گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز سه شنبه بیانیه مشترک میان عراق و آمریکا درخصوص گفتگوهای استراتژیک صادر شد. گفتگوهایی که شروع آن در زمان دولت ترامپ و با درخواست این دولت و با موافقت عادل عبدالهمدی بود. هدف از آن نیز ترسیم آینده روابط میان عراق و آمریکا خصوصاً در عصر پسا شهیدان سلیمانی و ابو مهدی المهندس و در نمایی دور تر در عصر خروج بخشی از نیروهای آمریکایی در نظر گرفته شد.
افزايش ميزان خواسته ها از طرف مقاومت و آمريكا پيش از شروع دور اخير مذاكرات
باید در نظر داشت که تا پیش از صدور بیانیه مشترک دور اخیر از این گفتگوها، ما شاهد افزایش سطح خواسته ها از جانب طرفین (مقاومت عراق و آمریکا) و نیز مواضعی نا هماهنگ از طرف دولتمردان عراقی بودیم. در واقع پیش از صدور این بیانیه، مواضعی از طرف آمریکایی ها مشاهده شد مبنی بر این که آنان قصد خروج از عراق را به این زودی ندارند و تمامی نیروهای آنان در عراق فعلا باقی خواهند ماند. در مقابل هم شاهد افزایش خواسته ها از طرف شخصیت های وابسته به مقاومت عراق بودیم. زیرا این بار پیش از شروع مذاکرات، خواسته آنان خروج تمامی نیروهای رزمی، مستشاری و آموزشی و فقط بقای نیروهای فنی و مهندسی بود، درحالیکه پیش از این شخصیت های وابسته به مقاومت عراق اعلام کرده بودند که با بقای نیروهای آموزشی و مستشاری به تعداد معقول مشکلی ندارند.
این درحالی بود که وضعیت اتخاذ مواضع از طرف دولت عراق ناهماهنگ بود زیرا وزیر امور خارجه عراق، فؤاد حسین -که روزگاری دارای افکار تجزیه طلبانه بوده و از اعضای بلندپایه حزب دموکرات اقلیم نیز می باشد - طی مواضعی که انگار مواضع اقلیم بود، اظهار داشت که نیروهای عراقی همچنان در زمینه تسلیحات، آموزشی و مستشاری نیازمند آمریکا هستند؛ موضعی که با واکنش شدید شخصیت های وابسته به مقاومت و نیروهای سیاسی حامی آن رو به رو شد. اما از طرفی دیگر شخصیت هایی همچون مصطفی الکاظمی و مشاور امنیت ملی وی قاسم الاعرجی اظهار داشتند که عراق دیگر نیازمند نیروهای رزمی آمریکایی نیست.
به همین دلیل به عقیده نگارنده، برای نقد و بررسی مذاکرات، بیانیه مشترک بغداد و واشنگتن که فعلا خروجی نهایی این گفتگوهاست، به عنوان بهترین معیار برای قضاوت و نقد و بررسی می تواند در نظر گرفته شود. باید در نظر داشت که مجموع موارد بالا هم در بی اعتمادی فعلی گروه های مقاومت به خروجی های گفتگوهای اخیر بی تأثیر نبوده است.
بيانيه مشترك اخير ميان بغداد و واشنگتن و ابهامات موجود در آن
حالا پس از گذشت چند دوره مذاکرات یا به طور صحیح تر گفتگو میان دو هیئت عراقی و آمریکایی، بیانیه ای مشترک صادر شده است که می توان گفت این بیانیه، مذاکرات را در بخش نظامی -مشخصاً آینده حضور نیروهای نظامی بیگانه در عراق- به نقطه مشخصی رسانده است اما این نقطه چندان به مذاق تمام نیروهای شیعی خوش نیامده است و آینده آن هم مشخص نمی باشد و خود همین نقطه ای که آن رسیده اند نیز دارای ابهاماتی است.
این بیانیه تأکید دارد که "نیروهای آمریکایی موجود در عراق، وظایف آنان از نیروهای رزمی تبدیل به نیروهای آموزشی و مستشاری خواهد شد و تا پایان سال 2021 میلادی هم هیچگونه نیروی رزمی آمریکایی در عراق حضور نخواهد داشت". باید توجه داشت که این بخش از این بیانیه که شاه بیت آن هم می باشد، دو ابهام مهم و کل بیانیه نیز یک اشکال مهم دارد:
الف- در این جا با اعلام تبدیل کاربری و وظایف این نیروها، عملا یک وجهه قانونی مهم به آنان داده شده و نیروهای مقاومت نیز بیش از پیش برای عدم حمله به آنان مورد فشار قرار گرفته اند اما درخصوص امتیاز طرف عراقی که مربوط به خروج نیروهای رزمی آمریکایی است، اشاره شده که این نیروها تا پایان سال 2021 خارج خواهند شد؛ در واقع در این جا طرف آمریکایی امتیاز خود را نقداً گرفته است اما به شکل نسیه به طرف عراقی امتیاز داده است.
ب- درمورد موضوع خروج این نیروها مشخص نشده است که دقیقا چه تعداد افراد از آنان مستشاری و آموزشی هستند و در عراق باقی خواهند ماند و چه تعداد رزمی هستند و از این کشور خواهند رفت؟ چرا که اگر ما طبق روایت دولت عراق تعداد این نیروها را 2500 نفر در نظر بگیریم -زیرا اختلاف نظرهایی در اظهارات عراقی ها درخصوص تعداد واقعی این نیروها وجود دارد- اگر مثلا از این 2500 نفر فقط 1000 نفر از آنان به عنوان نیروی رزمی از عراق بروند، در این حالت حقیقتا کلاه بزرگی بر سر طرف های سیاسی عراقی گذاشته شده است!
اما اشکال مهم در این بیانیه، کلمه "الانسحاب (عقب نشینی)" است.
بگذریم که به طور کل در این باره عقب نشینی به سوی خارج از مرزهای عراق هم ذکر نشده است زیرا در صورت عدم ذکر این کلمه و اکتفا به عدم وجود نیروهای رزمی تا سال 2021، می توان حتی همین نیروهای فعلی را نیز به عنوان نیروهای مستشاری و آموزشی دانسته و اعلام کرد که دیگر نیروی رزمی در عراق وجود ندارد! تازه با ذکر کلمه الانسحاب هم این موضوع به تنهایی کافی نیست بلکه عقب نشینی باید به سوی مرزهای خارج از عراق باشد زیرا ممکن است که عقب نشینی صورت گیرد اما از محدوده دولت فدرال به سوی پادگان های نظامی در اقلیم باشد.
واكنش نيروهاى سياسى به بيانيه اخير
پیام های تبریک نیروهای سیاسی نیز جالب توجه بود. از اولین رهبران سیاسی که پیام تبریکی به مناسبت موفقیت این گفتگوها فرستاد، مقتدی صدر رهبر جریان صدر بود. وی نتایج این گفتگوها را "پیشروی عراق به سوی استقلال" خواند و صراحتا یادآور شد که پس از شروع فرآیند عقب نشینی نیروهای رزمی آمریکایی، از گروه های مقاومت می خواهد که تا مدت معیّن (آخر دسامبر 2021) عملیات های نظامی خود را متوقف کنند. ائتلاف فتح هم به رهبری هادی العامری پیام تبریکی را به مناسبت نتایج مذاکرات اخیر صادر کرد و از تلاش های تیم مذاکره کننده عراقی تشکر کرد و شبل الزیدی (دبیرکل کتائب امام علی از گروه های مسلح نزدیک به ایران) نیز پیام تبریکی در این خصوص ارسال کرده بود.
همچنین عمار الحکیم رهبر جریان حکمت پیام تبریکی را به همین مناسبت فرستاد. اما از طرف رهبران اهل سنت، هم خمیس الخنجر (رهبر ائتلاف عزم) و هم محمد الحلبوسی (رهبر ائتلاف تقدم و رئیس مجلس عراق) پیام های ایجابی و تبریکاتی فرستادند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که به طور عمده علی رغم ارسال پیام های تبریک و ایجابی از طرف رهبران سیاسی اهل سنت اما در میان بسیاری از نخبگان آن ها، هرگونه خروج نیروهای آمریکایی با دید منفی به آن نگاه می شود و این درحالی است که این نگاه در میان رهبران سیاسی اقلیم شدت بیشتری دارد اما در میان رهبران سیاسی شیعی که با ایران زاویه دارند، اگرچه که این رهبران بدشان نمی آید که آمریکایی ها در عراق بمانند اما مخالفتی را هم با خروج آنان از خود نشان نمی دهند.
واكنش منفى كميته هماهنگى مقاومت
از طرف گروه های مقاومت هم "کمیته هماهنگی نیروهای مقاومت" که متشکل از گروه هایی به مانند عصائب اهل حق، کتائب حزب الله، نجبا و کتائب سید الشهداء و ... است طی پیامی به شدت از عملکرد دولت و تیم مذاکره کننده انتقاد کرده و خروجی این مذاکرات و بیانیه مشترک را یک "خدعه" دانستند اما فقط به این نکته اشاره کرد که "مقاومت تا زمان عقب نشینی واقعی نیروهای بیگانه در حالت آماده باش خواهد ماند". در حقیقت اگر بخواهیم خوانشی از بیانیه کمیته هماهنگی نیروهای مقاومت داشته باشیم، می توانیم آن را اینچنین به زبان خودمانی بازگویی کنیم "ببینیم و تعریف کنیم"! در واقع کمیته هماهنگی مقاومت نه خبر از استمرار عملیات ها تا پایان سال جاری میلادی داد و نه این خروجی ها را تأیید کرد.
بررسى نوع واكنش گروه هاى سياسى مختلف و مقاومت در عراق
در زمینه بررسی برخی از واکنش های نیروهای سیاسی شیعی در ابتدا باید از واکنش مقتدی صدر شروع کنیم. مقتدی صدر با توجه به این که جریان متبوع وی نفوذ بالاتری نسبت به بقیه جریانات شیعی در دولت دارد، به نظر می آید که سهم بالایی هم در ترسیم خط مذاکره از طرف تیم عراقی داشته است و به همین خاطر سریع تر از بقیه مهر تأییدی بر نتایج آن زد و صریحا به نیروهای مقاومت نزدیک به ایران هشدار داد که تا پایان سال 2021 عملیات نظامی را انجام ندهند.
با توجه به این بیان به نظر می آید که هدف دولت الکاظمی و جریان صدر از این مذاکرات بستن دست های گروه های مقاومت از نظر قانونی تا پایان سال و تلاش برای خلع سلاح آنان در دراز مدت تحت عنوان خروج نیروهای رزمی آمریکایی است. با این ترفند هم الکاظمی در برابر اهرم فشار مجلس مبنی بر اجرای تصمیم و قطعنامه آن برای خروج نیروهای بیگانه، یک کارت بازی مهم خواهد داشت و آن وعده خروج نیروهای رزمی بیگانه و بقای نیروهای مستشاری و آموزشی تا پایان سال 2021 و بدون مشخص کردن تعداد نیروهای باقیمانده و تعداد نیروهای خارج شده است.
اما نیروهای سیاسی به مانند ائتلاف فتح (و حتی ائتلافی به مانند دولت قانون) هم تبریک یا سکوت آن ها را می توان در این چارچوب تفسیر کرد که این نیروهای سیاسی به رغم نردیکی به ایران اما خط قرمز آنان با خط قرمز نیروهای مقاومت متفاوت است. در واقع هر دو طرف به شدت موافق خروج نیروهای بیگانه هستند اما علت اصرار گروه های مقاومت بر خروج این نیروها خطر این نیروها برای اراضی عراقی و نیز محور مقاومت است اما برای نیروهای سیاسی حامی مقاومت، این نیروهای بیگانه از نظر آنان خطر بالایی برای سازوکار سیاسی و نظام سیاسی کشور و ارکان قدرت دارند. دقیقا بایدن و الکاظمی و جریان سیاسی حامی دولت عراق نیز از همین نقطه ضعف توانستند استفاده کنند زیرا بایدن در دیدار با الکاظمی اعلام کرد که "از دموکراسی موجود در عراق حمایت می کنیم و به شدت منتظر موعد انتخابات مجلس عراق هستیم".
همانطور که همگی می دانیم در عراق نه دیکتاتوری وجود دارد و نه دموکراسی؛ آنچه که در واقع در این کشور وجود دارد، هرج و مرج محض است اما چنین اظهار نظری از طرف رئیس جمهور آمریکا در واقع هدف دیگری در ما ورای آن است و آن تأیید سازوکار انتخابات و نظام سیاسی فعلی با همین نیروهای سیاسی موجود است و این همان چیزی بود که برخی از نیروهای سیاسی شیعه نزدیک به ایران به دنبال آن بودند و در مقابل، چنین نتیجه مبهمی برای این گفتگوها را پذیرا شدند.
حتی درخصوص گروه های مسلح نزدیک به ایران نیز ما شاهد موضعی واحد نیستیم زیرا کتائب امام علی که یکی از گروه های مسلح مهم نزدیک به ایران است، از نتایج این گفتگوها استقبال می کند در حالیکه موضع بقیه گروه های دیگر به مانند عصائب یا کتائب سید الشهداء یا نجبا یا کتائب حزب الله چنین نمی باشد.
اما بیانیه کمیته هماهنگی نیروهای مقاومت و تطبیق آن با مواضع فردی رهبران گروه های عضو نیز حکایتی دیگر است. شاید بتوان گفت که منطبق ترین موضع فردی با بیانیه کمیته هماهنگی نیروهای مقاومت را از طرف شیخ قیس الخزعلی دبیرکل عصائب اهل حق دیدیم زیرا دبیرکل عصائب اهل حق هم از عملکرد دولت و تیم مذاکره کننده و بیانیه مشترک انتقاد کرد اما صرفا به این تأکید اکتفا کرد که "مقاومت در عراق ادامه خواهد داشت" اما این مورد را مشخص نکرد که این مقاومت شامل عملیات های نظامی آن می شود یا این که صرفا فقط حضور مقاومت و عدم خلع سلاح آن است؟!
این درحالی بود که دبیرکل کتائب سید الشهداء ابو آلاء الولائی به صراحت از ادامه عملیات های مقاومت خبر داد و کانال تلگرامی "کاف" وابسته به کتائب حزب الله هم طی پیام غیر مستقیمی و با گذاشتن عکسی از هواپیماهای بدون سرنشین نوشت "به رغم خواسته های آنان ما استثنا خواهیم ماند و ما شبیه کسی نیستیم". شیخ اکرم الکعبی دبیرکل نجبا هم می توان گفت موضعی میانه را اتخاذ کرد و البته که صراحتا به استمرار عملیات های نظامی مقاومت اشاره نکرد اما به این نکته اشاره داشت که "مقاومت ما تا زمان آزادسازی کامل کشور دوست داشتنی ما و بازگرداندن حاکمیت ملی غارت شده آن ادامه خواهد داشت". شاید با بررسی این مواضع بتوان به این نتیجه رسید که بیانیه کمیته هماهنگی بیشتر طبق گرایشات و لحن عصائب اهل حق نوشته شده بود.
علت ناهماهنگى مواضع ميان گروه هاى سياسى نزديك به ايران و مقاومت در عراق
این تشتت و نا هم خوانی در اتخاذ مواضع در حقیقت به دلیل صحنه آرایی دقیق خروجی این گفتگوها باز می گردد که به نظر می آید توسط برخی از جریانات شیعه عراقی با همکاری دولت آمریکا ترسیم شده است و آن عبارت از تأیید نظام سیاسی فعلی و خارج کردن برخی از گروه های سیاسی شیعه طرفدار مقاومت از مدار اختلافات و نیز تعیین کلماتی مبهم درخصوص موضوع عقب نشینی که باعث تشتیت در اتخاذ مواضع بقیه گروه ها نیز بشود، می باشد.
اما به طور کل گروه های مقاومت در عراق از سه موضوع دیگر نیز همیشه رنج برده اند که واضح است رقبای غرب گرا و دشمن آمریکایی آنان از این سه نقطه ضعف برای صدور چنین بیانیه مبهمی سوء استفاده کردند:
الف- یکی از مشکلات مقاومت عراق به طور همیشگی عدم هماهنگی و اتحاد موضع بوده است که این مورد گاهی حتی در بیانیه ها و توییت های شخصیت های آنان نیز مشهود بوده است البته که بخشی از این ناهماهنگی ها از طریق تشکیل کمیته هماهنگی نیروهای مقاومت حل شد اما بخشی دیگر همچنان و تا به امروز باقی مانده است.
ب- یکی دیگر از مشکلات مقاومت در عراق این است که وامدار سیاسیون می باشند. هرچند که کسب حمایت از آنان امر سلبی نیست اما کسب حمایت با وامدار بودن و تأثیر پذیری در مواضع متفاوت است و دومی است که احیانا بر گروه های مقاومت عراقی تأثیر دارد. همچنین باید متذکر شد که در میان همین گروه ها که عهده دار مقاومت در عراق هستند، گروهی وجود دارد که دارای حدود 20 نماینده و 2 وزارتخانه در ضمن ائتلاف فتح است؛ در واقع نمی توان هم همزمان مقاوم بود و برای یک آرمان مشخص برای کشور جنگید و هم چشم داشتی برای گروه خود در نظام سیاسی موجود داشت. این دقیقا یکی از تفاوت های جوهری مقاومت در عراق و مقاومت در لبنان است که حتی بر روی میزان محبوبیت گروه های مقاومت در عراق نیز تأثیر می گذارد.
ج- مشکل دیگر مقاومت در عراق این است که با وجود بر حق بودن آرمان آنان اما تا به حال نتوانسته اند قضیه خود را به عنوان یک مطالبه افکار عمومی لا اقل در میان شیعیان عراق تثبیت کند. به عبارت دیگر صحیح است که بسیاری از عراقی ها از گزینه مقاومت مسلحانه برای خروج اشغالگران حمایت می کنند اما در مقابل، بسیاری دیگر نیز طرفدار گزینه مقاومت سیاسی یا همان خروج این نیروها از طریق مذاکرات هستند و همین اختلاف نظرها در سطح جامعه شیعی باعث تأثیر بر روی اتخاذ موضع از طرف هر کدام از گروه های مقاومت و عدم اتخاذ موضعی واحد از طرف آنان می شود.
يك حاشيه مهم و قابل توجه در ديدار ميان بايدن و الكاظمى
از حواشی مهم دیدار الکاظمی با بایدن هم ورقه ای بود که بایدن ظاهرا دو نکته را بر روی آنان نوشته بود و قرار بود که آنان را به الکاظمی برساند اما به عمد کاری کرد که این دو نکته در مقابل دوربین ها ظاهر شوند و آن عبارت بودند از: "آمریکا آماده پاسخ به حملات گروه های مقاومت است" و "ایران باید توقف این حملات را در نظر داشته باشد". در واقع بایدن ضمن اهانت به دولت عراق از این طریق که انگار این دولت تحت الحمایه ایران است، تلاش داشت که به نوعی هم گروه های مقاومت را تخریب کند چرا که این سیاست مدت هاست که از طرف آمریکا در پیش گرفته شده است که اینچنین نشان دهند که رابطه این گروه ها و حتی برخی از احزاب شیعی با ایران نه تنها که رابطه بین دو متحد و حتی مراد و مریدی نیست بلکه عملا رابطه ارباب و مزدوری است و به قدرت رسیدن این احزاب به معنای تحت الحمایه بودن عراق زیر سایه ایران می باشد و متأسفانه گاهی نیز برخی ها در ایران یا در عراق از روی غفلت بر این تبلیغات تخریب گرایانه دامن می زنند.
در پایان باید این نکته را یادآور شد که گروه های مقاومت بیش از هر لحظه دیگری چه در عمل و چه در کلام نیازمند وحدت موضع می باشند و اعطای فرصت به دولت همراه با در نظر گرفتن عملکرد آن تا پایان سال جاری میلادی حقیقتا امر غلطی نیست خصوصا این که با وضعیت فعلی خروجی این گفتگوها و نوع واکنش گروه های سیاسی مختلف می توان گفت که مقاومت مسلحانه در حال حاضر در موضع ضعیفی قرار دارد.
شهاب نورانی فر؛ دبیر سرویس خبر و تحلیل تحولات عراق
انتهای پیام/