به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ۱۶ تشکل وابسته به اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی طی بیانیهای به اتفاقات اخیر در استان خوزستان واکنش نشان دادند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«مهمترین وظیفهى مسوولان کشور این است که در جامعه عدالت را معنا ببخشند تا مردم عدالت را احساس کنند؛ عدالت در قانون، عدالت در قضا، عدالت در تقسیم منابع حیاتى کشور، عدالت در برخوردارىها و دسترسىهاى همهى افراد به امکانات کشور.»
مقام معظم رهبری
خوزستان، این استانِ همیشه زخمی؛ گاه زخم خورده از جنگ و پس از آن زخمیِ بیعدالتی، بیتدبیری و توسعهی نامتوازن. این زخمیِ دورانها روزگار خوشی را طی نمیکند؛ خشک شدن تالابها و از بین رفتن زیست بوم جانوری، کمبود شدید آب شرب و کشاورزی، سوء مدیریت درکرونا، به خطر افتادن امنیت شغلی کشاورزان و دامداران و همچنین برخورد امنیتی و انتظامی با مردم، تنها قسمتی از رنجهای این مردمان نجیب است.
اکنون، بیش از یک هفته از اعتراضات مردم خوزستان که از بیآبی جان به لب شدهاند، میگذرد. تشکلهای جنبش عدالتخواه دانشجویی ضمن حمایت از مردم رنجدیده و در محکومیت وقایع رخداده در خوزستان، در بیانیهای حول هفت محور و راهکار به بررسی اجتماعی-سیاسی وقایع رخ داده در خوزستان میپردازند.
۱. لزوم به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، به عنوان حقی قانونی و مشروع
پیش از هر چیز لازم است اعتراض و فرهنگ آن در قبال بیعدالتیها و کاستیها به عنوان حقی قانونی و شرعی به رسمیت شناخته شود، حقی که در اصل ۲۷ قانون اساسی به آن اشاره شده نباید با سرکوب و برخوردهای امنیتی و قضائی تحدید شده و مطالبات مردم خاموش گردد و معترضین، بدون ارتکاب عمل مجرمانه و تنها به دلیل شرکت در اجتماعات، بازداشت شوند. بازداشت بیدلیل شرکت کنندگان در اعتراضات، توهین به قانون اساسی و زیر پا گذاشتن نص صریح آن است!
۲. ضرورت احیای تشکلهای مردمی
بررسی اعتراضات چند سال اخیر نشان میدهد که عمدهی اعتراضات، مطالبات و شعارهای معترضین با گذر زمان دچار تغییر میشوند و پس از آن جریان اعتراضات تغییر میکند. از دیگر سو شکل گیری گستردهی اعتراضات خرد، بدون سازماندهی و نامشخص بودن رهبران تجمع، به سرعت و در زمانی کوتاه منجر میشود که جریانهای معاند، هدایت برخی تجمعات را بر عهده بگیرند. چرخهی معیوب اعتراضات در کشور، حکایتگر ضرورت احیای تشکلهای مردمی است، تشکلهای مردمی به عنوان حلقههای میانی حکومت و ملت، نقش راهبردی در سازماندهی و پیگیری قانونی مطالبات مردمی، برگزاری اجتماعات هدفمند و سازمانیافته و مانع از خروج معترضین از اهداف تجمع، دارند. برای خارج نشدن اعتراضات مردم از ریل قانون لازم است نگاه منفی به ایجاد تشکل اصلاح شود.
۳. وجوب بازطراحی نقش صدا و سیما؛ این رسانهی غیر ملی
صدا و سیما به عنوان رسانهای ملی موظف است صدای مردم باشد. حال آنکه مدتهاست مردم و مطالباتشان از صدا وسیما حذف شده و تنها در بازهی زمانی نزدیک به انتخابات، از مردم در رسانهی ملی یاد میشود، اما در وقایعی، چون دی ۹۶، آبان ۹۸ و اعتراضات اخیر مردم خوزستان، دیگر خبری از مردم نیست؛ گویی مدیران رسانهی ملی در جزیرهای به دور از مردم، زیست میکنند.
صدا و سیما در رویهای ضدجمهوریتی، نه تنها به اعتراضات و مطالبات مردم خوزستان نمیپردازد، بلکه با گذشت زمان و تاخیرِ چند روزه و با پخش گزارشهایی که خبر از بهبودی شرایطی میدهند آنهم زمانی که آنچنان نیز شرایط رو به بهبود نیست؛ تنها بر داغ مردم خوزستان میافزاید. کاهش اعتماد عمومی به رسانهی ملی پس از وقایعی، چون آبان ۹۸ نیز حکایت از وجوب بازطراحی و تغییر رویههای ضدمردمی میکند، اصلاحی که اگر مورد بیتوجهی قرار گیرد، چون شمشیری دو لبه جای آنکه مدافع جمهوری اسلامی و حامی مصالح آن باشد، تهدید کنندهی آن خواهد بود.
۴. اصلاح رویهی ناصحیح قطعی اینترنت و نقض حقوق شهروندی
متاسفانه چند سالی است که رویهی ناصحیح قطع اینترنت رایج شده و با شدت یافتن جریان اعتراضات مردمی در هر نقطه از کشور از جمله آبان ۹۸ و اعتراضات سراوان در سیستان و بلوچستان، اینترنت قطع شده و ارتباط با آنجا ناممکن میشود. این خطای راهبردی که با توجیهات و دلایلی، چون عدم ارتباط بیگانگان با معترضین و محدود کردن اجتماعات صورت میگیرد سبب محدودیتهایی در حوزه آگاهی عمومی و آزادیهای اجتماعی و سیاسی میشود و ارتباطات عادی و روزانهی مردم را نیز مختل میکند و بیش از پیش موجب خشم و نارضایتی مردم میشود. در شرایطی که صدا و سیمای فشل روایتی از معترضین منتشر نمیکند، قطع اینترنت خود موجب میشود که مردم معترض نیز نتوانند روایت صحیح اعتراضات را بازگو کنند و این بین تنها شبکههای معاند فرصت بازتولید و تحریف اعتراضات را خواهند یافت.
۵. بازتعریف سیاستهای توسعه اقتصادی
هر اعتراضی پیش از رسیدگی (چه با باتوم، آب معدنی و یا تانکر آب)، نیاز به شنیده شدن دارد. اعتراضات مردم خوزستان، بار دیگر تبعیض آمیز بودن سیاستهای توسعهی نامتوازن را نمایان کرد و لزوم نقد راههای اشتباه طی شده و اصلاح جدی آن را یادآوری کرد.
نبود الگویی مشخص جهت توسعه مناطق مبتنی بر پتانسیلهای اقلیمی و محیط زیستی مناطق، عدم وجود فهمی همه جانبه و ملی در تصمیم گیران و نیروهای سیاسی مناطق و استانها که سبب توسعه منطقه و استان تحت مسئولیتشان، بدون توجه به اثرات کلان آن بر کشور در سطح ملی شده است؛ تنها بخش کوچکی از رویهها و سیاستهای اشتباه در چند دهه گذشته است.
دعوای مردم با مردم، بحران دیگری است که خود ریشه در سیاستهای اشتباه توسعه دارد. این خطا عملا سبب توسعه نامتوازن کشور در ابعاد صنعتی و کشاورزی شده است که اجرای طرحهای مبتنی بر انتقال آب نیز یکی از الزامات اجرای این سیاست اشتباه بوده است که علاوه بر افزایش مهاجرت برای کار و اشتغال و تخریب محیط زیست به ایجاد حس تبعیض بین مناطق مختلف کشور دامن زده و وحدت ملی را نیز به خطر انداخته است. اجرای این سیاست عملا زمینه ساز افزایش شکافهای قومیتی در کشور شده که به راحتی نیز مورد استفاده دشمنان قرار گرفته است؛ بنابراین برای پیشگیری از افزایش این شکافها، لازم است به باز تعریف سیاستهای توسعه صنعتی و کشاورزی در استانها بر اساس پتانسیلهای آبی و زیست محیطی مناطق پرداخته شود و سیاستهای مبتنی بر مشارکت مردمی در تصمیم گیریهای حوزه منابع آب، به طور جدی پیگیری شود.
۶. بازگشت به مردم؛ تنها راه حل بحرانها
در شرایط بحرانی است که پاسخگو نبودن مسئولین و بیتوجهی آنها به خواستههای مردم، بیش از پیش مشخص میشود. در این شرایط لازم است که گفتگوی مسئولان عالی رتبه و پاسخگویی آنها جهت اقناع افکار عمومی، ترسیم وضعیت کشور و شرایط موجود صورت بگیرد و با حضور در بین مردم و صحبت با ایشان، پیامِ شنیده شدن اعتراضات و به رسمیت شناختن آن، رسانده شود و با برخورد با مسئولان و مدیران متخلف و مقصران امر، جدیت در حل مسائل و مشکلات را نشان داده شود، اما متاسفانه فرهنگ ناصواب سیاسی مسئولان و مدیران چیز دیگری است که این امر منتج به بحرانیتر شدن مشکلات و کاهش اعتماد مردم به حاکمیت میشود. فرهنگ ناصوابی که در ابتدای انقلاب کمیاب و نایاب بود، تا آنجا که بنیانگذار انقلاب در واکنش به عدم اصلاح در امور میگوید: «من از شماها، از ملت ایران عذر میخواهم. معذرت میخواهم که عُرضۀ این را ندارم که کار را درست کنم. ما نتوانستیم کاری انجام بدهیم.» جای تاسف دارد که پاسخگویی و عذرخواهی مسئولین عالی رتبه از جمله رئیس جمهور، جای خود را به انکار و برشمردن کارهای بزرگِ نکرده و افتتاحیههای نمایشی بدهد و مسئولان از کارنامههای سیاه خود به عنوان سند افتخار یاد کنند. اقداماتی چنین، دگر بار خشم مردم را بر میانگیزد و آنها را نسبت به اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب موجود بیش از پیش ناامید میکند.
تکیه بر سرمایه اجتماعی یکی از ابزارهای حکومت برای حل مسئله و کمینه کردن اثرات بحرانهاست؛ متاسفانه امروز در وضعیتی قرار داریم که شانس تکیه بر سرمایه اجتماعی از دست رفته است.
در شرایطی که جمهوریت در وضعیت نامناسبی قرار گرفته و به محاق رفته است ضروری است رئیس جمهور منتخب و دولتش و مجلس شورای اسلامی به جای پرداختن به مسائل بی اهمیت و کم اولویت، همت خود را در بازگرداندن امور به مردم قرار دهند تا دیگر شاهد تشکیل دولت و مجلس با مشارکت حداقلی مردم نباشیم. البته این در صورتی است که متولیان امر حقیقتا به این گزاره معتقد باشند که تنها و تنها با حضور مردم است که مشکلات یکی پس از دیگری قابل حل خواهد بود.
همچنین لازم است که قوه قضائیه از منظر حقوق عامه به تخلفات گستردهی رخ داده در زمینه سد سازیهای غیر اصولی و انتقال آب، تخلفها و رانتهای شکل گرفته در این باره ورود نماید و بار دیگر حس وجود قوهی قهریهای که ناظر به عملکرد مسئولین است، احیا شود و مردم مطمئن شوند که مدیر متخلف جمهوری اسلامی، اولین کسی است که باید تبعات تصمیمات اشتباهش را بپردازد
۷. تنها خوزستان، زخمی نیست!
خوزستان تنها استان آسیب دیدهی توسعهی نامتوازن و تعارض منافع نیست. هستیِ مردم سیستان و بلوچستان نیز، چون خوزستان رو به نابودیست، با بسته شدن آب به روی سیستان و بلوچستان توسط افغانستان، نه تنها دامها بلکه هستی مردم نیز در سکوت رو به نابودیست! بسیاری از کشاورزان و دامداران سیستانی بیکار و حاشیهنشین شدهاند. ریزگردها و آلودگی هوا و کمبود امکانات بهداشتی سلامت مردم را به خطر انداخته و سوءمدیریت در کرونا، لگد به پیکرهی نیمهجان ِکرامت و عزتِ مردم رنج دیده میزند.
عدم خروش مردم در سیستان و بلوچستان به معنای رخ ندادن فاجعه نیست، بلکه مردم تاکنون از حق طبیعی خود که اعتراض است سرپوشی کردهاند و بیم آن میرود ادامهی بیتوجهی به مطالبات مردم و عدم تامین سادهترین نیازهای اولیه، چون آب، موجب خروش آنها شود. هرچند آنقدر که دام و گاوهای هورالعظیم مورد توجه قرار گرفت، به سیستان و بلوچستان و هامون و یا کشاورزان شرق اصفهان و ... توجه رسانهای نشد، اما خوزستان تنها زخمیِ این پیکار نابرابر نبود و زخم عمیقِ بیتوجهی به مطالبات مردم و عدم تامین اولیهترین نیازهای مردم بیش از پیش کاری شده و موجودیت نظام جمهوری اسلامی را تهدید میکند.
امید است مسئولین پیش از خروش این مردمان نجیب در راستای رفع آلام آنها اهتمام ورزند،
دانشجویان عدالتخواه پیگیر اجرای مطالبات ۷ گانهی این بیانیه خواهد بود.
والسلام علی من اتبع الهدی.
امضا کنندگان:
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان
مجمع حزبالله دانشگاه علم و صنعت
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه کاشان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه باهنر کرمان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه رفسنجان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه مازندران
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه قوچان
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه فرهنگیان کرمان
مجمع دانشجویان عدالتخواه اسلامی دانشگاه قم
انجمن اسلامی عدالتخواه دانشگاه سبزوار
تشکل قسط دانشگاه شاهرود
کانون قرآن و عترت دانشگاه شاهرود
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه زابل
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه فرهنگیان پردیس نسیبه