گزارش گروه بینالملل دانشجو، شهاب نورانیفر؛ دبیر خبر و تحلیل تحولات عراق درباره کنفرانس اخیر بغداد نوشت: روز شنبه این هفته با میزبانی و دعوت دولت عراق، نشستی با حضور قدرتهای منطقهای و نیز با حضور فرانسه به عنوان نماینده اتحادیه اروپا برگزار شد. زمزمهها درخصوص برگزاری این نشست هم از چند ماه قبل به گوش رسیده بود و میتوان گفت هدف از آن هم کاهش تنش میان قدرتهای منطقهای و رساندن این پیام بود که "عراق کشوری مستقل و دارای حاکمیت ملی خود است و کشورهای دیگر باید اختلافات خود را در جای دیگر و نه در زمین عراق حل کنند". البته همین پیامها و اهداف و نیز موضوع عدم دعوت از سوریه و در طرف دیگر موضوع دعوت از فرانسه، از مواردی بودند که باعث ایجاد چالشی برای این نشست شدند و آن عدم همخوانی عنوان اولیه این نشست با مدعوین آن شد، زیرا عنوان اولیه این نشست "کنفرانس کشورهای همسایه" بود، اما مثلا فرانسه و مصر که همسایه عراق نبودند یا حتی قطر یا امارات جزو مدعوین بودند، اما کشوری مثل سوریه همسایه عراق در میان مدعوین نبود! به همین دلیل عنوان این کنفرانس به "کنفرانس همسایههای منطقهای" تغییر کرد، اما باز هم این عنوان توجیهکننده حضور کشوری به مانند فرانسه از قاره اروپا و عدم حضور کشوری به مانند سوریه که از همین منطقه است، نمیبود! به همین جهت در آخر عنوان این کنفرانس برای بار سوم به "کنفرانس بغداد برای همکاری و مشارکت" تغییر کرد تا توجیه کننده حضور تمامی کشورهای مدعو باشد.
نکات مثبت و منفی این کنفرانس
از اینها که بگذریم این اجلاسیه دارای نکات مثبت و منفی برای کشور عراق بود، اما اگر بخواهیم از نکات مثبت شروع کنیم، باید اذعان داشته باشیم که این نکات ایجابی تأثیر ملموسی در زندگی مردم عراق چه از نظر امنیتی و چه اقتصادی ندارند، اما از آن جا که هر کشوری دارای پرستیژ و اعتبار و احترامی است، از این منظور این نشست که در سطح عالی نیز از نظر رهبران سیاسی برگزار شد و پایینترین سطح مشارکت در آن در سطح وزیر خارجه بود، دارای منافع چشمگیری بود که این منافع عبارت اند از:
-نشان دادن میزان امنیت بالا در بغداد و به طور کل عراق به گونهای که این کشور توانایی میزبانی از مقامات عالی کشورهای مهم منطقهای و نیز اروپایی را دارد و این امتیاز مثبتی برای عراق برای مثال در موضوع میزبانی از تیمهای ملی فوتبال در جام خلیج فارس محسوب میشود، زیرا برخی از کشورهای عضور شورای همکاری تلاش دارند که به بهانه امنیت، حق میزبانی عراق را از آن سلب کنند.
-جمع کردن رهبران و مقامات عالی قدرتهای منطقهای با وجود تمامی اختلافات و تضادها میان آنان دور یک میز در بغداد که این نشان دهنده قدرت بالقوه عراق برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه است، هرچند که این قدرت به دلایلی که در ادامه این گزارش به آن اشاره خواهد شد، نتوانسته است به بالفعل تبدیل شود.
-مشارکت این قدرتها و خصوصا کشور اروپایی به مانند فرانسه به عنوان نماینده اتحادیه صرفا یک مشارکت عادی نیست بلکه این به معنای اعتراف دوباره برخی از این کشورها و نیز جهان غربی به نظام سیاسی موجود عراق است و بقای نظام سیاسی موجود که در آن قدرت اجرایی و نیز اکثریت مجلس در دست شیعیان است، امری ضروری محسوب شده و این امر از دو راه محقق میشود: ۱- حمایت مردمی گسترده از آن ۲- به رسمیت شناختن از طرف جامعه بین المللی. اما باید در نظر داشت که موضوع حمایت مردمی اگرچه وضعیت آن نسبت به سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ بهبود یافته است، اما هنوز یک موضوع جنجال برانگیز است و به همین دلیل موضوع حمایت یا لا اقل در بدترین حالت بی تفاوتی بین المللی نسبت به این امر مهم میباشد و اگرچه که حضور فرانسه به عنوان یک قدرت خارج از منطقه برای حل مشکلات آن دارای اشکال است، اما از این منظر برای عراق و نظام سیاسی آن چندان بد نیست. البته که باید اعتراف هم کرد که نظام سیاسی موجود در عراق بی اشکال نیست و نیاز به اصلاحاتی دارد، اما این اصلاحات باید کنترل شده و حافظ حقوق اکثریت مذهبی آن به همین جهت در این جا برای نمونه از ایجاد تغییرهای خارج از کنترل در نظام سیاسی میتوان به قانون جدید انتخابات اشاره کنیم که طی این تغییر شیعیان عراق علی رغم حفظ اکثریت، اما چند کرسی را به خاطر تقسیم بندی جدید در حوزههای انتخابیه از دست دادند هرچند که وقوع چنین امری را نباید با اشتباهات برخی سیاسیون شیعه در عملکرد خویش و خودخواهی برخی دیگر از آنان بی ارتباط دانست.
اما درخصوص نکات سلبی باید گفت که این نکات بیشتر محتوایی بوده است و به محتوای این کنفرانس مربوط است که قرار بود سودی برای مردم و کشور از نظر امنیتی و سیاسی داشته باشد چرا که این کنفرانس برای کاهش اختلافات میان همسایگان و نیز رساندن پیام حاکمیت ملی و استقلال عراق بود، اما اگر به بیانیه و مواضع شرکت کنندگان دقت کنیم، میبینیم تمامی مواضع اتخاذ شده چه آنها که اصولی بودند و چه آنها که غیر اصولی و نا درست بودند، همان حرفهای همیشگی از تمامی قدرتهای منطقهای بود. طبیعی هم هست که اینچنین باشد، زیرا درست است که بسیار عالی میشود که اختلافات میان قدرتهای منطقهای حل شود و عراق پلی برای ارتباط میان کشورها باشد، اما تمامی اینها در یک کنفرانس یک روزه حاصل نخواهد شد. شاید اگر نکته مهم از نظر ایجاد صلح که از اهداف این کنفرانس بود را بخواهیم به آن اشاره کنیم، باید به دیدار تاریخی امیر قطر و رئیس جمهور مصر پس از سالها اختلافات میان این دو کشور داشته اشارهای باشیم، اما همین اختلافات گذشته میان این دو کشور هم تأثیری مستقیم یا مهم روی عراق و مردم آن نداشته است که حالا دیدار این دو کشور بتواند گرهای از مشکلات این کشور را باز کند.
ظرفیتها و امکانات عراق برای حل مشکلات منطقهای
نکته دیگر که در ابتدا به آن اشاره داشتیم موضوع قدرت بالقوه و بالفعل عراق برای حل اختلافات منطقهای است. برای مثال در این جا میتوانیم به کشوری به مانند عمان اشاره کنیم که به دلیل پتانسیل بالای دیپلماتیک خود بارها توانسته است نقش واسطه گری را میان ایران و آمریکا در مواردی داشته باشد حال عراق این پتانسیل دیپلماتیک را خیلی بیشتر از عمان دارا میباشد، اما مشکل عراق نبود یک دولت با اعتبار و مقتدر در داخل است که این مورد علی رغم دلایل خارجی، اما دلایل داخلی نیز دارد یعنی زمانی دولت عراق میتواند از این ظرفیت خود استفاده کند که احترام داخلی مردمی و احترام احزاب را داشته باشد و در داخل اقتدار خود را اعمال کند سپس میتواند به عنوان یک دولت مقتدر نقش ایجاد صلح و ثبات را در منطقه ایفا کند. بگذریم که اصولا تمامی این مواردی که گفتیم برای دولت جدید عراق است و الکاظمی معلوم نیست که شخص اول این دولت جدید باشد یا نه و دولتی که کمتر از دو ماه به پایان آن مانده است، توانایی حل مشکلات میان قدرتهای منطقهای را ندارد.
حواشی که بر متن غلبه کرد!
از نظر حواشی هم باید ذکر کرد که جای تأسف است که بر متن این کنفرانس غلبه داشت و تأسف دیگر آنجاست که ما به عنوان ایران بخشی از این حواشی بودیم، البته که شیطنت و تخاصم آن دسته از رسانههای معاند عراقی را نمیتوان در این خصوص بی تأثیر دانست.
اما به طور کل حضور نماینده ایران آقای امیر عبداللهیان در این اجلاسیه که بنابر دعوت دولت عراق صورت گرفت و دارای حواشی هم بود را نه میتوان موفقیت آمیز دانست و نه نا موفق. در واقع برای مثال موضوع سخنرانی ایشان به زبان عربی اقدامی به شدت درست بود و همانطور که مشاهده هم شد در میان مردم عراق خصوصا شیعیان آن مورد استقبال قرار گرفت. همچنین ایشان یک موضع جالب دیگر هم اتخاذ کردند، جایی که بغداد را بغداد امامین کاظمین و فرماندهان پیروزی دانستند و این دقیقا در پاسخ به توییت محمد بن راشد حاکم دبی و نخست وزیر امارات بود که بغداد را بغداد هارون و مأمون و منصور حکام عباسی دانسته بود. موضعی که مورد حمایت مقتدی صدر هم قرار گرفت و وی نیز در توییت خود بغداد را بغداد امامین جوادین دانست و البته ابو حنیفه نعمان را هم اضافه کرد تا طبق معمول، خود را یک رهبر ملی عراقی و نه یک رهبر شیعی نشان دهد!
همچنین نباید این را هم فراموش کرد که شخصیتی به مانند ماکرون هم در حاشیه سفر خود به بغداد فقط به زیارت بارگاه امامین کاظمین اکتفا نمود و نه برای مثال از تمثال منصور عباسی در بغداد بازدید کرد و نه به قبر ابو حنیفه نعمان در اعظمیه بغداد رفت که این هم جالب توجه بود.
اما اگر به نکات سلبی حضور نماینده عالی رتبه ایران هم اشاره کنیم، اولین آن را باید به موضع گیری پیش از سفر ایشان اختصاص دهیم، جایی که جناب آقای امیر عبداللهیان از عدم دعوت سوریه به طور غیر مستقیم انتقاد کرد و همانطور که در ابتدای مقاله هم ذکر کردیم، دعوت از سوریه یک امر ضروری بود، اما باید ما به این نکته هم توجه کنیم که این عراق است که کشور میزبان و دعوت کننده است و در شرایطی که بسیاری از دشمنان یا حتی احیانا منتقدان جمهوری اسلامی در عراق تلاش دارند که ایران را متهم به نقض حاکمیت عراق کنند، مسئولان ما نباید با چنین اظهاراتی به جوسازیهای آنان دامن زنند. هرچند که خدا را شکر این اظهار نظر بازتاب بسیاری نداشت!
اما دومین نکته منفی که بسیار هم در ایران و عراق و حتی تا حدودی در میان ناظران منطقهای هم سروصدا به پا کرد، مکان حضور وزیر خارجه ما در عکس یادگاری با رهبران مشارکت کننده بود. البته که ظاهرا سخنگوی دولت عراق این اقدام را یک اقدامی ناخودآگاه و ناخواسته اعلام کرده بود، اما اظهارات وزیر خارجه ما این منظور را میرساند که این اقدام با قصد و برای نشان دادن جایگاه واقعی جمهوری اسلامی ایران (طبق نظر وزیر خارجه کشورمان) انجام شده است. در واقع باید گفت که قرار گرفتن نظام مقدس ما در جایگاه واقعی و شایسته خویش امری مهم است، اما این کار نباید به حساب متحدان منطقیای و با بی احترامی به آنان و رعایت نکردن پروتکلهای دیپلماتیک همراه شود. اگر آقایان واقعا میخواستند که نماینده کشورمان در صدر مجلس باشد تا جایگاه واقعی جمهوری اسلامی به زعمشان حفظ شود، خب از ابتدا رئیس جمهور یا معاون ایشان را میفرستادند نه این که وزیر خارجه را بفرستند و سپس بخواهند که در کنار همتایان خویش قرار نگیرد. به طور کل این اقدام باعث شد که تمامی اظهارات مثبت آقای امیر عبداللهیان که مورد استقبال بسیاریها در عراق قرار گرفته بود با این اقدام خراب شده و فقط خود را به عنوان کشوری که عملش با کلامش منطبق نیست، نشان دهیم! بگذریم که با این گل به خودی فقط بهانهای دیگر به گروههایی در عراق دادیم که بیش از پیش ایران را نا عادلانه به نقض حاکمیت عراق متهم کنند!
البته که شایان ذکر است برخیها هم این جوسازی را کردند که نخست وزیر امارات به دلیل همین رفتار حاضر به حضور در محل برگزاری اجلاسیه و سخنرانی نشد و این امر را به وزیر انرژی این کشور محوّل کرد، هرچند که دیدار نخست وزیر امارات با وزیر خارجه کشورمان ناقض این ادعا بود و گفته میشود که دلیل عدم حضور محمد بن راشد، اختلافات خانوادگی وی با پادشان اردن درخصوص داستان شاهزاده "هیا" بود.
در پایان باید گفت که به طور کل هر اقدامی برای حل مشکلات منطقه و اختلافات موجود مورد ستایش است و هر طرحی در این زمینه بدون حضور و تأیید ایران ممکن و عملی نیست و همین امر را نیز در کنفرانسهای ژنو برای سوریه شاهد بودیم که با کنار گذاشتن ایران چگونه به بن بست رسید. ما نیز نباید از حضور در چنین محافل بین المللی و بیان مواضع اصولی خود طبق پروتکلهای دیپلماتیک امتناع بورزیم. اما نباید هم این را از یاد برد که هر کشور واسطهای علاوه بر داشتن یک طرح برنامه قانع کننده برای تمامی طرفها باید هم معیارهای لازم برای اعتبار در داخل و هم در خارج را داشته باشد و هم برنامهای دقیق که عراق در این کنفرانس تقریبا نه برنامه مشخصی داشت و نه اعتبار قوی داخلی و خارجی برای حل ریشهای اختلافات.
انتهای پیام/