به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مؤسسه مطالعات سیاسی و بینالملل ایتالیا در گزارشی خاطرنشان کرده است: نمیتوان اروپا را بازیگری که بهدرستی بر رویدادها در برجام اثرگذاشت، محسوب کرد. این ناتوانی اتحادیه اروپا برای اجرای یک ابتکار عمل مستقل در راستای منافع خود، با خروج آمریکا از برجام کاملاً نمایان شد. وقتی از استقلال در استراتژی صحبت باشد، اتحادیه اروپا جایگاه چندان معتبری ندارد.
در حقیقت، واشنگتن هیچ تمایلی به در نظر گرفتن نگرانیهای متحدان خود درباره عواقب احتمالی ناشی از تصمیم به خروج از توافق نشان نداد، چه برسد توجه به منافع اروپا. از دیدگاه اروپاییها واقعیت خطرناکتر این بود که برخلاف گذشته، عامل محرک تصمیم ایالات متحده برای از سرگیری سیاست معمول آن، عدم پایبندی ایران به توافق نبود و بیشتر به هوس ناشی از اعتقاد متکبرانه مبنی بر توانایی مذاکره دوباره برای «معامله بهتر» شباهت داشت تا یک انتخاب محاسبه شده منطقی. ایالات متحده، پس از خروج از توافق سیاست رادیکال «اعمال فشار حداکثری» شامل تشدید تحریمها و مجبورکردن دولت ایران به مذاکره از موضع ضعف را آغاز و در این راستا، اساساً هرگونه تعامل تجاری بین ایران و اتحادیه اروپا را مسدود کرد و بر سوئیفت فشار آورد تا دسترسی ایران به سیستم پیامرسانی مالی را قطع کند. اعمال مجدد تحریمهای ثانویه آمریکا که به موجب برجام به حالت تعلیق درآمده بودند، امتناع از تجدید و تمدید معافیتهای معاملات نفتی، تحریم صنعت فلزات ایران و همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مقامات کلیدی ایران در نهایت خسارت قابل توجهی به اقتصاد ایران وارد کرد، اما نتوانست این کشور را به میز مذاکره برگرداند و در تغییر رفتارهای منطقهای ایران که یکی دیگر از اهداف اصلی استراتژی اعمال فشار حداکثری بود، نیز شکست خوردند.
اتحادیه اروپا با هدف محافظت از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای آمریکا به اجرای مجدد قانون انسداد پرداخت. قانون انسداد از نظر تئوری بهگونهای تدوین شده که از شرکتهای اتحادیه اروپا در برابر جریمههای احتمالی ناشی از تعامل با نهادهای ایرانی تحت تحریمهای آمریکا محافظت میکند؛ اما از عمل این اقدام بینتیجه بوده، چون عواقب احتمالی مانند جلوگیری از دسترسی به بازار ایالات متحده و جریمههای سنگین برای شعبههای آمریکایی شرکتها آنقدری بود که شرکتهای اتحادیه اروپا را از تعامل با همتایان ایرانی منصرف کند.
سایر پیشنهادهای اروپا نظیر تمدید تسهیلات اعطای وام به شکل محدود به ایران، بسته کمک 18 میلیون یورویی و اعلام کانال اسپیوی و اینستکس آنقدر نمادین و بیارزش بود که عملاً بیاهمیت و بیفایده محسوب میشوند.
ایران در نهایت در پاسخ به ناکارآمدی اقدامات اتحادیه اروپا در اجرای صحیح برجام به سیاست «صبر راهبردی» خود پایان داد و سیاست «مقاومت حداکثری» را آغاز کرد. اعمال فشار آمریکا سبب شد ایران به طور تدریجی از تعهدات برجامی عقبنشینی کند و استراتژی افزایش سهم در بازی را به آن در پیش بگیرد.