به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، سخنان الهام علی اف در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی را نمیتوان ساده و در حد یک رجز خوانی یا موضع گیری مقطعی پنداشت، این که رئیس دولتی برای همسایه جنوبی اش که نزدیک بیست برابر بزرگتر از کشورش هست و جمعیت آن نیز نزدیک ۹ برابر آن است این چنین رجز خوانی کند و در واقع کشور همسایه را تهدید و حتی تحقیر نماید، موضوعی عجیب و غریب و غیر متعارف است که یا ناشی از غرور و اشتباه محاسباتی کشور ضعیفتر بوده و یا ناشی از برهم خوردن توازن قوا به سود کشوری است که به طور بنیادین ضعیفتر است، اما در شرایط خاص موجود به دلایلی احساس قدرت بیشتری مینماید.
به نظر میرسد که الهام علی اف برعکس رهبرانی هم، چون؛ صدام و قذافی، ناصر و یا حتی اردوغان، شخصیت رادیکال و جاه طلبی نیست و موقعیت خود را برای آرزوها و خیالات بزرگتر به خطر نمیاندازد، بنابراین اتفاقا باید سخنان او را جدی گرفت و آن را نشانه برهم خوردن عجیب توازن قوا در منطقه به ضرر ایران دانست، ایران پس از حمله آمریکا به افعانستان و عراق، موفق شد دامنه نفوذ و قدرت خود را گسترش دهد و در بحران سوریه نیز ایران مانع از سرنگونی دولت متحد خود به وسیله متحدان ترکیه و سعودی گردید، در یمن نیز متحدان ایران توانستند سالها سعودی را زمین گیر نمایند، اما تحریمها و کاهش شدید ارزش پول ملی ایران، ادامه بحران در مناسبات ایران با جهان غرب و به ویژه آمریکا و اسرائیل و تهدیدات و حتی حملات مکرر آنان علیه ایران و نیز استمرار تنش و جنگ سرد میان ایران و سعودی، به تدریج ورق را به ضرر ایران برمی گرداند، ترکیه با وجود این که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کلانی رو به رو است و سودای امپراتوری گری نیز سرآخر نتیجه و پیامد خوبی ندارد، اما با این وجود امروز در لیبی و آذربایجان و قره باغ دست بالا را دارد.
بخشهایی از خاک سوریه و عراق را اشغال کرده و با پاکستان به اتحاد استراتژیک رسیده و در افغانستان نیز یارانش به قدرت رسیده اند، از سویی در عمل سالها است سه محور در منطقه شکل گرفته، محور وهابی و محافظه کار به قیادت و رهبری سعودی و امارات و مصر، محور اخوانی به ریاست ترکیه و قطر و اخوان المسلمین و پاکستان و از این به بعد طالبان، محور شیعی با نقش آفرینی ایران و گروههای مقاومت که در مجموع به محور مقاومت مشهور هستند. تنش ایران با محور محافظه کار و نزدیکی اش به محور اخوانی، خواه براساس علایق ایدئولوژیک و انقلابی و خواه به دلیل تضاد بیشتر با محور محافظه کار در لبنان و یمن و سوریه و عراق، در هر حال، موجب فرسودگی بیشتر ایران و سعودی از سویی و فراغ بال، ترکیه از سویی دیگر شده است، در این میان جنگ قره باغ و نتایج آن که در عمل منجر به رسیدن ترکیه به دریای خزر و نیز اتحاد ترکیه و پاکستان و اسرائیل و هم چنین تحت الحمایگی عملی آذربایجان به ترکیه شد، وضعیت را به شدت به سود ترکیه کرد.
پیشتر هم اشغال عفرین و منبج و حرکت ترامپ در رها کردن کردهای سوریه، پیروزی بزرگی برای ترکیه بود، متعاقبا سقوط افغانستان به دست طالبان هم ترکیه و محور اخوانی را بسیار نیرومندتر از سابق میسازد. حال ما در شمال غرب و شرق و جنوب شرق به نوعی در محاصره محور اخوانی هستیم، تصادفی نیست که هم مانور مشترک ترکیه و پاکستان در قلمرو جمهوری آذربایجان و هم ممانعت جمهوری آذربایجان از عبور کامیونهای ایرانی در جاده گوریس و قاپان پس از روی کار آمدن طالبان رخ داده است، محور اخوانی ایران رااز چند جهت محاصره کرده است، حضور طالبان در شرق ایران به این محور، دل و جرأتی بیشتر داده است، شاید کسانی در ایران دلخوش داشته باشند که طالبان به ایران خیانت نخواهند کرد، اما میزان وابستگی طالبان به پاکستان و قطر و نیز پیوندهای این دو با ترکیه جایی برای این خوش خیالیها باقی نمیگذارد، دراین راستا باید سخنان الهام علی اف را نیز کاملا سنجیده و براساس محاسبه وی و ترکیه از شرایط موجود دانست، خنثی کردن این دسیسهها نه با رجز خوانی و تهدیدات توخالی و نه با التماس و التجا و لعن و نفرین میسر نمیگردد.
خنثی سازی این دسایس نیازمند چند گام مهم است؛
۱. حذف نگاههای مبتنی بر اخوانی گری و تاکید بر مزیتهای ژئوپلیتیک فرهنگی ایران، شامل.
مذهب شیعه، زبان فارسی، تمدن نوروز و حتی اسلام میانه رو غیر اخوانی نظیر آن چه در عمان و کویت یا تاجیکها و کردهاست.
۲. تنش زدایی با محور محافظه کار به ویژه سعودی، در این میان امارات احتمالا باتوجه به مساله جزایر کمتر قابل اعتماد خواهد بود تا سعودی و حتی مصر و اردن.
۳. رایزنی با روسیه در مورد ارمنستان، ممانعت از اقدامات پاشینیان در از میان بردن منافع حیاتی ارمنستان و نیز اقدامات متقابل علیه آذربایجان در مورد نخجوان.
۴. تغییر سیاست ملتمسانه در قبال باکو که به ویژه در رویکرد سفیر فعلی ایران در باکو متبلور بوده است.
۵. مقابله با لابیهای داخلی باکو و ترکیه و سیاست قاطع در برابر هرگونه ابراز همبستگی به هر بهانه مذهبی و فرهنگی در داخل ایران نسبت به باکو و آنکارا.
یادداشت: محمدعلی بهمنی قاجار