به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ نشست راهبرد دولت انقلابی در مواجهه با دولت تروریست آمریکا به همت سازمان بسیج دانشجویی با حضور منوچهر متکی، وزیر سابق امور خارجه و ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران برگزار شد.
متن صحبتهای منوچهر متکی، وزیر اسبق امور خارجه به شرح زیر است:
به قول مقام معظم رهبری وزرات خانههای مختلفی داریم که یکی از آنان وزارت خارجه است. انقلاب اسلامی باتوجه به نگاه جهانشمولی آن حساسیتها و بازخوردهای گستردهای را از سوی بازیگران اصلی جهان مواجه شد و طی ۴۲ سال گذشته یکی از عرصههای جمهوری اسلامی حوزه بینالملل و روابط خارجی است. انقلاب اسلامی ساختاری که جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کرد، بهم زد.
در سال ۸۲ آمریکاییها در یک طراحی حساب شده میخواستند این شعار عدالتخواهی ایران در حوزههای مختلف را بهم بزنند. آنها پروندهای را شروع کردند که تا به امروز ۱۸ سال درگیر آن هستیم و مشکلات فراوانی را داشتیم. در این مسیر دولتهای مختلف تلاش کردند که موانع را برطرف کنند. ما در برابر تهدید غربیها دو گزینه بیشتر نداریم و یا باید تسلیم خواستههای آنان شویم و یا در برابر آنان بایستیم.
ما در موضوع فعالیتهای هستهای کار درستی کردیم و ادامه دادیم. ما نسبت به تعهداتمان عمل کردیم و مثل هر کشور دیگری باید حق غنیسازی داشته باشیم. رهبری بارها به ما گفتند که به آمریکا اعتماد نکنید و ما بر این اساس جلسات فشردهای داشتیم و توافقی نوشتیم که بسیار خوب و محکم بود. در دولت یازدهم خواستند که با آمریکاییها مذاکره کنند و باید گفت صرف مذاکره هدف نیست و صرفاً یک ابزار دیپلماسی است. مذاکره اگر بدون جهت باشد، موجب شکست ما میشود. آنان در انتخابات گفتند که ما کدخدا را داریم و با آنان میبندیم و این پالس بدی بود که به آمریکاییها دادیم. هرچقدر جلو رفتیم، وضعیت بدتر شد. ما بر اساس فرمان غلط و ذوقزدگی و شتابزدگی به این وضعیت فعلی در مذاکرات دچار شدیم.
ریزهکاریهای در دیپلماسی وجود دارد که باید همه رعایت شوند. در برجام ما به آمریکا اجازه مکانیسم ماشه را دادیم و کاری کردیم که بتوانند به راحتی ما را به شورای امنیت ببرند، ولی این حق را برای ایران در صورت نقض برجام توسط آمریکا قائل نشدیم و شد آنچه که نباید میشد. شرایط ایجاد شده توسط دولت یازدهم و دوازدهم ناپایدار بود و به قول دوستانشان ناکارآمدترین دولت بعد از انقلاب بود.
انتخاب اصلح به لطف خدا و همت مردم رقم خورد که الیته قدم اول است و قدمهای زیادی مانده است که آقای رئیسی باید جلو ببرند. ما جلسات زیادی داشتیم و محورها و موضوعات مختلفی را برای آقای رئیسی فرستادیم. جهت دولت آینده مبتنی بر تعامل با جهان است و باید دید مذاکره منطقی و درست است یا خیر. مذاکره به معنای این نیست که هر چه آنان بگویند، ما چشم بگوییم. آقای رئیسی را به عنوان شخصیت انقلابی و حامی مستضعفین میشناسند، اما باید ششخصیت دیگری از ایشان را نیز جهان بشناسد. دولت ایشان دولت منطقی و تعاملکننده با کشورهای جهان است.
برجام عملاً به خسارت محض منجر شد. مذاکرات وین نیز به این دولت و دولت بعد ثابت شده که شکست خورده است. باید در حال حاضر طرحی نو به وجود آوریم و مسئله را دوباره مرور کنیم. آیا میخواهیم ۱۸ سال دومی تکرار شود؟ اول از همه لغو کلیهی تحریمها را باید درنظر بگیریم و دنبال کنیم. باید گفته شود که چرا آمریکاییها حق تحریم دارند و به همه نیز بابت این تحریمها فشار میآورند. کار بعدی یارگیریهای بینالمللی است. ما چندسال قبل باشگاه تحریمیها را راهاندازی کردیم و به رهبری نیز نامه زدیم و گفتیم که باید با استفاده از ظرفیت همه کشورهای تحریم شد علیه آمریکا متحد شویم. رهبری موافقت کردند و این طرح را به شورای عالی امنیت ملی فرستادند که متأسفانه دولت آن را نپذیرفت و اجرا نکرد.
مسئله بعدی بیتأثیرکردن تحریمهاست که بحثهای مختلفی دارد و باید اقتصاد ما از شرطیسازی خارج شود. من تصور میکنم که آقای رئیسی به این نگاه و رویکرد جدید پایبند است و جلو خواهد رفت. ما چیزی به نام روابط با آمریکا نداریم و جنایات آمریکا زیاد است. نباید مذاکره نیز حالت دوگانگی و انتخاباتی پیدا کند و مذاکره همراه دیپلماسی است و اساس کار ما در دیپلماسی، مذاکره است، مگر اینکه شرایط خاصی وجود داشته باشد. مسئلهی هستهای موضوعی است که مذاکره را وسط میکشد و اینکار اتفاق میافتد درصورتی که آمریکاییها در میدان عمل خود را نشان دهند و به تعهدات خود عمل کنند.
آقایان در اواخر این دولت به گوشه چشمی به انتخابات رفتند و مذاکرات را راه انداختند که به هیچ نتیجهای نرسیدند و اگر واقعاً نتیجهای بود، دست مریزاد داشت. در تمام هشت سال گذشته رهبری مواضع خود را صریح بیان میکردند، اما دولت باور و اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشت و بارها حرف رهبری زمین گذاشته شد. اگر مردم احساس کنند، دولت بر آنچه موجود است و در یک رفتار درست برای مردم کار میکند، مردم میپذیرند. نه اینکه هر کاری بخواهند بکنند و هر فشاری را به مردم بیاورند. چرا هر چیزی گران میشود و جلوی گرانی گرفته نمیشود و اقتصاد به صورت دستوری اداره میشود؟ مردم به امام و حرفهای حکمرانی او باور داشتند و میدانستند که امام دروغ نمیگوید و شهید رجایی را مصداق صحبتهای امام میدانستند.
رهبری در مورد اعتراضات خوزستان گفتند که مردم حق داشتند و البته صف اغتشاشگران را نیز جدا کردند. باید با مردم صحبت کرد و حرف آنان را شنید، تا مردم ما را باور داشته باشند. هشتاد درصد مسائل و مشکلات ما داخلی است که باید مدیریت و حل شود. مردم ما روحیهی ظلمستیزی و بیگانهستیزی دارند و اگر برای مردم توضیح داده شود، مردم سیاستهای داخلی و خارجی را میپذیرند.