گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسین مشکانی؛ حوالی انتخابات که میشود، هر قدر هم که اوضاع غیررقابتی باشد، شور و هیجان حداقل در بخشی از جامعه دیده میشود. در این بین سازمانی که بیشترین تاثیر را بر جریان مشارکت میگذارد، به احتمال بالا صدا و سیما است. از طرفی مهمترین مسئلهای که درباره انتخابات مطرح میشود، مشارکت مردمی است که تا حتی یک روز مانده به انتخابات توسط رهبر انقلاب مورد تاکید قرار میگیرد. اما رسانه ملی چقدر توانسته در مشارکت تاثیر مثبت بگذارد؟
انتخابات امسال در صدا و سیما کم حاشیه نداشته است. از بگومگوی نامزدهای انتخاباتی به یکدیگر تا اشتباهات لفظیشان.
ولههای مشارکتی
حدود یک ماه قبل از انتخابات و پیش از ثبتنامها، خبری از انتخابات در صدا وسیما نبود. تا اینکه با شروع ثبت نامها کار رسانه ملی هم شروع شد. صدا و سیما مطابق روال همیشگی به سراغ مردم میرفت تا اهمیت انتخابات را یادآور شود و در ادامه تعدادی برنامهی تبلیغاتی مانند برنامه با جوانان، مستند تبلیغاتی و بدون تعارف برای داوطلبین در نظر گرفت و با پخش چندین بارهی ولههای تبلیغاتی در روز سعی در افزایش انگیزه برای مشارکت داشت.
مشاجره جایگزین مناظره
در عموم کشورهای جهان مناظره به دو صورت انجام میشود. مدل آمریکایی که در آن نامزدها دو به دو با هم مناظره میکنند و مدل فرانسوی که در آن حداقل سه نامزد یا بیش از آن حضور دارند و به سوالات برنامه پاسخ میدهند. سبک فرانسوی در کره جنوبی و فرانسه و انگلیس پیگیری میشود. البته بعضی عناصر دیگر هم وجود دارند. مثلا این که اطلاعات فرد نامزد را به صورت زنده صحت سنجی و اعلام میکنند.
مناظرات در کشور ما از سال ۸۴ آغاز شد؛ در این سال مناظره نماینده نامزدها تاثیر ویژهای در انتخاب مردم گذاشت؛ هرچند اوج این مناظرات را باید در سال ۸۸ دانست که به گفته رسانهها حدود ۵۰ میلیون نفر این مناظره را دیدند.
صدا و سیما در ادوار بعد تغییر رویه مشهودی در مناظرات در پیش گرفت؛ مدل مناظرات از امریکایی (دونفره) به فرانسوی (دسته جمعی) تغییر کرد. سال ۹۲ مناظرات به صورت دسته جمعی برگزار شد تا تنش کمتری داشته باشد. البته این تغییر روند به ایجاد مفاهیمی مانند کاندید پوششی منجر شد.
به مرور این رویه محافظهکارانهتر شد تا جایی که در مناظرات امسال سوالهای متفاوتی از افراد پرسیده میشد و حتی در هنگام صحبت یک نفر واکنش دیگران به او را نشان نمیداد؛ پرسش سوالات متفاوت نیز مورد انتقادات زیادی از جمله خود نامزدها قرار گرفت و باعث شد صدا و سیما در آخرین مناظره کمی تغییر رویه دهد.
در نوعی از برنامه که امکان قیاس برنامهها و دیدگاههای افراد در یک موضوع واحد فراهم نیست، نامزدها برای دیده و برجسته شدن به تخریب یکدیگر روی میآورند؛ ضمن آنکه رویهی فعلی برنامهها میتواند به هیجان کاذب نیز بیانجامد؛ چرا که مسائلی که در طول چند سال از سوی رسانهی ملی بایکوت شدهاند یا فقط یک سوی به آنها پرداخت شده در یک مناظرهی بیمانند به یکباره و به روایتی متفاوت مطرح میشوند.
حال آن که لازم است رسانه ملی بحثهای عمومی و مورد مطالبه را در زمان مناسب پوشش دهد تا نیاز مخاطب برطرف شود؛ از طرف دیگر موضوع مورد نیاز برای مناظرات انتخاباتی، مسائل حکمرانی است؛ مانند تضارب آراء میان نگاههای یک اقتصاددان لیبرال و یک اقتصاد دان مخالف او.
یک ماه به جای چهار سال
مسئله مهمتر از اقدامات صدا و سیما در بازه انتخابات، رویکردی است که در طول چهارسال یا سالیان متمادی در مواجهه با مخاطب دارد. این رویکرد میتواند تاثیر بسته انتخاباتی صدا و سیما را بیشتر کند یا حتی کاری کند که نیاز به تکاپوی یکباره و پرفشار در بازه انتخابات نباشد؛ برای مثال مناظرات در رسانه ملی محدود به بازه انتخابات است، در حالی که نیاز مستمر مخاطب به شمار میآید و در دورههایی در فارغ از زمان انتخابات نیز انجام میشد.
به عبارت بهتر رسانه ملی به جای پل زدن میان مردم و حاکمیت و تنظیم روابط این دو به سیاست "درهای باز" در یک ماه پایانی انتخابات اکتفا میکند.
پس از انتخابات نیز سیاست درهای باز بسته میشود! و رویکرد سابق در پیش گرفته میشود؛ برای مثال در بازهای که افکار عمومی به عملکرد شورای نگهبان و نحوهی احراز صلاحیت نقد داشت، رسانه ملی بجای پرداختن دو طرفه به نظرات منتقدان و موافقان شورا به حضور یک نماینده از شورا و دفاع از عملکرد آن اکتفا کرد و تبدیل به تریبونِ قرائت رسمی مسئولین شد؛ بیآنکه به اعتراضات موجود بپردازد.
رویهای که میتواند مخاطب را نسبت به آن رسانه دلزده و بیاعتماد کند و در نهایت به ریزش سرمایه اجتماعی بیانجامد؛ حلقهی مفقودهای که میتوان نمونههای دیگری برای آن ذکر کرد؛ مانند نحوهی پرداختن به اعتراضات آبان ۹۸ و مغفول ماندنِ روایتِ مردمی ماجرا.
گفتگوی گم شده
معضل دیگر این روزهای صدا وسیما کاهش برنامههای گفتگو محور بر سر مسائل اساسی همراه با اختلاف نظرهای واقعی است که در چند سال اخیر سیر کاهشی به خود گرفته و برنامههای شخصیتمحور با برخی سلبریتیها پیرامونِ زندگی شخصیشان جایگزین آن شده است.
نمونههای موفقی از برنامههای گفتگو محور در گذشته رسانه ملی به چشم میخورد که در حال حاضر متوقف شده و یا با مشکلات جدی روبرو شدهاند؛ یکی از جدیدترین نمونهها اخراج سردبیر برنامه "زاویه" به علت اظهار نظر یکی از مهمانان برنامه درباره رییس دولت بود.
از دیگر نمونههای موفق برنامههای گفتگو محور میتوان به برنامه "دیروز امروز فردا" اشاره کرد که با محوریت گفتگوهای سیاسی در شبکه ۳ به روی آنتن میرفت و در نوع خود پیشرو و آگاهیبخش بود؛ مانند گفتگو پیرامون فتنه ۸۸ میان جواد اطاعت، به عنوان نماینده مجلس ششم و علیرضا زاکانی و یا گفتگو میان حسین شریعتمداری و صادق خرازی درباره اقدامات آمریکا قبل و بعد از برجام در برنامه "نگاه یک".
در سایر کشورهای جهان نیز برنامههای گفتگو محور قالبی پیشرو و پر بیننده به شمار میآیند؛ مانند برنامه "اتجاه المعاکس" که از تلویزیون الجزیره گفتگوهایی را درباره مسائل جهان اسلام از جمله اختلافات بین مذاهب و یا جنگ سوریه برگزار میکرد.
پخش سرود به امید افزایش مشارکت!
رویکرد صدا و سیما یک مولفه ثابت دیگر هم دارد؛ تبلیغات سطحی برای افزایش مشارکت.
پخش چندین بارهی گلهای ملی، کسب مدال در مسابقات جهانی و دستاوردهای علمی به همراه موسیقیهای وطنپرستانه کمک چندانی به افزایش مشارکت نمیکند و مورد انتقاد برخی چهرههای رسانهای نیز قرار گرفت؛ مانند وحید یامین پور که در توییتی نوشت:«چند نفر قرار است با نشان دادن گل خداداد عزیزی یا آلبوم تبریز در مه سالار عقیلی یا سمفونی ایثار استاد انتظامی به جمع رای دهندهها اضافه شوند؟ بهتر نیست صدا و سیما پرسشها و دغدغههای میلیونها نفر را جدی گیرد و حداقل دو ساعت گفتگوی اقناعی برگزار کند؟»
ادامهی روند فعلی و پررنگ شدن بخشهای فرمی در کنار کمرنگ شدن بخش محتوایی میتواند نقش رسانه ملی را در افزایش مشارکت بیاثر کند و صدا و سیما را در ایفای نقش ملی خود با چالش روبرو سازد.
حسین مشکانی- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.