گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ در روزگار کارهای سردستی و بزن در رویی، در زمانه تولید انبوه و کتابسازی، جوانی پیدا شده سختگیر و کاربلد که از قضا دست روی سوژه بزرگ و دشواری هم گذاشته؛ بازخوانی مقتل حسین ابن علی (ع). برای همین خواندن «کتاب آه» از یاسین حجازی مغتنم است و لذتی مضاعف دارد؛ کسی که اهل کوشش است و کارهای سخت و با زحمت و زمانبر. او با وسواس زیاد کتاب درمیآورد و کلمه به کلمه منتش را مثل قطعات پازل یا نتهای یک سمفونی کلاسیک جوری کنار هم میچیند که مو لازی درز کارش نرود. «یاسین حجازی» از هر منتقدی به خودش سختگیرتر است و همین باعث میشود که نتیجه کار اثری شود به غایت خواندنی، خاص و بکر.
«کتاب آه» بازخوانی مقتل امام حسین (ع) است؛ از مرگ معاویه و بیعت مردم با یزید تا شهادت حسین (ع) و یارانش و بازگشت خاندان حضرتش به مدینه بدون او. «کتاب آه» حاصل بازخوانی یکی از مهمترین مقاتل مکتوب و به جا مانده از واقعه کربلا است؛ «نَفَسُالمهموم» که شیخ عباس قمی آن را تألیف کرده است؛ مبتنی بر گردآوری نقلهای صحیح و کتابهای معتبر تاریخی. هرچند «کتاب آه» بر اساس کار شیخ عباس قمی خلق شده و یاسین حجازی در کمال فروتنی و تواضع کار خود را «ویرایش» عنوان کرده، اما حاصل کار بیگمان فراتر از این است.
یاسین حجازی -بنا به تعبیر خودش- برای نوشتن «کتاب آه» پشت میز تدوین نشسته است. سینماییها میگویند تدوین کارگردانی دوم است. بازآفرینی دوباره اثری که مواد خام آن جمعآوری شده است. تدوین میتواند اثر را از بین برد یا آن را خواندنی و تماشایی کند؛ و «کتاب آه» یاسین حجازی بیشک تدوین درست، کامل و موفقی از تلاش تحقیقمحور و زحمتی است که شیخ عباس قمی در قالب یک پژوهشگر تاریخی و محدث کشیده است. یاسین حجازی واژهها را به مثابه نماهای تصویری جوری کنار هم نشانیده تا تعلیق و کشمکش روایت حفظ شود. او پلان به پلان با حفظ سیر خطی ماجرا و تمِ سندمحور آن خوانندگانش را با خود همراه کند. مخاطب کتاب همراه با کاروان حسین (ع) از مدینه سفر میکند و لحظه به لحظه در تجربه سهمناک عاشورا سهیم میشود.
«کتاب آه» خرده روایتهای منظم و بهم پیوستهای است که مثل تصاویری از یک فیلم سینمایی پیش چشم مخاطب قرار میگیرند. یا داستانکهایی هستند گیرا که رسالتشان روایت دراماتیکترین ماجرای عالم است. آنها قرار است آنچه را که بر حسین (ع) و یارانش گذشته بازآفرینی کنند؛ کاری دشوار و سترگ و مهیب. برای همین گاهی این بازخوانی تاریخی بدل به روضهای مصور میشود؛ پر از اندوه و ماتم و غم، که چشمها را خیس میکند و قلبها را به درد میآورد:
«هفتاد و دو زخم بر حسین آمد؛ و بعضی گفتهاند «بر او سیوسه زخم نیزه و سیوچهار زخم شمشیر یافتیم.»
و تیر بر تنش مانند خار بود بر تن خارپشت؛ و آن همه تیر بر پیش تن حسین بود.
چون زخم بر پیکرش بسیار شد، صالح ابن وهب یزنی نیزه بر تهیگاه او زد:
حسین از اسب به زمین افتاد به گونهی راست. گفت «بسم الله و بالله و علی ملة الرسول الله.»
افتاد و برخاست.»
یاسین حجازی زبان را میشناسد و قدر کلمات را میداند. آنها را به راحتی خرج نمیکند و توی متنش نمیپراکند. واژهها ابزار کار او هستند برای بازنمایی و بازسازی بزرگترین رویداد تاریخ، پس به چینش، طراحی و همنشینی آنها فکر میکند و «کتاب آه» بهترین گواه و شاهد است بر توفیق او در این کار. در کنار این او سعی میکند احساساتش را کنترل و حقیقت رویدادها و اتفاقات را فدای برانگیختن عواطف مخاطبانش نکند. او حد نگه میدارد و به جای کاسبی گریه و اشک، درک و دریافت خوانندگانش را از آنچه به راستی رخ داده بالا میبرد. این البته به معنای خشک و جدی بودن «کتاب آه» نیست. اتفاقاً خواندن آن جابهجا آدم را غمگین و اندوهناک میکند، اما این به خاطر سرنوشت تراژیک حسین (ع) و یارانش است و حجازی کوشیده در آن هیچ دخل و تصرفی نکند و به واقعیت و درک تاریخی خود وفادار باشد.
«کتاب آه» اثری است که خوانش آن برای همه آنهایی که میخواهند سرگذشت کربلا و حسین (ع) را بدانند لازم است و واجب و خواندن آن در روزهای عزاداری سالار شهیدان هم البته لذت و برکت مضاعفی دارد.
ویکتور هوگو میگوید: «خوشبخت، کسى است که به یکى از این دو چیز دسترسى دارد، یا کتابهاى خوب یا دوستانى که اهل کتاب باشند.» پس ما انسانهای خوشبختی هستیم که میتوانیم «کتاب آه» یاسین حجازی را بخوانیم. کتابی خوب، نوشته یک دوست خوب –که تا حالا از نزدیک او را ندیدهام- درباره سرگذشت فرزند آخرین پیامبر خدا (ص)؛ حسین (ع) و یارانش، که بر بلندای تاریخ ایستادهاند و هیچگاه از یادها نمیروند.