به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، تنشآفرینی عربستان سعودی ضد لبنان بهبهانه انتشار اظهارات «جورج قرداحی» وزیر رسانه این کشور درباره جنگ یمن این روزها به یکی از مهمترین اخبار منطقه تبدیل شده است. جورج قرداحی بیش از دو ماه قبل یعنی پیش از اینکه پست وزارتی در دولت لبنان را بهعهده بگیرد بهعنوان یک شخصیت رسانهای در گفتگو با یکی از تریبونهای شبکه الجزیره اعلام کرده بود که «جنبش انصارالله به کسی تجاوز نکرده است و در برابر تجاوزات از خودش دفاع میکند و جنگ یمن جنگی بیهوده است که باید هرچه سریعتر پایان یابد».
اما انتشار این مصاحبه در بازه زمانی کنونی و میان بحرانهای متعدد لبنان به دستاویزی برای عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس جهت تنشآفرینی برای تحقق اهدافشان در لبنان تبدیل شده است.
در همین زمینه «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه رأی الیوم در مقاله خود به بررسی همین موضوع پرداخته نوشت: هیاهویی که در زمان حاضر درباره برکناری یا استعفای جورج قرداحی بهپا شده است در چارچوب یک طرح آمریکایی ـ صهیونیستی برای «ارعاب» ایران و گروههای وابسته به آن در منطقه است. آمریکا و اسرائیل تلاش دارند ایران را وادار کنند که از برنامه صلحآمیز هستهای خود عقبنشینی کند یا اینکه یک حمله نظامی را ترتیب دهند. مسلم است که اکنون عربستان و سه کشور همپیمان آن در حوزه خلیج فارس که سفرای خود را از لبنان اخراج کردند، طرف اصلی این طرح هستند.
عطوان در ادامه مقاله خود به گزارش اخیر «دنیس راس» فرستاده پیشین آمریکا در امور خاورمیانه اشاره کرد که مدعی شده بود؛ «ایران قصد دارد بمب اتم تولید کند و بنابراین آمریکا باید تأسیسات هستهای ایران را از بین ببرد»، در این میان ۵ شاخص عملی وجود دارد که تأکید میکند سناریوی طراحیشده توسط دنیس راس وارد مرحله اجرایی شده است و یک تقسیم نقش میان مشارکتکنندگان در طرح مذکور یعنی اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس صورت گرفته است، این پنج شاخص بهشکل زیر است.
ـ شاخص اول مربوط به به گزارش خبری است که رویترز درباره گشتزنی یک بمبافکن غولپیکر آمریکایی کنار یک جنگنده صهیونیستی «اف ۱۵» در آسمان شبهجزیره عربستان و خلیج فارس منتشر کرده است و در قالب یک پیام تهدیدآمیز برای ایران بود.
ـ مورد دوم مربوط به اظهارات «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه عربستان سعودی در اجلاس سران گروه ۲۰ بود که اظهار داشت؛ «بحران عربستان با لبنان بهدلیل سیطره حزبالله است و لبنان باید از این سیطره آزاد شود، همچنین مذاکرات با ایران متوقف شده است و هیچ پیشرفت خوشبینانهای حاصل نشد و به همین دلیل تاریخی نیز برای دور بعدی مذاکرات تعیین نشده است.»، این مسئله نشان میدهد که جورج قرداحی قربانی این ماجرا شده است.
ـ مورد سوم تجاوزات شدید جنگندههای صهیونیستی به حومه شمالی دمشق است.
ـ شاخص چهارم به مانور نظامی اخیر رژیم اشغالگر صهیونیستی با سلاحهای مختلف مربوط میشود که یک جنگ همهجانبه را شبیهسازی کرده است و در آن هزاران سرباز و نیروی امنیتی جهت مقابله با ناآرامیها در روستاهای عربی مشارکت کردهاند؛ ناآرامیهایی که در صورت آغاز جنگ احتمالی با ایران به وجود خواهد آمد. این مانور شامل نحوه زندگی شهرکنشینان اسرائیلی در روستاها و شهرها و پناهگاهها برای یک مدت طولانی و مقابله با هزاران موشکی است که از چندین جبهه از جمله جنوب لبنان و غزه، اراضی اشغالی را هدف میگیرند.
ـ موضوع پنجم اظهارات «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که طی سخنرانی ماه گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیان کرده گفت؛ «برنامه هستهای ایران به مرحله سرنوشتسازی رسیده است و تسامح ما نیز همین طور...، اجازه نخواهیم داد ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند».
عطوان در ادامه مقاله خود نوشت: بخش زیادی از این تهدیدها موضوع جدیدی نیست. همانگونه که هدف قراردادن پایگاه آمریکایی «التنف» در سوریه پاسخی به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه «تدمر» بود دور از انتظار نیست که پاسخهای دیگری با اندازه و تأثیرگذاری بیشتر در راه باشد. شاید موشکهایی که اطراف سفارت آمریکا در بغداد را هدف قرار داد پیام هشدارآمیزی باشد مبنی بر اینکه حمله بعدی ممکن است علیه پایگاه «عینالاسد» در الانبار صورت بگیرد.
این تحلیلگر برجسته جهان عرب ادامه داد:، اما مشارکت عربستان سعودی در این سناریوی آمریکایی ـ اسرائیلی با بحرانآفرینی ضد لبنان بهخاطر اظهارات جورج قرداحی ممکن است اتفاق بسیار خطرناک و جدی باشد که میتواند بر امنیت و ثبات عربستان تأثیر منفی بگذارد؛ به این صورت که ممکن است پاسخ به این اقدام عربستان از جانب ائتلاف انصارالله یمن صورت بگیرد که این پاسخ صرفاً مربوط به سیطره این جنبش بر شهر استراتژیک «مأرب» نیست و ممکن است با حملات بیشتر آن به عمق عربستان همراه شود.
در پایان مقاله عطوان آمده است: همچنین ممکن است برخی اهداف اقتصادی و نظامی عربستان در عراق نیز مورد حمله قرار بگیرد. هیچ جنگی در آینده یکطرفه نخواهد بود و بحرانهای سیاسی و معیشتی تنها منحصر به لبنان نخواهد شد. باید بگوییم که عربستان سعودی نمیتواند لبنان را منزوی کند و در واقع خودش را منزوی کرده است. تنها ۳ کشور حوزه خلیج فارس هستند که از عربستان حمایت میکنند؛ این در حالی است که بیش از چهارصد میلیون عرب حامی لبناناند و در شرایط بحرانی با ملت این کشور همبستگی میکنند.