به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همایش دانشجویی صبح دولت به همت بسیج دانشجویی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با محوریت بررسی ایدههای ایجابی انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری برگزار شد.
نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در این همایش بدین شرح صحبت کرد:
ما یک جریانی را در ۴۲ سال قبل داشتیم که آغازگر یک عصر جدید بودند. زمانی که همه کشورهای دنیا خود را یا ذیل غرب یا ذیل شرق تعریف میکردند. گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان جابجایی قدرت نبود و هدف غایی آن مسئله تحقق نظام گفتمانی بود. این گفتمان اعتقاد داشت که بدون تکیه بر جریان های بزرگ دنیا میتوانیم مستقل بر اساس مبانی خود مسیر را طی کنیم.یکی از شعارهای ما مسئله استقلال بود.
مذاکرهای که ما را ذیل و وابسته کشورهای دیگر بکند، اشتباه است
لانه جاسوسی به عنوان یک مرکز اختلالات در کشور، وقتی تصرف شد، دولت وقت انصراف داد و این یک اعتراض به این مسئله بود. به عبارتی این دوگانه همیشه وجود داشت که ما میتوانیم کشور را با توجه به ظرفیتهای موجود اداره کنیم یا باید توسط بیرون اداره شود؟ این به معنای تعامل نداشتن با دنیا نیست و بدین معنا است که ارتباطی که ما را ذیل و وابسته کشورهای دیگر بکند، اشتباه است.
امروزه نیز دو جریان فکری وجود دارند که میخواهند همین نوع مدیریت کشور توسط توان داخلی و خارجی را مطرح میکند. این فکر در دوران آقای هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد و کل دولت آقای روحانی بود. دولت فعلی میخواست دیواره بیاعتمادی آمریکا به ما را بشکند که نتوانست. به عبارتی توسعه و و آبادانی و پیشرفت کشور را در همین مسئله میدیدند.
این روشن بود که همه تحریمها بالامره برداشته نخواهد شد ولی آقایان به دروغ این مسئله را تکرار کردند. فرض کنیم که کلید آقای روحانی فقط مسائل هستهای را حل میکرد، اما مسائل دیگر کشور چه کارهایی انجام شد؟ به عبارتی برای مسائل کشور هیچ مدیریت و تدبیری نبود. با تمام تلاش خود رفتند و هر کاری برای طرف مقابل کردند. به عبارتی آقای روحانی در چهار سال اول میگفت باید اقداماتی کنیم تا اعتماد آنان جلب شود.
آقای روحانی کشور را به جایی میخواهد برساند که گزینهای جز مذاکره نداشته باشد
در چهار سال دوم زمانی که آقای روحانی دید تر او به سنگ خورده و فعالیتهای او بینتیجه مانده است، دیگر برای حل مسائل کشور کاری از دستش بر نمیآمد. بنابراین او آمد و کاری کرد که دولت به نحوی واگذار شود که راهی جز مذاکره برای کشور و مردم باقی نماند. ما پای میز مذاکره همیشه رفتیم و اهل مذاکره بوده ایم اما مذاکرهای که صرفاً به نفع دشمن باشد، قبول نداریم. مذاکرهای که همیشه ما بازنده باشیم، چه فایدهای دارد و همهاش شکست است.
مردم امروز میبینند کشوری که صادرات مرغ داشت، امروز نیاز مرغ خود را نیز نمیتواند تامین کند. امروز سه سال است که امروز پس از ۱۵ سال خودکفایی گندم، کشور وارد کننده گندم شده است. اینکه امروز برق کشور نیز دچار مشکل شده است، یک جریان عمدی است که میخواهد کشور را با ناکارآمدی مواجه کند تا به مردم بگویند دیگر کشور را نمیتوان اداره کرد و باید حتما مذاکره کرد.
در مدیریت دولتی ما تلاش بر این است که مردم را ناامید کنند
با بینظمکردن کشور، ناامید کردن مردم و نشان دادن ناکارآمدی، به دنبال بردن کشور پای میز مذاکره هستند. با این فضاها و وضعیت مردم به چه امیدی پای صندوق رأی بیایند؟ ناامیدی مردم به خاطر تلاش آقایان در جهت اینکار بود. به عبارتی در مدیریت دولتی ما تلاش بر این است که مردم را ناامید کنند. چون در مسیر پیشرفت کشور نمیتوانند میز مذاکره را ادامه دهند.
مجلس در زمینه نظارت بر رئیس جمهور ضعیف عمل کرد
وضعیت بدین نحو نخواهد بود که بگوییم که در سال اول دولت جدید همه مشکلات حل خواهد شد و زمان نیاز است. مردم باید طعم تغییر و مسیر بهبودی کشور را بچشند. دولت بعدی بیشترین هجمه علیه آن خواهد شد و باید پاسخگوی خیلی از مسائل باشد. ما ناچار بودیم این دولت ضعیف را تحمل کنیم تا به دولت بعدی برسد و به مسائل امنیتی و فشار به مردم با استیضاح نرسد. مجلس میتوانست از ابزارهای نظارتی خود بر رئیس جمهور استفاده کند و در این زمینه ضعیف عمل کرد. به دلیل توطئهها و شیطنتهای برخی، مجلس شورای اسلامی به مسئله استیضاح ورود پیدا نکرد و از طرف دیگر کشور نیز طاقت جراحی نداشت. شرایط اقتضا میکرد که ما بدین نحو جلو برویم.
باید گفت نارضایتی مردم به وضع موجود حق است و باید این نارضایتی را پای صندوق رأی اعلام بکنند و شرایط را تغییر دهند.