به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مجتبی زارعی رئیس بسیج اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در اجتماع وبیناری استادان و مدرسان دانشگاههای خوزستان با موضوع «انتخابات ریاست جمهوری؛ قبض و بسط قوة مجریه در چشم انداز فناوری آزادسازی خرمشهر» گفت: شناخت ما از وضعیت ایران در روزهای ما قبل آزادسازی بستان و خرمشهر نباید به نگاه نظامی و عملیاتی محدود شود بلکه باید سوم خرداد را بمثابه اوج شکوفایی مدیریت مردمی و انقلابی در مقابل فرماندهی یک فرد لیبرال– بروکرات بنام بنی صدر در سازمان ریاست جمهوری ارزیابی و دلالت پژوهیهای سیاستی کنیم.
وی اظهار داشت: اگر درست پرسش کنیم باید بپرسیم که آیا فناوری سوم خرداد به معنی الاعم در سطح "پابلیک پالسی" و بصورت خاص در سطح "پالسی میگینگ" برای امروز ما دلالتهای عمومی و سیاست گذارانه دارد؟ آیا میتوان بین سوم خرداد ۱۳۶۱ تا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ از حیث سیاستی و راهبردنگاری تبارشناسی کرد؟ و نیز میآیا توان پرسید که مزیت نسبی سوم خرداد برای تولید قدرت در ایران امروزچیست؟ و یا مشابهتهای آغازین روزهای دهه شصت و روزهای نخست قرن پیش روی ما چیست؟
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: برای شناخت این دو دوره باید دو نوع رهبرشناسی و دو نوع نگاه سیاستی و دو نوع فرماندهی امکانات و دو نوع راهبری توانایی مردم ایران را در بستر دو ضلع متضاد؛ یعنی "جبهه مردمی با مدیریت امام خمینی و جوانان سوم خردادی" و در مقابل، ضلع "مدیریت کلاسیک لیبرال – تکنوکرات به رهبری بنی صدر" را مورد ارزیابی قرار دهیم.
وی افزود: با نگاهی به صحنه جنگ ویژگیهای این دو نوع مدیریت معلوم میشود؛ ارتش عراق با ۱۴ لشکر مجهز به ایران بزرگ یورش آورد، تا عمق ۷۰ کیلومتر پیشرفت کرد، فرمانده لشکر ۱۰ زرهی عراق از رییس رژیم بعثی صدور اجازه فتح تهران را با اصرار تقاضا میکند، در این بین یک ایران منتظر اقدام رییس جمهور و فرمانده لیبرال – تکنوکرات است؛ او اقدامات تأمینی برای ایران و میهن عزیز تدارک نمیکند، جبهه لیبرال – تکنوکرات در مقابل انبوه تقاضاهای گروههای مردم و سرمایههای عظیم انسانی که با غیرت دینی و میهنی به صحنه آمده و خواستار دریافت سلاح و تجهیزات است مقاومت میکند و میگوید جنگ علم و تخصص میخواهد!
زارعی تصریح کرد: همانطور که بعدها آقایان ظریف و روحانی با اصرار خود، عمل مذاکره را از سطح تخصصی شورای عالی امنیت ملّی به وزارت خارجه بردند و گفتند مذاکره علم و تخصص میخواهد و ما بر زبان دنیا و زبان بدن و به زبان دیپلماسی مسلط هستیم! با دست روی دست گذاشتن رییس جمهور لیبرال – تکنوکرات وقت توپخانه ایران خاموش شد.
وی گفت: نقل است شهید ابوعمار در کنایه به تصویر سازیهای مزورانه از رییس جمهور در تلویزیون و رسانهها گفت "درد ما را فقط امام میداند صدای غرش توپخانههای دشمن بخاطر خاموشی توپخانهوهای ماست! در این لحظات که چشم ملّتی به ما دوخته شده شرم آور است که عقب بنشینیم؛ نگویید فلان مسوول مملکتی روی خاک نشسته، بیایید ببینید ما در خاک و خون غوطه میخوریم؛" مدیریت تکنوکرات – لیبرال در مقابل اعتراض ایرانیان به تضعیف و تحقیر کشور میگفت من به شیوة اشکانیان میجنگم؛ زمین میدهم و زمان میگیرم! اما هم زمان را از دست داد و هم زمین را یعنی همان چیزی که این تفکر در برجام بر سر این ملت و میهن آورد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: امام و مردم خواستار شکست حصر آبادان بودند، امّا بقول مقام معظم رهبری رییس جمهور حتّی حاضر نبود طرح عملیات ثامن الائمه را گوش کند میگفت این بچهها خام و ناپخته اند! بنی صدر در شب عملیات آزاد سازی سوسنگرد عملیات را شبانه با تلفن به مرحوم ظهیرنژاد متوقف کرد، امّا مدیریت جبهه مردمی که کار را به دو جوان از ارتش و سپاه داد و با به حرکت در آمدن فناوریهای نرم ایرانی، سرنوشت دفاع از وطن در سال دوم نسبت به سال اول به کلی متفاوت شد؛ حصر آبادان شکسته شد؛ بستان آزاد شد، خرمشهر آزاد شد همین وضعی که امروز از غزه و یمن خرمشهر دیگری ساخت!
زارعی گفت: این توفیقات از نظام دانایی وفناوری شبکه سازی امام خمینی شکل گرفت؛ امام خمینی از روابط فقهی قدیمی ما بین فقهای محدث و مردم و رابطه سنتی مراجع تقلید با مردم، به تولید رابطه امام و امّت مبادرت کرد او رابطه کلاسیک و محافظه کارانه مدیریت و رهبری امکانات و سرمایههای انسانی را در روزگار بنی صدر دگرگون کرد و هزاران هزار از نیروهای جوان و انقلابی را پای کار دفاع از میهن آورد، فناوری که رهبر حکیم فعلی انقلاب هم در دوران مدیریت تفصیلی و شبکهای خود آنها را توسعه بخشید، رابطههای جدیدی کشف شد؛ بین نظام دانایی و توانایی و مابین علم و قدرت رابطههایی جدید کشف شد؛ درگاههای جدید قدرت نظیر باشگاههای اتمی، فضایی و صنایع هاتیک به روی ایرانیان باز شد؛ و در شرایطی که کشورهای پیشرفته در تحفظ از فرمولهای کشف واکسن ضد کرونا حساس هستند و از نوعی ناسیونالیسم واکسن سخن بمیان میید ایرانیان صاحب واکسنهای بومی ضد کرونا شدند.
وی با بررسی مشابهتهای نظام جهانی و تحولات سیاسی اجتماعی در ادوار پیشا سوم خرداد و پسا برجام گفت: فناوری رهایی بستان و خرمشهر از دست اشغالگران در شرایط تحریم همه جانبه و زخم زبانها و طعنههای احزاب سیاسی لیبرال – تکنوکرات صورت پذیرفت؛ آن روزها قریب به چهل کشور حامی صدام بودند، اروپا و آمریکا و شوروی حزب بعث را تدارک میکرد، ایرانیان از ۱۵ ملّیت اسیر جنگی گرفتند از سویی دیگر در چنین شرایطی بود که نیروهای جدید اصلاح طلب لیبرال – تکنوکرات یعنی نهضت آزادی و جبهه ملی و باقی مانده دوستان بنی صدر میگفتند این جنگ به برنامه اصلی حزب الله تبدیل شده است.
زارعی ادامه داد: این جنگ فانتزی انقلاب و طرحی برای مستکبرکوبی رژیم ایران است؛ همین زمان بود که آنها گفتند شهداء عملیاتهای فداکارانهای به سود اسرائیل کردند! و بعدتر در آستانه عملیات والفجر ۸، با گستاخی کاندیدای ضد جنگ در مقابل کاندیداتوری آیت الله خامنهای علم کردند و گفتند دیگر جنگ کافی است و ما باید در مقابل اقویا و درندگان جهان سیاست آهو مقابل پلنگ را اتخاذ کنیم و با این روش شناسی مشابه با برجام به جای تدارک میهن و نجات کشور به ساخت دوگانههای جعلی جنگ و صلح که همان دوگانههای جعلی ظریف - روحانی یعنی مذاکره و میدان مبادرت میکردند.
رییس بسیج اساتید کشور اظهار داشت: انتخابات ۲۸ خرداد باید با آگاهی از منطق کشف رابطهها در مکتب امامین انقلاب و مبتنی بر روش شناسی حاکم بر فناوریهای نرم آزادی بستان و خرمشهر به اکتشاف قدرت ملّی و مزیتهای ایرانی منجر شود؛ زیرا اکنون با توجه به نادیده انگاشتن عمل فراوریها و شکوفا کردن سرمایههای مادی و معنوی، و در پرتو روش شناسی برجامی، سرمایههای انسانی و سرمایههای مادی نظیر اورانیوم، نفت، کیک زرد، برنج، زعفران، مرکبات، صیفیجات، آب سنگین، شبیه هم شده و تولید قدرت و ثروت نمیکند.
وی گفت: انتخابات ۲۸ خرداد باید بتواند سرمایه انسانی کشور را از حیث ساختاری و سیاستی در سازمان ریاست جمهوری، در وزارت خارجه، وزارت اقتصاد، دانشگاهها و حوزههای کسب و کار و صنایع کوچک و هاتیک شکوفا کند. به این دلایل ما باید همه به میدان و پای کار بیاییم باید کاری کنیم تا مشارکت حداکثری شکل گیرد.
زارعی اظهار داشت: کشور به آزادسازی ظرفیتهای ملّی و استعدادهای تمامی استانها و شهرها و روستاها نیارمند است بنابراین رویارویی اصلی در انتخابات و نزاع گفتمانی آن مابین موافقان وضع قبض شده و فریز شده موجود یعنی اصطلاحاً محافظه کاران و جبهه ملی و انقلابی انقلاب یا همان جبهه تغییر است.