به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو دکتر محمدرضا یزدیزاده اقتصاددان و عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی در نشست «ساختار مالیات بر عایدی سرمایه» از همایش «نقد و بررسی طرح قانونی مالیات بر عایدی سرمایه» راجع به جایگاه مالیات و ملاحظات مالیات بر عایدی سرمایه صحبت کرد.
یزدیزاده با بررسی سیر نگرشها راجع به مالیات در تاریخ یک قرن اخیر کشورها گفت: از جنگ جهانی دوم به بعد سه پارادایم مالیاتی میتوانیم تعریف کنیم.
وی افزود: پارادایم اول مربوط به بالا بودن نرخ مالیانی است که فرض بر این بود که با این اقدام، شکافهای اجتماعی برطرف خواهد شد و این نوع اقدام پس از سالها به دلیل فرار مالیاتی شکست خورد.
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی ادامه داد: پارادایم دوم یک پارادایم تفریطی در مقابل پارادایم اول که افراطی بود قرار دارد و نیز به این نگرش مربوط است که اهداف درآمدی دولتها باید از طریق مالیات دنبال شود و نتیجه این نوع نگاه نیز ایجاد شکاف طبقاتی بود و شکست خورد.
یزدیزاده در مورد پارادایم سوم گفت: در دهه ۱۹۹۰ بدلیل اینکه بازده سرمایه بیشتر از رشد اقتصاد گردید، مهمترین ابزار مالیاتی یعنی مالیات بر عایدی سرمایه بکار گرفته شد تا جلوی افزایش شکاف طبقاتی گرفته شود.
وی ادامه داد: بحث شکاف طبقاتی در دنیا و سازمان ملل به عنوان یکی از اولویتهای اصلی توسعه اقتصادی مدنظر قرار گرفته است و کارشناسان علوم اجتماعی اهمیت مالیات بر عایدی را به عنوان مقابله با گسل شکاف طبقاتی یاد میکنند؛ اما دشمنان کشور از این شکاف طبقاتی به عنوان ابزار براندازی استفاده میکنند و بنابراین یکی از اهداف اصلی مالیات باید حل کردن شکاف طبقاتی باشد.
این اقتصاددان با بیان اینکه در اقتصاد کشور، بیریسکترین، پربازدهترین و غیرمولدترین سرمایهها از مالیات معاف هستند گفت: با تعدیل تورمی یک سپر محافظتی برای سرمایهگذاران این بازارهای غیرمولد در نظر گرفته شده و انتظار اینست که مردم فعالیت تولیدی توأم با ریسکهای متعدد، انجام دهند.
یزدیزاده افزود: مسئله این نیست که سرمایههای بازارهای غیرمولد معاف هستند؛ بلکه با این اقدام در حال نابود کردن سرمایهگذاری در تولید هستیم و ما باید دنبال تغییر ساختار باشیم.
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی با بیان اینکه نتیجه تورم در کشور این بوده که ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا فقیرتر میشوند، خواستار چهار اصلاح اساسی در این طرح شد و گفت: اولا اینکه هدف قانون دقیق مشخص شود که درآمدی است یا تنظیمی است.
وی ادامه داد: ساختار قانون درست طراحی گردد مثلا دادن معافیت زیادی نقض غرض کردن است و نباید به دلیل فشارهای ذینفعان افزایش یابد.
یزدیزاده خاطرنشان کرد: یک انحراف بزرگ ایجاد شده است که آن تعدیل تورمی است و در هیچ جای دنیا وجود ندارد، به عنوان مثال در کانادا حداقل در ۱۵ سال اخیر سه بار با رشد ۳۰۰ الی ۴۰۰ درصدی مواجه شده است؛ اما به هیچ وجه دولت کانادا بابت اخذ مالیات از املاک، از تعدیل تورمی استفاده نکرد.
این اقتصاددان گفت: باید به این نکته توجه کرد که اگر قرار بر تعدیل تورمی است، باید برای واحدهای تولیدی نیز تعدیل صورت پذیرد و فقط برای بازارهای غیرمولد تعدیل صورت نپذیرد.