شکم گنده کشیده بودند که مثلا من پولهای بیت المال را خوردم و بزرگ شدهام. ایشان یکدفعه به دفتر من آمد و گفت هیچی نمیگی. در جوابش گفتم، خیر. ایشان جویای این جواب شدند و من گفتم: «از عکس من 20 نفر در دفتر تو نان میخورند»، همین برای من بس است.
اما راجع به شفافیت باید بگویم که من هیچ معارض بلا جوابگو ندارم. من سرباز داخل مردم هستم و امتیازی نخواستم. جواب شما این است که بهترین راه شفافیت تشکیل دولت الکترونیک است. گروهها و احزاب با ارتباط دو طرفه و دولت الکترونیک مخالف هستند و دلشان میخواهند که سر میز تصمیم بگیرند. من دعوای بسیاری کردم و گفتم که «ارتباطات یک طرفه از بین میرود». حاکمیت و مردم باید در بینشان دولت الکترونیک باشد، نه تشخیص اشخاص که یک عده در مجلس بگویند: « ما صاحب انقلابیم و امروز نوبت استفاده ماست». این حرفها خجالت دارد که یک عده با حقوق 100 میلیون تومانی و پاداش 1 میلیاردی بگیرند و یک عده دیگر نان در سفرههایشان نباشد.
به عنوان یک گزارشگر به شما میگویم که، من آنقدر از مجلس، گروهها و احزاب کتک خوردم سر همین موبایلی که 80 میلیون جمعیت داریم و 200 میلیون سیم کارت داریم. الان هر بچهای با 5 هزار تومان یک سیم کارت دارد. در آن زمان آنقدر با من بد رفتاری شد که در سال 74 که 50 هفته بود، مجلس 22 سوال از من پرسید؛ هر دو هفته یک سوال میپرسیدند. من هر 22 سوال را جواب دادم و این موبایل برای ابزار آیندگان با حداقل قیمت تامین شد.
دانشجو: در بحث شفافیت یادم میآید که آقای نصیری در آن زمان یک بحثی را درباره وزارت خانه شما مطرح کردند که دادگاه رفتید و ایشان نیز تبرعه شد. ماجرا چی بود و چی شد؟
غرضی: فقط که در مجلس مشکل نبود. مخصوصا مطبوعات به شدت از من دلخور بودند. من میگفتم که به جای داشتن مطبوعات، شما یک کامپیوتر جلوی مردم بگذارید و دیگر نیاز به چاپ کتاب درسی، روزنامه و غیره نیست. من برای اینکه ماهواره را تصویب کنم، این حرفها را در سال 67 زدم.
من الان هم اعلام میکنم که 20 سال در دولتها بودم و 80 سال عمرم است و 80 سال به مردم بدهکارم. هر کس، هر ادعایی دارد یا به من رجوع کند یا به قوه قضائیه.
دانشجو: به عنوان آن سوالات پایانی چند اسم میگویم، شما نظرتان را بگویید. مرحوم هاشمی رفسنجانی؟
غرضی: من 40 سال پا منبری ایشان بودم. در سال 42 بعد از قیام 15 خرداد، مرحوم آقای طالقانی آزاد شدند و ما در مسجد هدایت در استامبول، قیافه آقای هاشمی را دیدیم. ما با هم مفصل کار کردیم و دعوای زیادی داشتیم ولی کار را جلو بردیم. آقای هاشمی ذهنیتش این بود که کشور را دوست میداشت ولی برای خود و خانودهاش.
دانشجو: آقای حسن روحانی؟
غرضی: آقای حسن روحانی دست پروده آقای هاشمی از ابتدای مجلس شورای اسلامی، در همان مسیر است منتهی با امکان خیلی ضعیفتر.
دانشجو: آقای محمود احمدی نژاد؟
غرضی: یک عدهای به ایشان تکیه کردند تا برایشان قاتق نان باشد ولی قاتل جانشان شد.
دانشجو: در این مجموعه دولتها، شما کدومشان را کارآمد میدانستید؟
غرضی: کارآمدی متعلق به مردم است. دولت استفاده کننده از استعداد مردم است. هر کس به مردم، تخصص، سرمایه و تکنولوژی مردم تکیه کند، موفق میشود؛ هر کس عکس این عمل کند، غیر ممکن است که موفق شود زیرا هزینههایش خیلی بالاتر میرود.
دانشجو: به نظر شما کدام یکی از این دولتها از این ظرفیت مردم بیشتراستفاده کرد؟
غرضی: در دهه 60 تا 70 از پنج درصد ظرفیت مردم استفاده شده است. 95 درصد دیگر معطل است.
دانشجو: ممنون که امروز با ما بودید. اگر نکته یا جمع بندی دارید، بفرمایید.
غرضی: من یک خواهش بزرگ از مخاطبان دارم. اگر دنیا و آخرت را میخواهید، اگر پای این مطلب بایستید که حقوق عامه بر حقوق خاصه ترجیح دارد. باید سرباز این کار شوید و هرگز سرباز گروهها و احزاب نشوید. شما خدای ناکرده نباید سرباز شیطان شوید که نتیجهاش رانت خواری شود. من در تمام عمرم رانت خوارهای زیادی را دیدم که چگونه گرفتار شدهاند. یک مثال میزنم؛ آقای ترامپ بررسی کرد که 5 هزار نفر از اولاد مدیریت جمهوری اسلامی در آمریکا است و اعلام کرد همه اینها را اخراج میکند و بعد این کار را نکرد. ایشان سو استفاده شخصی کرد و از هر کس یک چیز گرفت و بعد آنها را ول کرد. رانت خواری این میشود که شما کارگر غول بیابانی میشوید. اینهایی که ثروتها را از کشور بیرون بردند، دچار قاچاقچیهای بانکی و غیره شدند. محمد رضا و رضا شاه همین بلا سرشان آمد. قبلترهم احمد شاه همین بلا سرش آمد. همین که فکر کنید رزق غیر حلال جایگزین رزق حلال شود، اشتباه است. مراقب باشید که سرباز غیر نشوید زیرا این شرک و کفر است.