گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زینب سادات موسوی؛ برای منی که دوران نوجوانیام را در واپسین سالهای دهه هشتاد سپری کردم، خیلی منطقی نیست که بهجای آنهایی که در واپسین سالهای دهههشتاد چشم به جهان گشودند، لب به شکایت بگشایم. برای منی که به شوق دیدن «کوله پشتی» مشق هایم را تندتر نوشتم حالا فقط سوال است که آنها امروز به شوق کدام برنامه از مدرسه تا خانه را تندتر دویدهاند؟
بین اینکه آیا نوجوان امروز هنوز بیننده تلویزیون هست یا نه؟ و اینکه آیا تلویزیون وظیفه دارد برای نوجوانی که فکرمیکند شاید دیگر بینندهاش نباشد، تولید محتوا کند یا نه؟ گزارهای وجود ندارد که پاسخ آن نیاز به فکر داشته باشد. رسانههای جمعی که در کشور ما مهمترینشان رسانهملیست، حتی اگر یقین داشته باشند که در طول شبانه روز چندساعتی بیشتر مخاطب جدی ندارند، نمیتوانند از این وظیفه مهم چشمپوشی کنند.
شبکه امید جز آخرین شبکههایی بود که توسط رسانهملی افتتاح شد و نمیتوان هنوز درباره موفقیت و عدم موفقیت آن چندان صحبتی داشت. اما همین که در نقطهای رسانهملی به درکی رسید که بین کودک و نوجوان تنها یک «و» فاصله نیست و پرسشگری از شاخصترین ویژگیهای نوجوانان است که آنها را کودکان جدا میکند و به تبع آن کار را برای تولید هرمحتوایی دشوارتر خواهد کرد، کورسوی امیدی است. حالا که انقدر از دنیای نوجوان امروزی دور افتادهایم و در دورهای که رسانههای جهانی بیشترین تمرکزشان را روی تولید محتوا برای نوجوانان گذاشتند، این سوال ذهنمان را درگیر میکند که ما چقدر از نیازها و دغدغههای نوجوانِ نسل امروز ایران اگاهی داریم؟
«حسین شکیب راد» دبیر ضمیمه نوجوانه روزنامه جام جم و تهیه کننده برنامه «هشتادیا» در گفتگو با خبرگزاری دانشجو درخصوص آسیبها و دغدغههای نوجوانان که رسانه ملی میتواند با پرداختن به آنها از اثرات مخرب آن بکاهد گفت: «برخی مسائل حوزهٔ نوجوان مسائلی است که با نگاه روانشناسی و جامعه شناسی تعریف شده است؛ مثل اینکه نوجوان به استقلال و آزادی نیاز دارد، به دنبال هویت خودش میگردد و در این راستا ممکن است دچار آسیبهایی هم بشود. زیرا به دنبال کشف چیزهای جدید است، ممکن است دچار مسائلی بشود که به نفعش نیست. آمارها از پایین آمدن سن اعتیاد، مفاسد و مسائلی از این قبیل میگوید.
اگر ما به ریشه این آسیبها که در خود ویژگیهای نوجوان است توجه نکنیم میتواند نگرانکننده شود و اگر این ویژگیها را بشناسیم و روی خود آنها دست بگذاریم دیگر نیازی نیست که این آسیبها را نشان بدهیم. چرا که در واقع ریشه را پیداکردهایم و دغدغههای نوجوان هم به همین ریشهها بازمیگردد. ما برخی مواقع دربارهٔ نوجوان صحبت میکنیم و آن آسیبها و نیازها خیلی خودشان را نشان میدهند، اما وقتی ما برای خود مخاطب نوجوان تولید محتوا میکنیم باید به دغدغههای آن بپردازیم و ببینیم نوجوان به چه مسائلی فکر میکند و ذائقهاش چیست؟»
اکنون که فاصلهٔ نسلیمان انقدر زیاد شده است که برای درک نوجوانان نیازمند آموزههایی در خصوص ویژگیهای آنان هستیم، مشکل ذائقه سنجی در تولید محتوای رسانهملی موج میزند. شکیبراد دربارهٔ اهمیت شناخت خصوصیات نوجوانان توضیح داد: «یکی از ویژگیهای نوجوان امروز علاقهاش به تنهایی است، منبع اصلی خوراکش فضای مجازی است، نوجوان امروز به دنبال تجربه کردن و پیدا کردن پاسخ هر مطلبی است تا خودش آن را بفهمد و تا یک چیزی را متوجه نشود عمل نمیکند.
همهٔ اینها باعث میشود که به دنبال تجربه برود و چون به دنبال هیجان هم است ممکن است دست به تجربهٔ چیزهایی بزند که ما به آنها آسیب میگوییم. باید به نوجوان بگوییم که احساساتش در این دوران چند برابر خواهد شد؛ او باید برای کنترل خشم، استرس، شهوت و بقیه ویژگیهایش یکسری کارها را به صورت کاربردی انجام دهد و اگر اینها را برای او مطرح کردیم، برایش راه حل گذاشتیم، مسائل را ریشهای حل کردهایم و او دیگر به دنبال این آسیبها نمیرود. این اصلیترین کاری است که رسانهملی و سایر رسانهها باید به آن بپردازند.»
شکیبراد در ادامه بیان کرد: «ما برنامهای داشتیم تحت عنوان «هشتادیا» که در آن برنامه حرف ما این بود که نوجوان دهه هشتادی را نمیشناسیم و نمیدانیم که نمیشناسیم و در جهل مرکبیم یعنی فکر میکنیم که آنها را میشناسیم، زیرا با آنها مانند نوجوانی خودمان برخورد میکنیم، در صورتی که این غلط است. آنها ویژگیهای جدیدی دارند که اگر این ویژگیها را نشناسیم، برخورد ما با آنها غلط خواهد بود. پس در عین حال که میخواهیم به آن ریشهها برسیم باید شناخت دقیقی هم به نوجوان نسل امروز هم از ویژگیهایشان پیداکنیم؛ مثل اینکه او بومی دیجیتال است؛ یعنی از زمانی که به دنیا امده است تقریبا اینترنت و گوشی هوشمند و فضای مجازی در اختیارش بوده است، باید برای هرچیزی که به او گفته میشود، پاسخ دقیق و توجیه دقیق پیدا بکند و این ویژگیها در روحیهاش تاثیر میگذارد.»
در حالی که نوجوانی سنی سرنوشتساز و مهم به حساب میآید، آنتن تلویزیون از تولید برنامههای جذاب و پر مخاطب برای نوجوانان خالی است. روزهایی در دهههای گذشته که تلویزیون با توجه ویژه به قشر نوجوان، توانست برنامههای موفقی، چون «نیمرخ»، «نردبان»، «سیمای نوجوان» و... را خلق کند. اما مشکلی که امروزه دامن گیرِ تولیدکنندگان برنامهٔ نوجوانان شده است، گرایش این نسل به فضای مجازی و بی میلیشان به رسانهملی است که کار تولید محتوا و جذب مخاطب را بسیار سخت کرده است.
شکیبراد در خصوص عملکرد رسانهملی در حوزه تولید محتوا برای نوجوانان و ایراداتی که در جهت کم توجهی به اسیبهای این گروه سنی و آموزش به نوجوانان وارد است، گفت: «عملکرد رسانهملی در حوزه نوجوان در این ۴۰ سال انقلاب، دچار افت و خیزهایی بوده است. بنظر میرسد طی دو سه سال اخیر ما رشد خوبی داشتهایم. مثلا اینکه در برخی برنامهها واژهٔ دهه هشتادی، نسل شناسی و واژهٔ نوجوان و خیلی از اینها شکل گرفت و حالا در همان راستا شبکه اختصاصی برای نوجوان تاسیس شد، این خودش جای امیدواری دارد که ما فهمیدیم کودک و نوجوان با یک واو به هم وصل نمیشوند بلکه نوجوان دوره خودش را دارد، نیازها، ویژگیها و دغدغههایش از کودک جدا است و این تفکیک بسیار نیاز بود در حالی که در برخی از مجموعهها هنوز این تفکیک انجام نشده است.
اما نکته دوم این است که یک موضوع «درباره نوجوان» است و یک موضوع «برای نوجوان». ما در مورد نوجوانان برنامههای خوبی داشتهایم البته کم و کاستیهایی آن جا هم است و باید پدر مادرها، معلمین و کسانی که با نوجوان سرو کار دارند را از آسیبهایی که برای این سن میتواند شکل بگیرد بیشتر آگاهشان کنیم و ریشهها را بگوییم و روشهای عملیاتی و کاربردی را برایشان بگوییم تا بتوانند عمل کنند. ما این را نباید با «برای نوجوان» اشتباه بگیریم، زیرا برای نوجوانها تولید محتوای متفاوتی وجود دارد و ما باید چیزهای دیگری را برایشان تولید کنیم.»
او ادامه داد: «وقتی میخواهیم برای خود نوجوان بسازیم باید ویژگیهای فردی او را هم در نظر بگیریم. مثلا اگر نوجوان در برنامهای خودش و یا هم سن و سالان خودش را نبیند از آن پذیرش ندارد. اگر ما بخواهیم یک طرفه چند بزرگسال و کارشناس را بیاوریم که یکسری حرف به مخاطب منتقل بکند، او اصلا نمیپذیرد. باید برنامه از جنس مطالبهگری باشد و هیجانات این دوره را در خودش داشته باشد، رنگ و لعاب مورد پسند نوجوان را داشته باشد و اگر این ویژگیها را در تولید محتوا رعایت نکنیم، که متاسفانه بسیاری از برنامهها به این صورت نیست، نوجوان قطعا نمیپذیرد.»
او ادامه داد: «در برنامه «هشتادیا» که ما در پشت صحنه تولیدیمان ۲۰ نوجوان داشتیم، آیتمها را نوجوانان مینوشتند و در تیم سردبیریمان نوجوانان ارائه نظر میکردند و محتوا تولید میکردند، توانست بخشی از نوجوانان مخاطب را درگیر خودش بکند.»
تلویزیون به عنوان یکی از موثرترین و گستردهترین رسانههای جمعی به علت جذابیتهای تصویری و هنری، میتواند تاثیرگذاری ویژهای بر افکار عمومی داشته باشد. حال اگر در خدمت قشر اگاه امروزی یعنی نوجوانان قرار بگیرد، باید متناسب با ذائقه شان و از دریچه نگاه آنها باشد. زیرا آینده از آن نوجوانان است و رسانه به عنوان دانشگاهی عمومی، سهم عمدهای در تربیت آیندگان دارد.
حسین شکیبراد در این باره که چرا صداوسیما نتوانسته مانند دهههای قبل در جذب مخاطب موفق عمل کند، گفت: «واقعیت این است که نوجوان امروز خیلی تفاوت کرده است و ویژگیهایی که برای او مطلوب است اصلا شاید چندان در صداسیمای ما قابل ارئه نباشد. مثلا او به محتواهای فست فودی علاقه پیدا کرده است. یک زمانی بود نوجوان مینشست روبروی تلویزیون و با همان سه چهارتا شبکه اقناع میشد، اما الان وقتی که با فضای مجازی مواجه است و با سرعت بسیار زیاد حجم بالایی از محتوا میتواند به او برسد، نوجوان بسیار کم ظرفیت میشود و اگر در هشت ثانیه محتوایی نتواند او را جذب کند با اثر یک انگشت بر روی گوشی، میرود سراغ محتوای بعدی. ما میتوانیم بگوییم با کار بسیار سختی مواجه هستیم که بتوانیم نوجوان را پای برنامهای در تلویزیون ۲۰ دقیقه الی نیم ساعت بنشانیم و او را جذب خودمان کنیم.
یکی دیگر از ویژگیهایی که نوجوان نسل جدید دارد این است که از تکرار متنفر است و تکرار نمیتواند آنها را جذب کند. خب حالا وقتی یک برنامه تلویزیونی میخواهد در ۵۰ قسمت یک حرف را بزند، مسلماً نمیتواند نوجوان را جذب کند و باید المانهایی را برای تنوع در برنامه در نظر بگیرد تا نوجوان بپسندد. یا یکی دیگر از ویژگیهای نوجوان نسل امروز که از طریق مطالعه علمی بر روی مغزشان به آن رسیده اند، این است که آستانه تحریک پذیری و انگیزه پیدا کردن نوجوانان به شدت بالا آمده است. یعنی به راحتی نمیتوانی به آنها انگیزه بدهی، نمیتوانی به راحتی او را جذب چیزی کنی و این موضوعات کار را برای تولید محتوا دشوارتر میکند.»
این فعال رسانهای دربارهی میزان استفاده نوجوانان از محتوای صداوسیما توضیح داد: «میتوان آماری درباره اینکه نوجوانهای ما چقدر از تلویزیون استفاده میکنند ارائه داد، اما شبکه امید که شبکه اختصاصی نوجوانها است اعلام میکند که شاید در طول شبانه روز یک ساعت و نیم الی دو ساعت مخاطب جدی داشته باشد که بعضاً هم به سریالها و فیلمهای سینمایی آن اختصاص پیدامیکند. اتفاقی که افتاده این است که ما یک بدنهای داریم در صداوسیما که همهٔ آنها دارد تولید محتوا میکند. یک بخشی از مخاطبی نشان هم نوجوانان هستند مثل مسابقات فوتبال، مسابقات ورزشی، برنامههای پر بینندهای مثل خندوانه و عصر جدید که بیشترین مخاطب خودش را در این رده سنی میبیند.
ما اگر بسیاری از برنامههایی که در شبکههای مختلف تولید میشوند را در نظر بگیریم، میبینیم که تعداد زیادی از نوجوانان، تلویزیون را حداقل از جهت یک یا دو موضوع دنبال میکنند. اما صداوسیما هنوز نتوانسته آنها را پایبند کرده باشیم و در مقابل یک منبع محتوایی مثل فضای مجازی، اینستاگرام و شبکههای اجتماع دیگر توانسته باشیم رقابت بکنیم و میتوانیم بگوییم از آنها متاسفانه عقب هستیم.»
در سال ۹۵، رسانهملی، راه اندازی شبکه امید را در دستور کار خود قرار داد تا نوجوانان بتوانند به محتوای متناسب با سن خودشان دسترسی پیدا کنند. ساخت، تولید و پخش برنامهها در دسته بندی اجتماعی_مهارتی، فرهنگی_هنری، ورزشی، فیلم، سریال و مستند از مهمترین اهداف این شبکه به کار میرود تا نوجوانان دیگر دریافت کننده محتوای کودکانه و یا بزرگسالان نباشند و مسائل خودشان مورد توجه قرار بگیرد.
شکیب راد در خصوص عملکرد و جایگاه شبکه امید در بین نوجوانان توضیح داد: «شبکه امید طبیعتاً سردمدار و نوک این پیکان است و بیشتر از همه باید مورد توجه قرار بگیرد. اتفاقات خوبی هم رخ داده است؛ مانند این که به ۱۰ شبکه رسمی کشور اضافه شده و تعاملاتی هم که با تولید کنندهها برقرار کرده و البته بخشی که خود نوجوانان را هم توانسته درگیر کند یک مقدار امیدوار کننده است. اما «امید» به یک تحول جدی نیاز دارد برای اینکه هم به لحاظ بودجهای حمایت جدیتری از این شبکه بشود و هم یک نگاه عمیق توسط تولیدکنندگان حرفهای ایجاد شود که بدانند ما اگر میخواهیم کار جدی بکنیم باید برای نوجوانان باشد. متاسفانه در جامعه ما افراد حرفهای، کمتر به سمت تولید برای نوجوانان میروند و این باعث شده است افرادی که شناخت کمتری از مدیومهای رسانهملی دارند یا توجه و شناخت ویژهای نسبت به نوجوانان ندارند تولیدکنندههای نوجوان باشند و، چون عدم شناخت وجود دارد ما به آن موفقیتی که باید دست پیدا نمیکنیم.»
او در اخر اشاره کرد: «به نظر من نکتهای که باید شبکه امید به آن توجه بیشتری داشته باشد تولیدات خود نوجوانان است. البته اتفاقات خوبی هم افتاده است. مجموعهای از برنامهها که کمک میکند خود نوجوانها دیده شوند. شبکه امید میتواند این فرصت را در اختیار نوجوانانی قرار بدهد که فیلم سازند، مستند سازند و خیلی تواناییهای دیگر برای تولید محتوا در آنها وجود دارد. اینکه نوجوان کارهای خودش و هم سن و سالهای خود را ببینند برایش بسیار جذاب است.»
برای نوجوان عصر دیجیتال که ترجیح میدهد محتوای درسی خود را هم از فضای مجازی دریافت کند تا از مدرسههای تلوزیونی، ساعتها نشستن در مقابل تلویزیون جذابیتی ندارد. تولید محتوا برای آنها باید با توجه به ایدههای جدید، نظرات کارشناسان حوزه نوجوان و متناسب با شرایط نسلی آنها صورت بگیرد. باید به این مهم واقف باشیم که آنها آینده سازان این کشورند، پس میدان دادن به آنها و توجه به استعدادها و دغدغههایشان در ساخت و پیشرفت جامعه تاثیر گذار خواهد بود.