به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، این روزها کلیدواژه بازار سرمایه، نقل محافل انتخابات است و تمامی کاندیداها موضع خود در قبال بازار سرمایه و شرایطی که برای آن ترسیم میکنند را توضیح دادهاند. با این وجود اما در روزهای اخیر بازار سرمایه چندان توجهی به فضای سیاسی کشور نداشته و واکنش چندانی به آن نشان نداد. به نظر میرسد بازار بورس کشور وارد استراتژی تعلیق شده و تا مشخص نشدن دولت آینده، نتیجه مذاکرات وین و تثبیت قیمت دلار، فعلوانفعالات افزایش پیدا نخواهد کرد. در این گزارش پس از ترسیم شرایط کنونی سعی شده از فضای پساانتخاباتی بورس نیز در قالب 6 نکته صحبت شود.
بازار سرمایه دیروز هم روندی نزولی داشت و با جود اینکه شاخص کل بورس در ساعات ابتدایی معاملات تا یک میلیون و ۱۵۵ هزار واحد افزایش یافته بود، در ساعات پایانی روندی نزولی به خود گرفت و تا یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد کاهش یافت. شاخص کل بورس روز گذشته با ۴۴ واحد کاهش در رقم یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد ایستاد. شاخص کل با معیار هم وزن ۲۹۴۶ واحد کاهش رقم ۳۷۳ هزار و ۳۷۴ واحد را ثبت کرد. معاملهگران این بازار ۵۲۹ هزار معامله به ارزش ۵۲ هزار و ۳۲۶ میلیارد ریال انجام دادند. معدنی و صنعتی گلگهر، فولاد مبارکه اصفهان، صنایع پتروشیمی خلیجفارس و ایران خودرو نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر مثبت و درمقابل سیمان اصفهان و ملی صنایع مس ایران نسب به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی را روی بورس گذاشتند. شاخص کل فرابورس یا ۹۸ واحد کاهش در رقم ۱۷ هزار و ۳۵۹ واحد ایستاد. در این بازار ۴۱۸ هزار معامله به ارزش ۹۷ هزار و ۵۵۸ میلیارد ریال انجام شد. همچنین صنعتی مینو، پلیمیر آریاساسول، سهامی ذوبآهن اصفهان، گروه سرمایهگذاری میراث فرهنگی و فرابورس ایران نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی را روی فرابورس گذاشتند.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار معتقد است بخش مهمی از تغییرات قیمتی در اقتصاد ایران تحتتاثیر تورم انتظاری به وجود میآید و نمیتوان برای تمامی آنها از لفظ حباب استفاده کرد. محمدعلی دهقاندهنوی دیروز در نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران اظهار کرد: «ما در ماههای گذشته بارها شاهد آن بودهایم که در تحلیل بازار بورس از لفظ حباب استفاده میکنند و این درحالی است که وقتی شاخص بورس ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار واحد بود نیز بعضی میگفتند بورس حباب دارد. درحالیکه ما باید تحلیل کنیم ریشه تغییرات قیمتی در اقتصاد ایران چیست و حباب را باید در چه زمینهای به کار برد.» وی با اشاره به شرایطی که اقتصاد ایران در سالهای گذشته تجربه کرده است، بیان کرد: «ما نباید در اقتصاد یک متغیر اسمی را با یک متغیر واقعی مقایسه کنیم. مثلا اگر رشد اقتصاد کشور مثبت 3 درصد باشد، آیا تولیدکنندگان حاضرند قیمت محصول خود را تنها 3 درصد افزایش دهند؟ یا اگر رشد اقتصاد منفی شد، آیا قیمت کالاها کاهش مییابد؟ در اقتصاد ایران متاسفانه قیمتها در بسیاری از مواقع تحتتاثیر تورم انتظاری تغییر میکنند و این با حباب معنی یکسانی ندارد. در دوره فشار حداکثری ترامپ، یک تورم انتظاری جدی شکل گرفت و این با حباب متفاوت است.» رئیس سازمان بورس با اشاره به وضعیتی که سایر بازارها در ماههای گذشته تجربه کردهاند، بیان کرد: «وقتی این انتظار به وجود میآید که ارزش پول ملی کاهش مییابد، عدهای برای حفظ سرمایه خود به سمت بازارهایی مانند سکه یا دلار میروند. عدهای وقتی سکه ۱۶ میلیون تومان بود خرید کردند اما امروز قیمت سکه به حدود ۱۰ میلیون تومان رسیده، یا عدهای وقتی دلار از مرز ۳۰ هزار تومان گذشته بود خرید کردند اما امروز دلار به ۲۴ هزار تومان رسیده است. در بازار بورس نیز میزان کاهش شاخص در همین حد بوده است و تحتتاثیر تغییر شرایط اقتصادی، تغییراتی رخ داده که تفسیر حباب از آنها اشتباه است.» دهنوی با بیان اینکه عدهای از مردم وقتی بازار سرمایه به اوج رسیده بود به آن ورود کردند، گفت: «متاسفانه همین موضوع باعث شد مردم ضرر کنند که این برای ما بسیار ناراحتکننده است. ما باید با ایجاد برخی تغییرات اصولی در آینده از رخ دادن چنین مسائلی جلوگیری کنیم. اگر شاخص بورس از شرایط فعلی به اوجی که چند ماه قبل تجربه کرده بود بازگردد این خود به یک سرمایهگذاری جدید میماند که برای جلوگیری از زیاندهی مردم، باید در کنار برنامهریزیهای کلان، طوری فرهنگسازی شود که مردم دچار زیان نشوند.» وی با اشاره به برخی اقدامات سازمان بورس برای حمایت از بازار، اظهار کرد: «ما برخی محدودیتها در خرید و فروش سهام برای پرسنل کارگزاریها را کاهش دادیم و تلاش شد در توسعه نهادهای مالی، انحصارزدایی صورت گیرد. ما در پنج ماه گذشته هرچه که از دستمان برمیآمد انجام دادیم اما همچنان راهی طولانی تا رسیدن به اهداف کلان وجود دارد.» رئیس سازمان بورس این را نیز گفت که بازار اولیه شامل پروژههای جدید باید در بورس محوریت بیشتری پیدا کنند و بحثهای اولیه در این زمینه ادامه دارد.
در جریان معاملات روزهای اخیر بازار سرمایه گروههای بانکی، فلزی و فولادی با افت قیمت همراه شدند و بیشترین تاثیر منفی را در روند بازار گذاشتند. دیگر گروههای بورسی هم دیروز با وجود تعادل در صفهای فروش اما معاملات مثبتی را ندارند و شاخص کل در یک ساعت ابتدایی بازار روز گذشته 30 واحد افت را تجربه کرد. با این وجود نقدشوندگی که شاخصه اصلی در بازار سرمایه است مدتی است در بازار وجود ندارد و سرمایههای سهامداران قفل در صف فروش است. باید توجه داشت تا زمانی که برای نقدشوندگی در بازار تلاشی صورت نگیرد روند نامتعادل و منفی بازار ادامهدار خواهد بود. در هر حال بهنظر میرسد در یک ماه آینده سهمهایی که قفل در صف فروش هستند و با کاهش قیمت مواجه شدهاند معاملاتشان تا حد خوبی روان شود و بازار نسبتا متعادل به کار خودش ادامه بدهد و مثبت شود. شرایط این روزهای بازار حاکی از آن است که اگر در بازار گروهی بخواهند رشد قابل توجهی را داشته باشند نمادهای فلزی و پتروشیمی هستند و دلیل روند صعودی آنها هم افزایش نرخهای جهانی است، اما اگر بخواهیم دلایل داخلی موثر در رشد این گروهها را به حساب بیاوریم باید به این موضوع اشاره کنیم که دولتها در شروع کارشان تلاش مضاعفی درجهت ثابت نگه داشتن نرخ دلار میکنند و به جهت آنکه درآمد دلاری برای این گروهها متصور نیستیم و تقاضا در خرید دلار هم در بازار باعث کاهش قیمت دلار نمیشود این گروهها از روند خوبی برخوردار خواهند بود.
حقیقت تلخی اتفاق افتاده است و باید آن را قبول کرد. بازار سهام از گزینه اول سرمایهگذاری مردم در یکسال قبل به آخرین گزینه درحال حاضر تبدیل شده است. حتی اگر بخواهیم بدبینانه به بورس نگاه نکنیم باز هم به این نتیجه میرسیم که عمده معاملهگران مترصد فرصت برای خروج از بازار هستند و تنها معاملهگران حرفهای و باسابقه پای این بازار خواهند ماند. اما چرا بازار بورس به این روز افتاد؟ بهلحاظ انگیزهای اکثر سرمایهگذاران که تازهوارد نیز بودند در ضررهای هنگفتی بهسر میبرند و تمایل به ادامه فعالیت ولو به قیمت سود نیز ندارند. در تحلیل اقتصادی نیز اخبار مثبت و خوشبینی در سطح کلان برای بورس وجود ندارد و آنچنان فضای هراس غلبه کرده است که معدود خبرهای خوش برخی سهامها نیز نمیتواند ترس حاکم را تقلیل دهد. از نظر زمانی نیز در شرایط بلاتکلیفی داخلی و خارجی قرار داریم. در بعد داخلی بهدلیل تغییر دولت و سیاستهای اقتصادی تصور دقیقی از نیمه بعدی سال وجود ندارد و در بعد خارجی نیز نتیجه خاصی در مذاکرات با غرب بهدست نیامده و بعید است تا پایان سال نیز بهدست آید. همه این موارد باعث شده است روند خروج پول از بورس توسط حقیقیها ادامه یابد و به رقم 73 هزار میلیارد تومان برسد. بررسیها نشان میدهد که از ابتدای شهریور 99 تا روز گذشته چیزی در حدود 73 هزار میلیارد تغییر مالکیت بهنفع حقوقیها رخ داده و این میزان از پول توسط حقیقیها از بازار خارج شده است. در طرف دیگر گروههای فعال در بازار سرمایه را میتوان اینچنین توضیح داد؛ یک گروه نقد نیستند و با سهمها و سبد خود در ضرر بهسر میبرند، گروهی دیگر در سبد خود تعدادی سهام نقدشونده دارند و مقداری نیز نقد شدهاند و درنهایت گروهی که بهطور کامل نقد و مترصد بهبود شرایط برای حضور مجدد در بورس هستند. باقی نیز از بازار فرار کردهاند و احتمالا تا سالهایسال به هیچ قیمتی به آن برنخواهند گشت. گروه اول ابهام اصلیاش این است که چه زمانی ضررش جبران خواهد شد؟ گروه دوم و سوم نیز در پی این هستند که آیا بیرون از بازار بمانند یا زمان مناسب برای بازگشت چه موقعی خواهد بود. حول تصمیمگیری برای ماههای آینده و روزهای پساانتخابات، این موارد مطرح و توصیه میشود: 1- مهمترین اتفاقی که در چند ماه گذشته در بازار سهام اتفاق افتاده است، مشخص شدن کف قیمت بسیاری از سهمهای مهم است. قیمتهایی که ظاهرا به این راحتی کمتر از آن یا حتی حدود آن قابل تجربه مجدد نیست. از طرف دیگر قیمتها خیلی از این کفها بالاتر نیست. بهنوعی میشود گفت بازار نیازی به هیجانهای منفی ندارد و عمده هیجانات پیشخور شده است. درواقع اوضاع طوری نیست که اگر همین امروز در صف فروش نباشید دوماه بعد سرمایه شما نصف شده باشد. حداکثر 10 تا 15درصد (آنهم در برخی سهمها) از دست میدهید. بنابراین هرچند سخت است و غیرقابل توجیه اما باید همچنان صبر کرد. 2- بزرگترین شوک منفی بازار سرمایه درحال حاضر بازگشت دلار به رقم 15هزار تومان و به نتیجه رسیدن مذاکرات با غرب است. چنین مسالهای به این زودی رقم نخواهد خورد و حتی با وجود آزادسازی داراییهای ارزی ایران بهدلیل وجود تقاضای وارداتی سرکوبشده، بعید است قیمت دلار پایینتر از محدوده 21 تا 23 هزار تومان باشد. 3-در دیدگاه منطقی بازار بورس در سالجاری بازدهی به اندازه تورم آتی خواهد داشت که با توجه به انتخابات و مشخص نبودن سیاستهای دولت آینده در زمان حاضر، عمده این بازدهی در نیمه دوم سال رقم خواهد خورد. 4-در هفته انتخابات قرار داریم و معمولا این روزها نباید تصمیم جدی برای سرمایهگذاری گرفته شود. لااقل تا مشخصشدن خطمشی دولت جدید در قبال بورس، احتمالا فعل و انفعالات بازار سرمایه ضعیف باشد. 5- با وجود همه نگرانیها درمورد بازارهای جهانی، بیشترین اصلاح در محصولات پاییندستی پتروشیمی بوده و بقیه بخشها هنوز اصلاح قابل ملاحظهای تجربه نکردهاند. 6. برای اینکه متوجه شویم چه روندی در پیش است، بهنظر باید نمادهایی را زیر نظر داشته باشیم که در چند وقت اخیر رشد داشته و ارزش معاملات آنها نیز بالاتر رفته است. اگر این نمادها بتوانند سطح جدید از قیمت را تثبیت کنند، میتوان به تشکیل روند صعودی آنها امیدوار بود.