به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، پایگاه خبری «میدل ایست آی» در گزارشی، به نقش ویژه و برجسته رهبران مصر و امارات در سرکوب حرکتهای آزادیخواهانه و دموکراتیک در اقصی نقاط خاورمیانه و در عین حال اقدامات گسترده آنها جهت صدور کودتا به کشورهای مختلف جهان عرب با هدف مقابله با اوجگیری رویهها و جنبشهای دموکراتیک مردمی پرداخته است.
میدل ایست آی در این رابطه مینویسد: «در جریان اعتراضات اخیر در سودان، معترضان سودانی تصاویری از "عبدالفتاح السیسی" رئیس جمهور مصر و "محمد بن زاید" ولیعهد امارات را در دست داشتند و شعارهایی را علیه آن ها سر می دادند. واکنشی که در نوع خود حاکی از اعتراض عمیق و جدی آن ها به حمایت های رهبران مصر و امارات از کودتای ژنرال "عبدالفتاح البرهان" در سودان بود.
جالب اینکه معترضان و انقلابیون تونسی نیز در جریان تحولات اخیر کشورشان و انحلال پارلمان و دولت تونس به دست "قیس سعید" رئیس جمهور این کشور، واکنش مشابهی را از خود نشان داده بودند. در این راستا، بسیار نادر و عجیب خواهد بود اگر اعتراض و راهپیمایی را در جهان عرب با محوریت دموکراسی و آزادی خواهیِ مردم شاهد باشیم که در آن مردم از نقش مخرب بن زائد و السیسی، انتقاد نداشته باشند.
البته که پیام این مسئله کامل روشن و واضح است: بسیاری از جوانان عرب بر این باورند که مصر و امارات متحده عربی، موانع جدی و بنیادین جهت ایجاد تغییر در جهان عرب هستند و سعی دارند تا هرگونه حرکت آزادیخواهانه و دموکراتیک رادر همان مراحل اولیه شکل گیری، خفه کرده و دفن کنند. در این راستا، شاهد بوده ایم که مصر و امارات کودتاهای زیادی را به اقصی نقاط خاورمیانه صادر کرده اند و حاضرند هر کاری انجام دهند(حتی نقض فاحش حقوق بشر) تا درخواست ها جهت ایجاد تغییرات دموکراتیک را خاموش سازند.
از این رو، چندان شگفت انگیز نیست که شاهدیم السیسی و بن زاید از تلاش های ژنرال خلیفه حفتر در لیبی، اقدامات قیس سعید در تونس، و کودتای عبدالفتاح البرهان در سودان حمایت می کنند. مصر یکی از معدود کشورهایی بود که از اقدام قیس سعید رئیس جمهور تونس در منحل کردن پارلمان و دولت تونس حمایت کرد. در مساله سودان نیز، عبدالفتاح البرهان قادر نبود تا کودتای خود را بدونِ دریافت چراغ سبز از سوی مصر(یکی از مهمترین شرکای منطقه ای خود) به سرانجام برساند. درست به همین دلیل است که مصر تاکنون از محکوم کردن کودتا در سودان خودداری کرده است.
در عین حال، آمریکا و مقام های اماراتی، مذاکرات گسترده ای را با هدف دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک برای بحران سودان، انجام داده اند. در این چهارچوب اینطور به نظر می رسد که اماراتی ها به نیابت از عبدالفتاح البرهان، رهبرِ کودتاچیانِ سودانی در حال مذاکره هستند و عملا نقش برجسته خود در حمایت از کودتای سودان علیه دولت غیرنظامی این کشور را به رُخ می کشند.
*محور ضدانقلاب
بن زاید سال ها در همکاری با عربستان سعودی و اسرائیل، نقشی فعال در چهارچوب شکل دهی به یک محور ضدانقلاب در منطقه خاورمیانه بازی کرده است. بسیاری محمد بن زاید را دشمن اصلی و مهم دموکراسی و جریانهای دموکراتیک در جهان عرب در نظر می گیرند. در این راستا، وی تلاش های زیادی جهت ایجاد خرابکاری در چهارچوب اقدامات آزادی خواهانه جوانان عرب و درخواست های آن ها با هدف تحقق آزادی و دموکراسی و زندگی عزتمند در کشورهایشان انجام داده است.
محمد بن زاید کمک های مالی سخاوتمندانه ای را به دیکتاتورها و جنگ سالاران مختلف در اقصی نقاط جهان عرب از جمله به مصر، لیبی، یمن، و سودان، اعطا می کند. وی پول و رسانه های اماراتی را جهت تحریف و جوسازی علیه انقلاب های عربی بسیج می کند و در عین حال ترجیح می دهد که به جای همکاری با نخبگان انتخابی و مردمیِ برگزیده، با ژنرال های نظامی در خاورمیانه همکاری داشته باشد.
*اعتراضات مردم سودان به انجام کودتا از سوی نظامیان این کشور علیه دولت غیرنظامی سودان/خارطوم 25 اکتبر 2021
در مصر، یعنی همان جایی که عبدالفتاح السیسی در سال 2013، با سرنگون کردن دولت دموکراتیک "محمد مرسی"، بار دیگر موجب به قدرت رسیدن دیکتاتورها در این کشور شد، بدون تردید این کشور نمی توانست بدون حمایت های مالی، دیپلماتیک، و سیاسی امارات، عربستان سعودی، و اسرائیل دوام بیاورد. بن زاید کمک زیادی به ساخته شدن دیکتاتوریِ السیسی در مصر کرده است. السیسی نیز در تلاش است تا با حمایت امارات هرگونه حرکت های دموکراتیک و آزادی خواهانه در جهان عرب را قویا سرکوب کند. السیسی هر کسی را که با وی مخالفت کند، بازداشت می کند(در این میان فرقی میان سیاستمداران و یا روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و اجتماعی وجود ندارد). اکنون زندان های مصر پُر از زندانیان سیاسی هستند.
با این همه، السیسی همچنان ریشه بسیاری از مشکلات کشورش را به انقلاب سال 2011 در این کشور ربط میدهد. هم مصر و هم امارات، جنگ و نبرد گسترده ای را علیه اسلام گرایان چه در داخل کشورهایشان و چه در مطقه و حتی در سطح جهان راهبردی می کنند. آن ها احزاب و گروه های اسلامی را که از طریق انتخابات آزاد و دموکراتیک به قدرت می رسند، دشمنِ صریح و درجه یکِ خود می بینند.
با این همه، آنچه بیش از همه هدفِ حملات آن ها قرار دارد، خود مفهوم "دموکراسی" است که اگر گسترش پیدا کند می تواند تا حد زیادی دامن گیرِ آن ها نیز شود و زمینه را برای خلعشان از قدرت فراهم کند. رهبران مصر و امارت عملا تصویری مخدوش از حرکت های اسلامی را نیز ترویج می کنند و سعی می کنند آن ها را عامل بیثباتی و مخالف با ایجاد تغییر در جهان عرب تصویرسازی کنند. آن ها به رو خاص هرکاری انجام می دهند تا ریشه این گروه ها(اسلامی) را بزنند و در این میان، جریان های به اصطلاح اسلام گرایی که تحت کنترل آن ها باشند، از منظر رهبران مصری و اماراتی، مطلوب ارزیابی می شوند.
همانطور که پیشتر هم گفته شد، ریشه اصلی ترس این رهبران از جریان های اسلام گرایی، به دوران بهار عربی برمی گردد که آن ها به شدت از اینکه امواج تحولات آزدای خواهانه در جهان عرب به سرزمین آن ها نیز برسد، هراسان بودند. از این رو، رهبران مصر و امارات به طور خاص به جای اینکه راهبردی تدافعی را در این رابطه اتخاذ کنند، کاملا تهاجمی شدند و سعی کردند با تمام قوا بر حرکت های دموکراتیک بتازند و آن ها را در هم کوبند.
از سال 2011 و همزمان با آغاز بهار عربی، محمد بن زائد تلاش های زیادی انجام داده تا یک محور ضدانقلاب را در خاورمیانه ایجاد کند این راهبردِ امارات صرفا مبتنی بر تشدید تحرکات ضدانقلابی نبوده بلکه در عین حال صدور کودتاهای ضدانقلابی در کشورهای مختلف عربی را نیز در دستورکار خود قرار داده است.
با این حال، بن زائد، السیسی و همه آن هایی که از این دو رهبر حمایت می کنند، در سمتِ اشتباه تاریخ میایستند. جنگ برای ایجاد تغییر، جنگی طولانی است و جهان خواهد دید که در نقطه پایان، به معنای واقعی کلمه کدام گروه و افراد، شادمان و پیروز خواهند بود».