به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دکتر حسن مخملی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد سلامت نوشت: طبق یافتههای سازمان بهداشت جهانی؛ دو استراتژی برای پیشگیری از کرونا در جهان پیش روی ماست؛ قرنطینه گله ایی و قرنطینه خانگی.
بوریس جانسون ابتدا از روش گلهای تبعیت کرد و البته طی دو ماهه اول ۵ سال و ۴ ماه جمعیت خود را جوان کرد و از کرده خود پشیمان نیست، چون از دیدگاه اقتصاد متعارف و غیر دینی با تمرکز بر نظریه جمعیتی مالتوس؛ جمعیت پیر و مبتلا به بیماریهای خودایمنی و زمینه ایی در بنگاههای اقتصادی کارائی ندارند و بار تکلف را بالا میبرند و باید با جنگ و بیماریها و مرگهای خاموش تعدیل شوند.
البته این مدل بدون شک دارای آثار داخلی و خارجی منفی روحی و روانی بر انسان و اجتماع خواهد گذاشت که معمولا دکترینهای متعارف رشد و توسعه غربی آنها را مهم نمیداند مگر اینکه افسردگیهای فردی و اجتماعی مانند چرخههای کور بر کارائیهای بنگاه تاثیر بگذارد که در آنصورت با معیارهای اقتصادی هزینه - فایده میکنند و در آنصورت جلو تلفات را برای کاهش هزینهها میگیرند.
روش دوم؛ قرنطینه خانگی است که این روش نیز موجب قرنطینه اقتصادی میشود و به سازمانهای اجتماعی و بیمهها و کارفرماها فشار میآورد و موجب افزایش بیکاری و تورم و دست آخر رکود اقتصادی موجود را که از سال ۲۰۰۸ شروع شده است را بیشتر میکند.
علاوه بر این؛ بر اساس احتمال ساختگی بودن این ویروس و کارکردهای آن در قالب جنگ هیبریدی برای جهانی سازی با معیارهای برتابندگی اقتصاد کشورهای مختلف دنیا و ارزیابی آثار سبکهای زندگی و مدلهای بنگاه داری انحصار رقابتی با بنگاههای بزرگ و زنجیره ایی و چند ملیتی و شیفت کردن بسمت تقویت بنگاههای کوچک و متوسط برای افزایش تقاضا و تحرک بازار و بیرون آمدن دنیا از محاق و فترت پیش رو؛ مانند حرکت جهان در تونل طولانی و تاریکی است که ناوبر ندارد و یا ناوبرش از دسترس خارج شده است و ظاهرا چارهای بجز آزمون و خطا ندارد.
ورود جهان از حداقل یک قرن پیش برای تولید انبوه با کود و سموم شیمیائی برای حداکثر سازی سود بجای سوداگری با طلا و افزایش زمینهای فنس کشی شده و تحمل هزینههای سنگین لشکر کشی به اکثر کشورهای جهان موجب بیمار شدن زمین و کاهش واکنش مکانیک خاک و در نتیجه پدید آمدن روش بدون خاک ورزی یا گلخانهای و هیدروپونیکی شد که محصولات تولید شده با این روشها نیز بعد از چندی غیر ارگانیک و بدون خواص طبیعی و غیر سبز نام گرفت.
بیماریهای قلبی - عروقی و افزایش وزن و پائین آمدن سیستم ایمنی و بیماریهای مزمن مانند؛ دیابت و افزایش چربی و فشار خون که معمولا صعب العلاج اند، هزینههای سرسام آوری را به سازمانهای خدمات سلامت ملی و بنگاههای بیمه و تامین اجتماعی وارد نمود.
اینک؛ بر اساس بهترین درس آموزیها و تمرینات در بازههای یک سده در قالب انقلابات نوزائی و کشاورزی و صنعتی برای حرکت از شکل سنتی بسمت مدرن باید تجدید نظر کند و روشهای طبیعی و سبز و ساده را بازخوانی کند.
مکاتب اخلاقی مجرد از علوم وحیانی سود و آسایش فراوانی را فراچنگ آورده است، ولی هزینهها و آسیبهای اجتماعی و روحی و روانی و زیست محیطی بسیار زیادی هم به دنبال داشته است.
دولتها و نهادهای اقتصادی - اجتماعی قادر به پرداخت هزینههای سنگین آن نیستند و نمیتوانند قوانین ضد انحصار و ضد تراست را که ایجاد نابازاری و عدم توازن میکنند را اجرا کنند.
استیلای بزرگهای نازیبا در ویژه خواری و کاهش ظرفیتهای دموکراسی و حقوق عمومی موجب تعارض منافع میشود و بازتوزیع ثروت و سرمایه را ناعادلانه مینماید. در اینصورت؛ ظاهرا همه چیز خوب است، ولی ناعادلانه، بعبارت دیگر؛ یک درصدیها همه چیز دارند بجز امنیت و آرامش.
ضمن اینکه؛ تجربه نشان میدهد؛ افزایش بودجههای پلیس ضد شورش و حتی فراخوان ماشینهای غول پیکر ارتشها برای جلوگیری از شورش نان سالهاست که ناکارآمد است.
اینک؛ بر نامزدهای انتخاباتی است، برای برون رفت از محاق جهانی سازی و بازی نکردن در زمین استکبار جهانی و حداقل سازی هزینههای اقتصادی کرونا، هدف گذاری کنند و با اشاره به مفاد آن شفاف با مردم و نهادهای اقتصادی - اجتماعی سخن گفته و بر اساس منافع و مصلحت ملت ایران تقریب به عدالت اقدام و عمل نمایند.